ارشیا و مربی (۲)

…قسمت قبل

سلام
قبل اینکه این خاطره رو بخونی توصیه میکنم خاطره قبلیم رو اگه نخوندی یه نگاه بندازی تا جزئیات رو بهتر بدونی چون این خاطره مکمل اون یکیه.

بعد اون روز رابطه من و مربیم یکم فرق کرده بود بیشتر بهم توجه می کرد و بیشتر به بهونه تمرین بغلم میکرد. تقریبا هر بار بعد تمرین اگه فرصت میشد و بچه ها زود تر میرفتن من میموندم ولی هیچوقت پیش نیومد که کونم رو بکنه فقط در همون حد لاپایی و ساک زدن و دستمالی میموند. نه اینکه نخواد چون وقتمون کم بود و مکان مناسبی نبود نمیتونستم کاری کنیم مربیمم خیلی از آبروش میترسید ولی چون من بچه بودم زیاد نمیفهمیدم و برام زیاد مهم نبود.
اون روزها خیلی بهم سخت می گذشت خیلی دوست داشتم من بکنه یادمه اون موقع با انگشت کونمو میکردم انقد حال میداد بهم که میگفتم با خودم اگه کیر بود چی میشد.
یه روز که خونه بودم اون دو تا دوستم اومدم دنبالم و خونه یکیشون خالی بود گفتن که میریم اونجا تو هم اگه دوست داری باهامون بیا. یکم نق نق کردم و گفتم باشه بریم. چیزی از مربیم بهشون نگفته بودم چون حداقلش دوست نداشتم بدونن با خودم میگفتم نمیخوام اونو با کسی شریک بشم.
خلاصه رفتیم و طبق معمول اون دوتا بازم شروع کردن به مالیدن هم ولی حتی یه دفعه هم کون هم رو نمیکردن بهشون گفتم اینقدر تکراری و یکنواخت خسته نمیشین چرا نمیکنین که گفتن نه میترسم درد داشته باشه تازه نمیخوایم که کونی بشیم. بهشون گفتم باشه ولی اگه بخواین من میتونم وایسم براتون(تنها دوست داشتم به مربیم بدم ولی چاره ای نداشتم چون بد جور حشر کیر داشتم) که یدفعه چشاشون برق زد و گفتن جدی؟ گفتم آره فقط آروم و نوبتی که دردم نگیره اول باره نمیدونم چجوریه.
چهار دست و پا نشستم و کونم و قلمبه کردم یکیشون اومد جولو و کیر باریک و استخونیش رو مالوند به کونم بهش گفتم زود باش پس منتظر چی هستی. سر کیرش رو اورد جلو سوراخم و سر کیرش رو کرد تو کونم همون اول درد داشت انگار یه چیز نوک تیز میرفت تو کونم یکم با سر کیرش با سوراخم بازی کرد ولی کامل نکرد تو رفت عقب و گفت بسه بیشتر از این تو نمیکنم اون یکیشون هم همینجوری ادامه داد با خودم گفتم عجب غلطی کردم به اینا گفتم اصلا بهم حال نداد.
چند روزی با اعصاب خورد میرفتم باشگاه و میومدم و همش مربی هم به ساک پسنده میکرد پ. یه روز بعد باشگاه مربیم صدام زد و طبق معمول ازم خواست براش ساک بزنم که بهش گفتم تا منو نکنه دیگه براش ساک نمیزنم و پیشش نمیرم. شروع کرد به قربون صدقه م رفتن و گفت اخه کوچیکی میترسم بد دردت بگیره که گفتم تو منو بکن اگه مردمم کیرت رو از کونم در نیار من دوست دارم با تو درد بکشم یه جورایی مربیم رو خیلی دوست داشتم و انگار بهش حس داشتم.
بعد کلی اصرار مربیم راضی شد ولی گفت تو باشگاه نمیتونم باید بریم یه جای خلوت و بدون مزاحم مثل خونه باغمون تو کی میتونی من بیام دنبالت. گفتم فقط روزایی که باشگاه دارم به بهونه نیاز ندارم.
بهم گفت پس فردا به بهونه باشگاه بیا بیرون ولی نرو باشگاه کوچه پشتی صبر کن تا من میام دنبالت و منم به جا خودم دوستم رو میفرستم که به بچه تمرین بده اینجوری یه ساعت و نیمی وقت داریم.
بهش گفتم من نیم ساعت زودتر میام بیرون بیا دنبالم بعدشم نیم ساعت دیرتر برمیگردیم اینجوری بیشتر زمان داریم‌.
تایم باشگامون لنگه ظهر بود و تو کوچه ساکت ساکت بدون هیچ رفت و آمدی اومد دنبالم و سوار ماشین شدم . بهم گفت لازم نیست بریم بیرون شهر تو باغ کسی خونمون نیست میریم اونجا.
رسیدیم خونشون خوبی که داشت این بود که میتونستیم مستقیم از پارکینگ بریم بالا و کسی نبینتمون .رفتیم بالا و ازم خواست برم دستشویی خودم رو بشورم بهش گفتم تمیزم گفت نه باید چیزی تو کونت نباشه برو اگه یه ذره دستشویی کردی خوبه تمیز خودتم بشور گفتم باشه و حقم داشت یه ده دقیقه ای دستشوییم طول کشید اومدم بیرون و مربیم از تو اتاق صدام زد رفتم تو دیدم لخت شده و شق کرده با خنده و خوشحالی رفتم جلو کیرش رو گرفتم تو دستم و براش ساک زدم دیگه دندونمم به کیرش نمی گرفت و یاد گرفته بودم . بهم گفت دوست داری آبمو بخوری یه بار منم که قبلا آبش رو دیده بودم گفتم اره بزار امتحان کنم ببینم طعمش چجوریه که یهو با خنده گفت احمق قورتش ندی فقط دهنت رو باز کن بریزم توش بعدش تفش کن تو این کاسه با تعجب گفتم باشه
جلوش نشستم و کیرش رو آورد جلو صورتم شروع کرد به جق زدن بعد یه کم آبش اومد که یکمیش ریخت رو صورتم ولی بلافاصله زبونم رو بردم جلو و بقیه آبش ریخت تو دهنم منم مزش اصلا برام جالب نبود و عوق زدم و تفش کردم تو کاسه و بهم گفت که برم صورت و دهنم رو بشورم
وقتی برگشتم گفتم دیگه وقتشه کونم رو بکنی قول دادی گفت بر روی چشم و وازلین و آورد گفت برو رو تخت پشتت رو به من کن و کونت رو بده بالا گفتم این چیه دستت که گفت وازلینه برا اینکه کمتر دردت بگیره.قلمبه که کردم یه سیلی زد به کونم که خیلی دردم گرفت وازلین رو اورد و مالی به اطراف سوراخم چند باری انگشتشو کرد تو سوراخم که راحت می رفت و دردی برام نداشت و گفتم چه خوبه این وازلین گفت که کجاشو دیدی .یکمم وازلین به کیرش زد و اوردش جلو سوراخم و آروم سر کیرش رو کرد تو کونم
چون سوراخم نسبت به کیر کلفتش کوچیک بود قشنگ احساسش کردم ولی به لطف وازلین دردی نداشت گفتم دوست دارم یکم درد داشته باشه بفهمم که یکی داره میکنتم که گفت عجله نکن الان پاره میشی.این حرفش رو تموم نکرده بود که تا جایی که کیرش رفت کرد تو کونم یهو دنیا رو سرم چرخید یه آخ طولانی و آروم که ناخودآگاهم بود کشیدم قشنگ خوبیش به دلم چسبید با اینکه یکم درد داشت
آروم آروم عقب و جلو میکرد منم با خنده همش میگفتم آخ جون و داشتم لذت میبردم که گفت آماده این تند ترش کنم و آبم رو بریزم تو کونت چون نمیتونم از این کون بگذرم فهمیدم که به اونم خیلی حال دادم و قشنگ خوشش اومده
با خنده گفتم آره مال خودته که شروع کرد به تلمبه زدن تلمبه های تند و خشن چشام از درد به زور باز میشد ولی لذتش برام انکار نمیشد و دوست نداشتم زود آبش بیاد ولی خیلی طول نکشید …

نوشته: ارشیا

دکمه بازگشت به بالا