افتتاحیه کونم
سلام من مهدی هستم یه کونی تقریبا خوشگلم قدم ۱۸۲ وزنم ۶۰ و ۱۸ سالمه اهل تهرانم
من تقریبا از ۱۵ سالگی اوب داشتمو چیزای مختلف میکردم توی سوراخم این علاقه به کون دادن منو تو تلگرام به یه ربات رسوند که مخصوصه گیا بود رفتم ثبت نام کردم چند تا عکس از کونم گذاشتم کارایی که دوس داشتم موقع کون دادن انجام بدم رو نوشتم شهره زندگیمو انتخاب کردم و چندین ماه گذشت تا ۱۷ سالگیم با یک نفر آشنا شدم ۲۲ سالش یه کیره قلمی ۱۱۷ سانتی سفید با تخمای بزرگ شبه احیا که میشد شب بیشتر موند تو خیابون من گل میکشم و وقتی گل میکشم خیلی اوبم میزنه بالا اون شبم گل کشیده بودم فقط نگاهم به کیره مردا بود رفتم نشستم تو یه پارک ساعت ۱۰ بود به پسره پیام دادم گفتم خیلی اوب دارم بیا لوکیشن فرستادن خودمم رفتم تو دسشوییای پارک خودمو خالی کردم و شروع کردم به انگشت کردن خودم که گشاد بشم شیوم کرده بودم حسابی کردنی شده بودم ساعت ۱۰.۴۰ رسید خیلیییییی استرس داشتم یه حسه خیلی عجیبی بود رفتم سوار ماشینش شدم سلام علیک کردیم شروع به حرکت کرد من قفل شده بودم از استرس یهو دستشو گذاشت رو پام شروع کرد به مالیدنه پام داشتم از حشریت دیوونه میشدم بهش گفتم دکمشو باز کنه باز کرد شلوارشو یخورده کشید پایین کیرش خواب بود کیرشو بوس کردمو تا ته کردم توی دهنم میمکیدمش کم کم داشت بزرگ میشد تو دهنم نشستم دکمه شلوارمو باز کردم دوباره رفتم سراغ خوردنه کیرش دستشو گرد تو شلوارم داشت اروم اروم انگشتم میکرد خبر نداشت من خودمو اماده کردم
تخماشو کردم تو دهنم میمکیدم خیلی خوشمزه بود کیرو خایش توی این زمان یجای خلوت پیدا کرده بود گفت بسه صندلیشو خوابوند کفشامو درآورد کونمو گذاشتم بالای کیرش تنظیمش کردم دمه سوراخم اروم اروم کردمش تو سوراخم خودمو عقب جلو میکردم خیلی حال میداد شروع کردم سواری رو کیرش چند دقیقه و ناله میکردم خیلییییی حال میداد رو ابرا بودم خودش شروع کرد به تلمبه های سریع زدن کم کم صداش داشت در میومد منم شروع کردم به جق زدن یهو نعره کشید کیرشو تا ته کرد تو منم شروع کردم به بالا پایین کردن مثله جنده ها ناله میکردم ابم داشت میومد محکم خودمو میکوبیدم به کیرش ارضا شدم کیرشو تا ته کردم تو خودم ابمم خالی کردم کفه دستم داشتم میلرزیم بهترین حاله دنیا بود به کفه دستمو خوردم یه جوووونه خیلی بلند گفت کیرشم که تقریبا خواب بود در آوردم بعد منو برد گذاشت یجا نزدیک خونه
نوشته: ooooob