بابا تقسیم بر سه 72

یکی از یکی بهتر و پر شور و حال تر بودند ولی در نهایت این نورا بود که با نوعی حالت و حرکت رهبری منو تنظیم تنظیمم کرده تا ساک زدن نونا جون و لیس زدن نینای عزیزم فوق العاده بهم حال بده . نینا هم با دستای دخترونه اش جادو می کرد . کیر من تو دهن نونا به خوبی جا نمی شد ولی با همه این احوال اون تلاششو می کرد تا در حد  اعلا به بابا جونش حال بده . یه دستمو دراز کرده گذاشتم رو کون نورا و یه دست دیگه ام به زور به سر نونا جونم می رسید . نینا بازم حسودیش شد . -بابا من چی -عزیز دلم درهمی یعنی همین . من که سه تا دست ندارم فدات شم . یه جای کار نوبت تو هم میشه .. نورا : بابا این قدر لوسش نکن لی لی به لالاش نذار .. -نورا خیلی پررو شدی . مگه تو فضولی . -بی تر بیت اصلا احترام بزرگتر از خودتو نگه نمی داری . محکم لبامو به لبای نورا جون چسبوندم تا بیشتر از این چیزی نگه . چون واقعا داشتم حال می کردم . چقدر این دخترای خوشگلم بهم آرامش می دادند . از این بهتر نمی شد . لذت چند تا سکس با همو داشتم . -بچه ها فداتون . فدای همگی شما بشه این بابایی . نونا جون خیلی خوب ساک می زنی . یادم باشه یه تشویقی بهت بدم همچنین به نینا جون و نورا جون خودم . همه شما بیستین .. نورا خیلی آروم به من گفت بابا جونم من می دونم من خودم می دونم که تو الان با من داری بیشتر کیف می کنی . چشات این طور نشون میده . بعد این که یه جور خاصی منو بغل زدی . نورا خیلی آروم و با صدایی پایین صحبت می کرد که خواهراش نشنون . نونا کیرمو از دهنش  بیرون آورد . یه لحظه حس کردم یکی یکی رو هل داده و ظاهرا این نینا بود که نونا رو هل داد و اومد رو کیرم نشست . حالا واسه این که زود تر جا خوش کنه و بهانه ای نباشه تا نونا مقابله به مثل کنه کونشو محکن به کیرم فشار میده . -بابا بابا کمکم کن کمک کن تا زودتر کیرت بره توی سوراخ کونم ..نونا : این قبول نیست . این جوری خیلی بد میشه . نوبت من بود .-اینجا ما نوبتی نداریم . -دخترا با هم کلنجار نرین . سعی کنین مثل آدمای منطقی با هم کنار بیاین ..نونا : پدر شما که برات فرقی نمی کنه بالاخره  یک سوراخی پیدا میشه که کیر شما رو توی خودش جا بده ولی اگه امروز عدالتو رعایت نکنی من دیگه می دونم تو بین ما فرق میذاری و نینا رو بیشتر دوست داری . -نونا ببین یه لحظه کیر بابا از دهنم در اومد تو فوری کیرشو گذاشتی تو دهنت . من چیزی گفتم . یا تو به من توجه کردی ;/; حرف بزن دیگه . بگو چی جواب داری بدی .. راستش من می خواستم به نینا بگم که از رو کیرم پاشه جاشو بده به خواهرش ولی وقتی این جور حرفای منطقی نینا رو شنیدم داشتم شاخ در می آوردم . باورم نمی شد دخترته تغاری من این جور منطق سرش شه . -نونا جان اگه همین جوری که نینا میگه باشه پس چیزی که عوض داره گله نداره . -آخخخخخخخ بابا جونم کیرتو فشارش بده به سوراخم . چقدر مزه ام می کنه . دردش زیاده ولی عیبی نداره .. یه چیز کلفت میره میرسه به یه چیز تنگ . -نینا جون انتظارم نداشته باش که یه روزی همچین گشاد شه که  کیر راحت بتونه مسیر رفت و بر گشتی خودشو بره .. نورا : نینا  این قدر بابا رو به حرف نیار .. دارم بهش حال میدم . نونا جون بیا نزدیک تر . فدای تو دختر مظلوم بشم . نینا : از اون دم داراست .. نونا با کف دستش می خواست بزنه پس گردن نینا که ته تغاری جا خالی داد . -نونا بس کن دیگه . کستو بذار رو دستم می خوام با هاش ور برم و انگولکش کنم . طوری بهت حال بدم که دوست داشته باشی تا آخرش همین جا بمونی و اون دو تا خواهر افسوس تو رو بخورن . نینا : من یکی که افسوس بخور نیستم . تا آخرشم اگه همین جا بشینم و جا خوش کنم تکون بخور هم نیستم . نورا هم لبخند می زد ولی دختر دومی من در حالی که به یه حالت خمیده اومده بود نزدیک من قرار گرفته بود کسشو گذاشت رو کف دستم تا بهش چنگ بندازم . . همراه با چنگ زدنهام اون کسشم رو کف دستم حرکت می داد . کس ناز کوچولوش خیلی زود خیس کرده بود . چوچوله ها و نوک ریز بالای کسشو توی دستم می گردوندم و بین دو تا انگشتام حرکت می دادم . نورا سرگرم بوسیدنم بود و کیر منم که توی کون  نینا در حال گشتن بود . .کف دستمو محکم به قسمت بالای کس  نونا چسبونده اونو جلوتر به طرف خودم کشوندم . حالا دست چپم رو کسش و دست راستم رو سینه چپش قرار داشت . هم با کس ور می رفتم هم با سینه .. دخترمو خیلی بی حالش کرده بودم . از اون طرف نورا در حالی که نرم نرم منو می بوسید گفت .-بابا بهتر نیست که حالا من و نینا جامونو عوض کنیم ;/; -من جام خوبه نورا -قرار نیست که تا صبح تو روی کیر بابات باشی . من و نونا هم آدمیم دیگه . …. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی

دکمه بازگشت به بالا