اتوبوس هوس 28

ببینم پسر تو که نمی خوای برو بچه های دانشگاه رو لو بدی . معین پسر خوبیه . اصلا کل برو بچه هایی که دیدی همه شون خوب و مهربون و دوست داشتنی هستند . -مخصوصا دختراش -اوه پسر از اونش دیگه نگو . ولی ایمان جون الان بهترینشون در اختیارته که تونستی کیرت رو فرو کنی توی کسش . دیگه چی می خوای . وقتی این هیکل و تن و بدن در اختیارته دیگه که نباید از بقیه حرفی بزنی . آدم اگه یه چیز خیلی شیرین و دلچسب میل کنه ضعیف تر از اون دیگه بهش مزه نمیده . -خب شیلا جون یعنی میگی من نباید به فکر بقیه باشم ;/; -همین طوره . کونشو دور کیر من می گردوند -آههههههه کونم کونم .. چقدر دلم می خواست سوراخ کونمو ببینم اون کیرت رو که چه جوری اونو می فرستی رو به جلو وقتی هم که می کشیش عقب سوراخ کون خودمو ببینم به من حال میده که می تونم بهت حال بدم . یه فشار دیگه ای به کیرم آوردم تا به قسمت بیشتری از کیرم لذت بدم . انگاری حرکت رو به جلوش کمی سخت شده بود . کیرم توی کسش قفل شده بود وقتی خواستم اونو به عقب بکشم شیلا هم کونشو با یه حرکت رو به عقب  با کیرم هماهنگ کرد . همین کارش منو بی حس کرده بود . یه دستمو گذاشته بودم رو سینه اش و با دست دیگه روی کسشو فشار می دادم . برای لحظاتی حرکتی نمی کردم . کیرم و قسمت زیر نافم به شدت داغ شده بود . منی من حرکتشو شروع کرده بود . گذاشتم تا اونجایی که جا داره توی کون شیلا خالی شه . -پسر چند تا پرش توی کون من ;/; انگاری چند ساله آبتو ندادی بیرون …… به نطرم به جای چند سالی باید می گفت چند ساعت .  -پسر خوب تونستی حال کنی ;/; بهت مزه داد . تو کیف کن انگاری که من هم دارم لذت می برم . حالا دیگه یک مرد خوب باید به فکر زنی  هم که داره باهاش حال می کنه باشه . کاری کنه که بهش خوش بگذره و این لحظه های با هم بودن براش یه خاطره بشه . شیلا به شدت حشری شده بود . اینو از چهره اش می شد به خوبی فهمید . -ایمان بخواب رو زمین . رو زمین و زیر شیر های آب متصل به دوش خوابیدم زیر دو تا شیر و لوله های متصل به هم . کسشو گذاشت رو سر کیر من . دستاشو گذاشت روی شیر آب و اونا رو محکم  نگه داشته با یه فشار کیرمو از پایین فرستاد به داخل کسش و با نگهداری شیر آب خودشو رو به جلو کشیده و عقب می رفت . یواش یواش این کار رو با سرعت بیشتری انجام می داد ه  کسش سراسر خیسی و هوس بود . کیرم هر چند کمی افت کرده بود ولی اون با فشاری که به شیر آب می آورد و خودشو رو به جلو می کشید لذت کسشو به نهایت رسونده و یکسره ناله می کرد . -آخخخخخخخخ ایمان .. ایماااااااااان .. استخونای کیرمو همچین کرده بود که هر لحظه حس می کردم می خواد بشکنه . گذاشتم هر کاری که دوست داره و خوشش میاد انجام بده . گفتم بهتره کاری به کارش نداشته باشم . من از طرف کونش ازش لذت برده بودم . با کسش هم داشتم حال می کردم . می خواست خم شه و منو ببوسه ولی او نوقت باید شیر آبو ول می کرد و دیگه نمی تونست اون جوری که دلش می خواد رو کیر من سوارشه و حرکت کنه . جیغ زدنهاش به اوج رسیده بود . حس کردم  اون کس غلیظش یه حالت رقیقی پیدا کرده و شیلای نازم رفته به کما . دیگه حرکتی نمی کرد . باید ار ضا شده باشه . همین طور هم شد . خودش اینو بهم گفت . رو من دراز کشید . حالا می تونستیم خیلی راحت لبای همو ببوسیم . حس کردیم دیگه هیچ فاصله ای بین ما نیست . بوسه از لبهای داغ و شیرینش به زیبایی شیرین ترین لحظه های زندگیم بود . معلوم نبود که من چند تا دختر باید ببینم تا یکی از اونا به همسری من در بیاد . فعلا که زن نمی خواستم ولی برای از دواج باید احتیاط کرد . -من می خوام ایمان ! هنوز سیر نشدم . اون افتاده بود رو من و من احساس خستگی می کردم . دو تایی مون رفتیم روی تخت .  کیرمو گرفت توی دهنش . حرفای وسوسه انگیز زیادی می زد . چقدر از ساک زدنش لذت می بردم . از ته بیضه من تا نوک آلتمو لیس می زد و بعدش با مکندگی خاصی همون مسیر رو شروع می کرد تا به انتها . -شیلا تو که دوباره داری منو می کشی  -زنا هم شیطونن هم فرشته . شاید این جوری که داری منو می کشی نوعی زندگی دادن به من باشه .. با این کس شعر گویی ها زمان رو سپری شده می دیدم . با همه اینها سرمو چند بار به علامت فشار و بی حسی گردوندم .این بار قمبل کرد و من از همون طرف  اقدام کردم .  در حالت سگی شیلا , کیرمو از پشت کردم توی کسش …. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی

دکمه بازگشت به بالا