اولین سکس کامی
سلام به همه کاربران شهوانی،امیدوارم حالتون خوب باشه.این اولین داستانیه که میخوام اینجا ثبت کنم و کاملا اتفاق افتاده.
من ۲۱ سالمه و سایز کیرم ۱۸ سانته و کلفت وزنم۶۵کیلو و بدون مو بدن سازم و دختره هم،هم سن منه و اونم سفید و وزن ۶۳ خب بریم سراغ داستان:
دانشجوی ترم یک دانشگاه بودم و ورودی ما آخرین ترمی بود که بخاطر کرونا مجازی بود کلاساش ترم یک مجازی من از پروف یک دختر خیلی خوشم اومد و سعی کردم با سوال های درسی بهش نزدیک بشم و همینم شد،امتحانا و تمرین هارو باهم حل میکردیم،کم کم چت از درسی داشت خارج میشد و رفت سمت رمان و علاقه ها و بعد فیلم و موزیک.تا گذشت اخرای ترم بود فهمیدم طرف داره بهم نخ میده و خیلی صمیمی طور رفتار میکنه ازش خواستم بریم کافه اونم قبول کرد،توی کافه همون بحث رمان و حرف میزدیم و از زندگی و آیا تا حالا رل داشته یا نه،که گفت نه تا حالا رل نداشته بخاطر دیدگاه خانواده و هر روز سوال جواب میکنن و اینا،گذشت تا بهش درخواست رل دادم و اونم قبول کرد واقعا اوایل رابطه خیلی خوب پیش رفت و همچی تازگی داشت برای هر دومون حرفا و احساسات،تا زمانی که من خواستم رابطه جنسی باهاش برقرار کنم قبل این دختر من رل چند تا داشتم و اولین رلم نبود ولی سکس نداشتم،کم کم زمینه سازیاشو انجام دادم سعی میکردم چت و با گیف های سکسی جوشو عوض کنم و اینم شد.بهش گفتم میخوام باهم رابطه نزدیک تر داشته باشیم اولش قبول نمیکرد و من میگفتم پس مشکلیم نداری برم جنده بکنم و با اونا بخوابم بهش بر میخورد ولی بازم قبول نمیکرد تا اینکه آخرش قبول کرد و قرار شد فردا بیاد خونه خودم،منم رفتم حموم و پشم و زدم و به خودم رسیدم. فردا قرار بود ساعت ۵ عصر بیاد و من از ساعت۳ استرس داشتم که نکنه منصرف بشه و نخواد بیاد،ولی زنگ خونه به صدا در اومد و دیدم اومده، در و باز کردم و اومد تو خونه و از چهرش معلوم بود استرس داره نشست روی مبل تلویزیون و روشن کردم براش میوه اوردم و بغلش کردم،یکم اروم شده بود و شالشو دراورد بهش گفتم مرسی که اومدی و اصلا فکر نمیکردم بیای گفت دوست دارم و فکر اینکه بری با کسه دیگه رو اصلا نتونستم باهاش کنار بیام منم یه لب ازش گرفتم و دیدم کم کم داره همراهی میکنه دستشو گرفتم رفتیم توی اتاق انداختمش روی تخت همینجوری که داشتیم از هم لب میگرفتیم دکمه های مانتو شو باز کردم و در آوردم اونم لباس منو در آورد رفتم سراغ سوتینش اونم از پشت باز کردم و تا چشم به سینه هاش افتاد پشمام ریخت اینقدر که خوش فرم و سفید بود شروع کردم به خوردن سینه هاش و دیدم داره حال میکنه و نقطه حساسش سینشه دست انداختم شلوار و شورتشو باهم کشیدم پایین یه کص سفید بدون مو و معلوم بود قبل از اینکه بیاد خوب رسیده به خودش کم کم رفتم پایین شروع کردم خوردش کصش،برای اولین بار بود کص از نزدیک میدیدم و لمس میکردم و مثل گشنه ها افتاده بودم روش اونم سرمو گرفته بود فشار میداد به خودش کیرم داشت توی شلوارم میترکید و بهش گفتم نمیخوای توهم شروع کنی اومد شلوارمو کشید پایین از روی شرت دست کشید روی کیرم گفت چقدر بزرگه منم یه لبخندی زدم و خودم کیرمو از شورتم در اوردم و دستشو میکشید روی کیرم گفتم بخورش گفت خوشم نمیاد و چندشم میشه و فلان منم که دیدم که چجوری میتونم قانعش کنم گفتم پس میدم بقیه بخورن دیدم بهش برخورد و اروم اروم دهنشو اورد سمت کیرم و کم کم داشت راه میوفتاد منم توی ابرا بودم همینجوری که داشت برام میخورد بهش گفتم به پهلو بشه و من انگشت سوراخشو باز کنم چون پرده داشت و دنبال دردسر نبودم،اول با یک انگشت چرب کردم و با سوراخش بازی کردم و کم کم رسید به سه انگشت دیدم داره اخ و اوخ میکنخ در دردش میگیره گفتم دراز بکش دراز کشید یه بالشت گذاشتم زیر شکمش سوراخشو چرب کردم و کاندوم و کشیدم روی کیرم،سر کیرم خورد به سوراخش میخواست از زیرم در بره که گرفتمش کم کم کیرمو کردم توی کونش و میخواست گریه کنه گفتم الان جا باز میکنه عادت میکنی میگفت دارم پاره میشه درش بیار میسوزه ولی من نمیخواستم تموم بشه اروم اروم شروع کردم به تلمبه زدن دیدم گریش بند اومده و دست و بال نمیزنه فرار کنه،بعد چند دقیقه دیدم داره خوشش میاد و ناله میکنه هعی میگفت منم بکن دوست دارم کیرت همش تو کونم باشه سریع تر بکن منو منم میگفتم دیدی میخواستی بری که خوشت اومد یکدفعه میگفت اره میخوام هر روز بیام بهت بدم عشقم دراز کشیدم گفتم بیا بشین روش اومد کم کم نشست روش و خودش بالا پایین میشد بهترین صحنه عمرم بود یه بدن سفید با ممه های سفید و سرش قرمز داره بالا پایین میشه ازش لب میگردم و میکردمش بعد حدود نیم ساعت سکس توی پوزیشن های متفاوت گفتم ابم داره میاد بریزم توی کونت گفت بریز منم کاندومو کشیدم و کردم تو کونش آبمو توش خالی کردم،کنارش دراز کشیدم و گفتم چطور بود گفت خیلی خوب بود ممنون و بعد دیدم خانوم چند بار ارضا شده براش آبمیوه آوردم و کنار هم خوابیدیم نیم ساعت گفت دیگه باید بره اسنپ گرفت و رفت خونشون از فردا هعی میگفت نمیتونم بشینم سوراخم میسوزه گفتم درست میشه نگران نباش،دوسال از این اتفاق میگذره و ما هنوز باهم رلیم و توی یک کلاس و رشته هستیم و هفته ایی دو سه بار میاد باهم رابطه داریم.
لطفا دوستان فحش ندید داستانی واقعی بود همه اتفاقات این اولین سکس و اولین داستانی که دارم مینویسم پس از یکسری فضاهای گنگ چشم پوشی کنید.ممنون که وقت گذاشتید و خوندید
نوشته: اولین رابطه