از عشق تا ضربدری 13

پونه : حالا فکر می کنی که باید چیکار کنم . یعنی میگی اگه یه مردی ازم خوشش اومد منم چراغ سبز نشون بدم . ;
 پرستو : بستگی به این داره که اون مرد تا چه حد سبز باشه . این سبز حتما به این معنا نیست که پولدار باشه .. جوون باشه یا خوش تیپ .  یا با اخلاق و فهمیده . همه اینا هم می تونه باشه .. اون بستگی به این داره که فکر و عقیده و خواسته و نیاز تو چیه . ببینم پونه حالت خوب نیست .. چته ; انگار داغ کردی . یه حال و هوای دیگه ای داری  پونه : نمی دونم . داغونم . دارم آتیش می گیرم . این مردا دیوونه ان . حسا بی منو داغم کرد .
پرستو حس کرد که دوست نداره از این بشنوه که پیمان تو رختخواب با همسرش چیکار کرده ولی می دونست که اگه بر نامه سکس ضربدری جور شه بالاخره همه باید  با هم باشن . با این حال به خاطر این که بتونه بر نامه رو ردیف کنه مجبور بود به دنبال کسب اطلاعات باشه .
 پرستو : تعریف کن ببینم چی شده .
پونه : اون با فیلم سکسی داغونم کرد . راستش اولش چندشم می شد . ولی بعد حس کردم که خوشم میاد . همش دوست داشتم ببینم حس کنم صحنه بعدی چی میشه . از اون فضا لذت ببرم . نمی دونم چرا این حسو داشتم .. کاش فقط همین حس بود . بعد یه حس دیگه ای هم بهم دست داد و اون این که در بعضی حالتها فانتزی اینو که اون هنر پیشه و بازیگر بیاد این عمل رو با من انجام بده بد جوری داغم کرده بود . به جای پیمان اونو می دیدم که داره با من سکس می کنه .نمی خواستم این حالت رو داشته باشم . یه حس شرمساری داشتم . آخخخخخخخ اصلا دارم آتیش می گیرم . یه حس بدی دارم . نباید این جور باشه ولی حالا شد دیگه . حالا کاش به همین جا ختم می شد . وقتی که پیمان داشت از خیانت زنای  دیگه حرف می زد از سکس های ضربدری و این جور مسائل رو پیش می کشید .. چرا من باید این تصور رو داشته باشم که یکی دیگه جای همسرم داره از من لذت می بره یا خودمو در اختیارش بذارم و من از اون لذت ببرم . هر چند همه اینا تصورات ذهنی بود ولی نمی خواستم همینم باشه . عذاب وجدان گرفتم عصبی شدم .
 -بس کن پونه . تو دیوونه شدی ها . الان من و پرویز این مشکلو بین خودمون حل کردیم . هر وقت حوصله  سکسو نداریم و هر دو یا یکی از ما سرد مزاج میشه یه فیلم سکسی می ذاریم و می شینیم با هم می بینیم . اون از کس و کون و سینه های خانوما میگه ..منم از کیر کلفت مردا که اگه مثلا این بره توی کس و کون من چه جوری جرم میده . با این حرفا دو تایی مون به هیجان میاییم .  تازگی ها هم اون همش از سکس گروهی و ضربدری و این حرفا میگه ..
 -وااااااا پرستو .. یه حرفایی هم پیمان می زد امروز . شما ها دیوونه شدین ; چه طور چنین چیزی امکان داره ..
-عزیز دلم من میگم آدم هر کاری رو برای یک بار هم که شده باید  تجربه کنه . اگه خوشش اومد ادامه بده .
 پونه : هر کاری ; یعنی مواد کشیدن هم خوبه ;
 -اون قضیه اش فرق می کنه و یه بحث دیگه ای رو شامل میشه . ولی اگه تو قبل از از دواج  اهل حال می بودی و با پسرای دیگه ای رابطه خاص می داشتی امروز خیلی راحت تر می تونستی این موضوع رو تجربه اش کنی ..
پونه : اصلا فکرشو هم نمی کنم . یه بچه پررو خوش تیپ هست  این واحد روبرویی .. دلم می خواد کله شو بکنم . یه بار همین جور تو چشام زل زده بود . نگام که به شلوارش و اون لاپاش افتاد همچین سیخ شده  اومده بود جلو که ترسیدم همین الان بیفته روم . درو بستم ..
-حالا از من گفتن بود . خیلی دوست دارم واسه یه بارم شده این کارو بکنم ..
-یعنی پرویز اجازه میده ; اون غیرتش گل نمی کنه ;
 پرستو : چی میگی خواهر جان . این دوره زمونه غیرت کجا بود . مردا خودشون زرنگ شدن . به نفع ما زنا . طرف میگه من می خوام برم دنبال خانوم بازی یا زنای هرزه ای که هزار جور مرض و بیماری دارن ..خب این چه کاریه .. حداقل دو و حداکثر چند تا زوج میشینن با هم حال می کنن و همسراشونو به هم قرض میدن .. خلاصه این جوری هم حالش بیشتره و  هم احتمال به خطر افتادن سلامتی خیلی کمتره… راست میگن .
-دیوونه ام کردی  پرستو . جای این که وفا شی داری واسم جفا میشی …
-من جات باشم به این پسر همسایه روی خوش نشون میدم . حتی اگه شده کاری می کنم که با اون یه رابطه جنسی در حد معمول بر قرار کنم که ترسم یا خجالتم بریزه .. پونه :  چی داری میگی پرستو .. تازه گیریم که من همچین غلطی کردم . تو از کجا می دونی که پیمان راضی به این کاره . … ادامه دارد … نویسنده … ایرانی

دکمه بازگشت به بالا