افتتاح کونم توسط مرد سن بالا
سلام من پارسام ۱۸ سالمه قدم ۱۷۸ وزنم ۸۰ رونام تپله یکم خودم سفیدم بدون مو داستان ازونجایی شروع شد که من چند وقت پیش میخواستم برم باشگاه اسنپ گرفتم یه مرد سن بالا بود خلاصه ماشین سمند اومد در خونه سوارم کردو یه اقای تقریبا ۵۹ ساله بود رفتیم تو مسیر یادم افتاد کیف پولم جاگذاشتم کارتتمم رمز دوم نداشت بهش گفتم میشه شماره کارت بدین پرداخت کنم بعد قبول نکرد گفت چند نفر دیگم همینو گفتن نزدن خلاصه زنگ زدم پدرم جواب نمیداد بین راه زد بقل گفت کرایمو جور کن وگرنه وسط اتوبان پیادت میکنم خیلی ترسیدم گفتم بخدا پدرم برات میزنه گریه افتادم که گف بزار یکار دیگه بکنیم گفتم چی گفتم میگم بهت حرکت کرد دیدم از مسیر خارج شد ترسیده بودم خیلیییی رسیدیم به یه کلبه گفت پیاده شو اینجا خونمه گفتم خونت چرا منو بردی گفت بهت میگم اونجا قشنگ فهمیدم باید کون بدم گفتم یه لحظه میدم تموم میشه میره رفتیم بالا خونش خیلی گرم بود کولر گفت خرابه باید تحمل کنی گرمارو برام شیر موز اورد خوردم خیلی گرمم شده بودو اومد کنارم نشست گفتم چیکار باید بکنم دستشو گذاشت روی رونمو گفت باید باکونت پرداخت کنی گفتم بلد نیستم لباسامو در اورد منو رو زانو نشوند خودش وایستاد شورتشو کشید پایید دیدم یه کیر سفید پرید بیرون خیلی ترسیدم تقریبا ۱۹ سانت بود گفت من ۴ ساله زنم مرده ارضا نشدم باید تخلیم کنی ترسیده بودم خواستم گریه کنم دستشو گذاشت رو سرم کیرشو میزد تو صورتم میگفت وا کن دهنتو وا کردم بزور جا داد دهنم سرمو نگه داشته بود کرد داخل حلقم درجا نفسم بند اومدبا مشت زدم تو پاش گف اخ کیرش دراومد بهش گفتم غلط کردم نمیخوام گفت باید کرایه بدی حالا که زدین دوبرابر ازت میگیرم دوباره سرمو گرفت گقت دندون بزنی یجور میکنمت نتونی دیگه راه بری دوباره کیرشو کرد حلقم نفسم بند داشت میومد که دراورد گفت داگی شو شدم رفت پشتم سوراخمو دید بو کشید شروع کرد خورد اولش بدم اومد از کارش چ
چندش اور بود ولی حال سوراخم خیلی تنگ بودمطمئن بودم کیرش نمیره یهو یه سوزشی حس کردم انگشتشو کرده بود تو و تکون میداد خیلی میسوخت گفت تازه اولشه من شروع کردم گریه گفت من کون تنگ دوست دارم بار اولته ؟ گفتم اره گفت بهترین لذت زمانیه که یه کون تنگو برای بار اول میکنی انگشتش دراورد دستاشو گرفت دو طرف کونم گفت با دستات لاشو تا جایی که میتونی وا کن که دردت نیاد وا کردم واسش تف زد در سوراخم سر کیرشو گذاشتو فشار داد نمیرفت تو یکم سرش داست میرفتم جیغ زدم یهو خودمو سفت گرفتم رفت از اشپزخونه روغن اورد ریخت رو کونم کل کونو سوراخمو روغنی کرد دوباره گذاشت درش گفت ببین پسر خوب تهش که من این کونو میکنم حالا یا به زور یا خودت راه میای گفتم دردم میاد گفت اولشه خلاصه دوباره وا کردماینبار فشار بیشتر داد سرش رف تو خیلی دردم میومد باز اومدم از زیرش در برم خودشو انداخت روم گفت دیگه نمیزارم کونی در بری اتقدر فشار میداد روم کیرش راه خودشو داشت وا میکرد منم از درد داشتم میمردم شروع کرد خوردن گردنم که حشریم کنه انقد درد داشتم حالیم نبود گفت زود باش شلش کن با دوتا دستت از بغل بازش کن تا بقیشم اروم بره یکم دردم خوابید تا شلش کردم یهو همه کیرشو جا داد داخلم درد خیلی زیادی وجودمو گرفت صدام یکدفعه رفت بلند گفت جووون این شد یه چیزی زیرش دستو پا میزدم اهمیت نداد فقط نازم میکرد میگفت اروم اروم الان تموم میشه عشقم منم فقط گریه درد اصن خیلی بد بود یکم که خودشو روم انداخته بود دیگه جا باز کرد کونم دردم کم شد اروم شدم خیلی عرق کرده بودیم تن جفتمون لخت تو هم دیگه بلندم کرد داگی یهو کرد توم دردم مثل قبل نبود کمتر بود اما گریه میکردم زیر تلمبه هاش شروع کرد تلمبه زدن و منم درد کشیدم کیرشو قشنگ تو روده هام حس میکردم انگار داشتم میریدم یهو گوشیشو در اورد همونجوری که تلمبه میزد شروع کرد فیلم گرفتن از بالا و گفت که سلام داداشای گلم بلاخره خدا روزی ماهم کردو شکارمونو کردیم یه شیر هیچوقت گرسنه نمیمونه تو جنگل جاتون خالی خیلی حال میده گفتم فیلم نگیر گفت نترس گروه دوستانس داشت تلمبه میزد که یهو گوزیدم کیرشودر اورد دیدم کیرش قهوه ای شده بود بلندم کرد رفتیم تو اتاق جلو ایینه دوباره یه تف زد کرد تو تلمبه های محکمی که میزد من هی میگوزیدم تو اینه دیدم حس عجیبی بود حس اینو داشتم که شوهرم داره منو میکنه صورتشو دیدم تو ایینه اصن رو ابرا بود خیلی حال میکرد تقریبا ۴۰ دقیقه ای منو کرد قرص خورده بود یهو دیدم تلمبه هاش محکم ترشدو کیرشو کرد تا اخر داخلم یه نعره گاوی خیلی بدی زد کونم داغ شد کل ابشو ریخت توم افتاد روم منم زیرش جون نداشتم منتظر موندم بلند شه بلند که شد منو اورد پایین تخت گفت با دستات بازش کن باز کردم دیدم گوشیشو دراورد عکس گفت و شروع کرد فیلم گرفتن گفت دوستان بلاخره تمام شد و اینهم به دستاورد های من اضافه کنید به امید فتح قله های موفقیت بیشتر گوشیشو نشون داد دیدم همه بهش میگفتن ماشا الله و تبریک و خداقوت پهلوان میگفتن خلاصه کونم پاره شد عکسشو برام شب فرستاد که میذارم واستون
نوشته: پارسا