از عشق تا ضربدری 37

سیامک حس می کرد که هرگز تا به این اندازه از سکس لذت نبرده . کیرشو توی دهن مادرش به آرومی حرکت می داد کف پاشو کمی بالاتر آورد و دوست داشت که اونا رو به وسط کس مادرش بماله …
-اووووووووهههههه مامی ..مامیییییییی ..وااااااایییییییی …
 وقتی سیامک   هوس و احساسات خودشو به این سبک نشون می داد سیما دوست داشت با هیجان بیشتری واسه اون ساک بزنه …
 -اووووووووهههههههه مامان .. سیما جون فقط همینه یا میشه … میشه …
سیما منظورشو گرفته بود … سرشو مرتب تکون می داد . زن  دوست داشت که در آتیش لحظه هابسوزه تا به اون جایی برسه که روح و روانشو به یکباره تازه کنه . سیامک  کف دستاشو گذاشته بود رو سر و گردن سیما و آروم آروم نوازشش می کرد . می دونست مادرش از این کارش لذت می بره ….
 پشت در باز,  پونه و پیمان که به شدت هیجان زده شدند خیلی آروم  با هم عشقبازی می کردند . هم مراقب بودند که اون مادر و پسر متوجه نشن و  هم حواسشون به اونا بود که در کجای کارن و با تمام وجود از هم لذت می بردن .
 -جوووووووون می بینی پونه ; مادره داره با چه لذتی واسه پسرش ساک می زنه ! یاد بگیر ..
 -دیوونه یواش تر اونا اگه متوجه بشن ما این جاییم شاید سختشون باشه ادامه بدن . 
-بالاخره که باید خودمونو به اونا برسونیم .
 سیامک خودشو عقب تر کشید . کیر از دهن مادرش اومد بیرون . دوست داشت اونو در یه حالت سگی  بکنه . کون قشنگشو ببینه و از پشت بذاره توی جفت سوراخاش . به نوبت  هم کونشو بکنه و هم کسشو . می دونست که زنا از کون دادن لذت زیادی نمی برن . اما وقتی که هیجان زده میشن و این هیجان از حد و اندازه های معمولی می گذره حاضرن کیر رو در هر نقطه ازبدن   بپذیرن و این کارو با لذت و با تمام وجود انجام میدن ..
 اما سیما که حس می کرد تابوی بین اون و پسرش خیلی راحت تر از اونی که فکرشو می کرد شکسته و هنوزم جا داره بیشتر از اینا بشکنه دوست داشت که وقتی زیر کیر سیامک قرار می گیره نگاهش به نگاه اون باشه . چش تو چش هم بدوزن . سیامک هم از حس و حالت مادرش متوجه این قضیه شد . با خودش گفت باشه مامان وقت زیاد داریم . از این به بعد همیشه پیش تو می خوابم تو میشی زن من … واسه چند لحظه به یاد این افتاده بود که بازم باید شاهد این باشه که کیر پیمان از مرز کس و کون مادرش و حتی دهن اون رد میشه … خیلی زود از اون فکر خارج شد تا از زمان حال و لحظه های سکسش با سیما لذت ببره . سیما طاقباز روی تخت دراز کشیده بود و سیامک هم روش قرار گرفت .زن پا هاشو دور پهلو ها و کمر پسرش قفل کرد ..سیامک چاره ای نداشت جز این که کیرشو بذاره رو سر کس مادرش …
-ماااااامااااااان می بینی چه جوری به هم چسبیدن .. داغ داغ شده .. هیچوقت کیرم تابه این اندازه داغ نشده ..
-می تونی بگی چرا عزیز دلم ;!
-تو بگو سیما خوشگله من
-واسه این که کس به این داغی رو حس نکرده بودی …
سیما این حرفو زد ولی واسه لحظاتی ازاین که کس زن دیگه ای رو در این لحظات حواله پسرش کرده خودشم دچار نوعی حسادت شد . اونم با این که با پیمان سکس کرده بود ولی به نوعی دوست داشت که سیامک تمام کاراش واسه اون باشه .به نوعی حس خود خواهی داشت ..
-سیامک .. سینه هامو بمک ….سر کیرت رو هم بگیر پایین تر .. اون وقت کافیه یه فشار بیاری بهش .. سر می خوره میره داخل … خیلی قشنگ سر می خوره …
هر دو شون از این که به روی هم نیاورده بودند  که چطور شد این جا همو غافلگیر کردن خیلی خوشحال بوده و احساس آرامش می کردند . از این نظر که این امر مانعی برای پیوند داغ سکسی اونا نشده بود .
سیما دستشو دراز کرد و سر کیر پسرشو گذاشت وسط کسش ..
 سیامک هم در حال میک زدن نوک سینه مادرش بود که کیرش با یه حرکت و تلنگر سر خورد توی کس سیما و تا انتها رفت توی کس .
-آخخخخخخخخ .. چه کلفت و بلنده … جووووووووون … بکن .. بکن منو ..  توی دهنم که بود نشون می داد  خیلی کلفته .. حالا که رفته توی کسم بیشتر حسش می کنم … داغ شدم ..نههههههه نههههههه نمی خوام زود ار گاسم شم .. آخ جووووووووون .. سیامک از این ابراز هوس خالصانه مادر خیلی خوشش میومد … پونه و پیمان هم فوق العاده هیجان زده شده و دیگه یه متری از پشت در فاصله گرفته و پیمان , پونه رو رو زمین خوابوند و از همون مسیر کیرشو کرد توی کس زنش … … ادامه دارد … نویسنده …. ایرانی

دکمه بازگشت به بالا