اکبر و لیلا با رضا و شهلا (۱)
سلام اکبر هستم ۴۰ ساله با قدی بلند حدود ۱۸۲ و کیری کلفت و دراز ( ۱۸ سانت) چند سالی بود توسط دوست قدیمی ام بنام رضا و دوستش شهلا خانوم با لیلا آشنا شده بودم . لیلا زنی بیوه ، ۴۵ ساله و حشری حشری .
دوستم رضا ۴۲ ساله با قدی حدود ۱۷۵ سانت و کیری کلفت و دراز ( ۲۲ سانت) با شهلا خانوم ۴۸ ساله با قدی متوسط و کونی محشر و کوسی تپل ، ۷، ۸ سال با هم دوست بودن .
عصری لیلا پیام داد که زنگ بزن، جواب دادم ۱۰ مین دیگه میزنم .
از داخل کارخانه رفتم بیرون بهش زنگ زدم، بعد احوال پرسی، گفت امشب شهلا دعوت کرده ، گفته با تو بریم خونشون تا صبح بشینیم و عشق و حال .
گفتم باشه ، تو ساعت چند میایی ، گفت من دیگه ۸ خونه شهلا جون هستم .
گفتم منم هر وقت رضا آمد میام .
صحبتم که تموم شد زنگ زدم به رضا ، گفتم جریان امشب چیه و اونم گفت با لیلا بیایید دیگه، گفتم تو ساعت چند میرسی خونه شهلا جون گفت هفت هفت و نیم . گفتم پس نزدیک بودی تک بزن منم راه بیوفتم .
ساعت ۵ رفتم خونه. پریدم تو حموم و حسابی با موبر پشم و پیلی ها رو زدم . ساعت نزدیک ۷ بود که من آماده بودم و منتظر خبر رضا . خونه شهلا جون با خونه مادرم اینا با موتور ۱۰ دقیقه فاصله داشت .
ساعت ۷ رضا زنگ زد ، گفت تا نیم ساعت دیگه بیا سر کوچه شهلا اینا که با هم بریم تو خونه .
منم سریع ادکلن زدم و موهامو مرتب کردم و لباس راحتی برداشتم و از مادرم خداحافظی کردم و با موتور به سمت خونه شهلا جون راه افتادم .
رسیدم سر کوچه شون ، چند دقیقه بعد رضا هم آمد .
بعد سلام و علیک ، گفت اکبر امشب یه برنامه ضربدری میخوام ترتیب بدم . فقط تو حواست به من باشه ، هرکاری گفتم میکنی . گفتم لیلا و شهلا چی ، اونا راضی هستند ، گفت آره بابا کجای کاری ، این پیشنهاد شهلا و لیلا هستش .
گفتم باشه پس من حواسم به توئه .
خلاصه کمی خرت و پرت خریدیم و رضا زنگ زد به شهلا جون و گفت سر کوچه ام چیزی نمیخواهی بگیرم . خرید کرد و گفت برای اینکه شک نکنن ، من میرم ، تو هم ۱۰ دقیقه دیگه زنگ بزن به من و بیا
بعد ۱۰ دقیقه زنگ زدم به رضا گفت گرایی بابا بیا دیگه ، گفتم سر کوچه ام چیزی بگیرم ، گفت نوشابه کوکا بگیر و بیا .
خلاصه رسیدم در خونه شهلا جون ، زنگ زدم ، در باز شد ، موتور رو تو پارکینگ پارک کردم و با آسانسور رفتم بالا . در واحد رو زدم که لیلا جون آمد دم در و در و باز کرد . بعد سلام و علیک و خوش و بش همونجا ازم لب گرفت . گفتم بزار برسم .
از اون طرف پذیرایی رضا گفت کجایی بیا بشین که کلی کار داریم .
رفتم سمت آشپزخونه و با شهلا جون سلام و علیک کردم . لامصب یه لگ مشکی براق پوشیده بود ، از زیرش قلمبگی و خط کوسش و کون گندش،زده بود بیرون . در جا کیرم راست شد .
لیلا جون هم لگ مشکی براق پوشیده بود ولی کونش به بزرگی کون شهلا نبود. ولی خیلی شیطون و با مزه و تو دل برو بود .
خلاصه بعد لباس عوض کردن ، با رکابی و شورت آمدم پیش رضا نشستم . کمی خوش و بش کردیم ، یواشکی دو تا قرص بهم داد ، گفت شربت آوردن بخورشون . لیلا دو تا شربت خنک آورد برای من و رضا . من و رضا قرص ها رو با شربت خوردیم .
منتظر خانوم ها بودیم که قلیون هم رسید و آمدن نشستن . رضا ماهواره رو برد رو کانال های پورن ، یکیش رو انتخاب کرد و شروع کرد قلیون رو چاق کردن ، بعد داد به من ، چند تا پک زدم و دادم با لیلا ، حسابی چاق شده بود قلیون و بعد نوبت شهلا جون شد و حسابی پک میزد به قلیون .
یهو رضا گفت خانوما و اکبر جون توجه کنید ، امشب یه چیزی آوردم که چند تا پک بزنیم رفتیم فضا.
گفتیم چی ، بلند شد رفت از داخل کیفش یه کیف کوچیک تر آورد و نشست . گفت الان میگم . از داخل کیف دو تا فندک و یدونه پایپ درآورد .
فندک رو روشن کرد و گرفت زیر پایپ ، دودش رو کشید و رفت سمت صورت شهلا جون ، کل دودش رو تو دهن شهلا بعد لب تو لب شدن خالی کرد .
دفعه بعد برای شهلا گرفت و شهلا هم با رضا لب تو لب شد و دو رو تو دهن رضا خالی کرد .
جالب بود لب گرفتنشون تا چند دقیقه ادامه داشت ، من و لیلا هم حشری شده بودیم .
رضا گفت اکبر بیا جلو ، برات میگیرم ، دود رو ۲ ثانیه نگه دار بعد تو دهن لیلا خالی کن .
دود و گرفت منم با لیلا لب تو لب شدم و دود رو خالی کردم ، تا ۳۰ ثانیه لب میگرفتیم از هم . اینبار رضا برای لیلا جون گرفت و اونم دود رو تو دهن من خالی کرد .
چند بار که این کار رو کردیم ، حسابی رفتیم تو قضا، قرص ها هم اثر کرده بود و کیر من و رضا راست راست بود .
رضا چشمکی به من زد و شورش رو کشید پایین ، شهلا جون هم رفت براش ساک بزنه ، رضا اشاره کرد شما هم مشغول شین .
منم شورتم رو در آوردم و لیلا جون شروع کرد ساک زدن .
بعد ۱۰دقیقه ، یهو شهلا جون شلوار لگش رو کشید پایین و تکیه داد به پشتی ، به رضا گفت بیا بخور . وای عجب کوسی بود ، لامصب دو تا کف دست کوس داشت ، رضا یه دود گرفت و دودش رو لای کوس شهلا خالی کرد و با کله رفت تو کوس شهلا جون ، حالا نخور ، کی بخور .
من و لیلا گیج و منگ بودیم ، دیدم اینبار شهلا کوس و کون قلمبه به لیلا اشاره میکنه که شما هم شروع کنید .
شلوار لیلا رو درآوردم و تکیه داد ، رضا خودش گفت بیا جلو ، یه دود پر ملات برام گرفت و گفت تو کوسش خالی کن و بعدش بخور.
منم دود رو لای کوس لیلا جون خالی کردم و شروع به خوردن کوس لیلا کردم .
بعد نیم ساعت دیدیم ، چهارتایی لخت لخت شدیم ، و داریم موازی حال میکنیم .
دیدم صدای پچ پچ میاد و شهلا جون میخنده ، نگام افتاد اونطرف ، گفتم داش رضا جریان چیه ، گفت این فیلم رو نگاه کن، خودت میفهمی ، فلش رو به تلویزیون زد ، یه فیلم پلی کرد ، چهار نفر بودن ، دو به دو شروع به سکس کردن، وسط کار ، زن ها جاهاشون رو عوض کردن . رضا گفت این یعنی ضربدری .
موافقین ما هم انجام بدیم ، گفتم چی بگم اول رضایت خانومها شرطه ، که لیلا و شهلا با نشون دادن لایک موافق بودن ، رضا هم چشمکی زد و گفت من و اکبر هم موافقیم ، پس مثل همین فیلم پیش میریم .
فکر اینکه اون کوس و کون قلمبه شهلا جون رو جلوی رضا میکنم کیرم رو حسابی راست کرد . بعد چند تا دود ، شهلا بلند شد آمد سمت من و کیرم رو کرد دهنش ، لیلا هم رفت سمت رضا و یه ضرب نشست رو کیر رضا ، صدای آخ و اوخ لیلا ، شهلا رو حشری کرد ، گفت منم کیر میخوام ، گفتم به بغل بچرخ ، منم پشتش ، از لای پاش کیرمو فرستادم تو کوسش ، وای چقدر داغ بود ، نزدیک بود آبم بیاد .
بعد ۱۰ دقیقه ، یواش در گوشش گفتم ، شهلا جون من کونت رو میخوام ، گفت مال خودته . یه کم سوراخ کونش رو چرب کردم و آروم کیرم رو گذاشتم رو سوراخش ، آروم آروم میدادم تو کیرم رو ، نصفش که رفت نو ، شهلا گفت جون ، رضا از اون طرف گفت چیکار کردی ، گفتم زدم عقب ، گفت دمت گرم حسابی بازش کن ، خودش هم کیرش رو کرد تو کون لیلا جون که جیغی کشید .
خلاصه آروم آروم تلمبه زدم تا کونش باز شد ، بعد حسابی کونش رو گاییدم و آب کیرم رو تو کونش خالی کردم .
ادامه دارد ۰۰۰
نوشته: اکبر