بابا تقسیم بر سه 83
–
بدنمو به تن نورا چسبونده بودم . دلم می خواست اون از این سکسمون نهایت لذتو ببره . خودمنم برام هیجان زیادی داشت . راستش به فکر من نرسیده بود ولی نورا گفت که از صحنه عشقبازی و این که بکارتشو بر می دارم فیلم تهیه کنیم تا اونو به عنوان یه یادگاری از این روزای خوش داشته باشه . من با این کارش نه موافق بودم نه مخالف . فقط ازش خواستم و بهش گفتم و گوشزد کردم که مراقب باشه اگه این فیلم به دست کسی بیفته کلاه مون پس معرکه هست . قول داد که فیلمو کد گذاری می کنه و از این حرفا . با این که می دونستیم از دور بین های قوی داریم استفاده می کنیم ولی ترجیح دادم یه یه ساعتی رو فضای اونجا رو نورانی کنیم تا شفافیت فیلم طبیعی تر به نظر برسه . -اووووووففففففف بابا بابا دلم می خواد برات برقصم شاد باشم .. می تونی برقصی عزیزم عشوه کنی .. پاشدیم و با هم کمی رقصیدیم . از تند بگیر تا رقص آروم .. -چی شد نورا .. نه به اون عجله نه به این لذت نرم .. -می خوام یه خاطره تصویری خوب هم داشته باشیم . همگام با اون می رقصیدم . هر چند حرکت یه بار خودشو رو کیر من خم می کرد و اونو میذاشت به دهنش .. -دو تایی مون در یه حالت خمیده رو زانو می نشستیم و دوباره بلند می شدیم . تا این که سوتین دخترمو هم آروم از تنش جدا کردم .. کون سفیدش که بر جسته تر از همیشه شده بود فقط با یه خط لیمویی به شکل صلیب پوشش داده شده که به کونش جذابیت خاصی می داد . -نورا بابا ت خیلی هیجانی شده .. -من از تو بد ترم بابا .. -بریم ;/; -بریم .. بریم .. این بار دیگه دست در گردن و کمر هم روتخت ولو شدیم . لبای عروس خوشگلمو با لبام بستم و رفتم به عالم بوسه های داغ . هم پی در پی اونو می بوسیدم و هم این که با یه بوسه چسبون دیگه امونش نمی دادم . فرصت فکر کردن هم بهش نمی دادم . نمی ذاشتم که لبام و دستام بیکار بشینه یه خورده خودمو بالاتر کشیدم کیرم خورده بود به وسط شکم و نافش -آههههههه بابا بابا جونم .. -جون دل . بگو چی می خوای -مث همیشه تو رو .. -ببینم عزیزم پشیمون که نشدی .. -بابا الان این همه سکس که با هم داشتیم هر دفعه اینو ازم می پرسی . آخه چرا ;/; واسه این که ممکنه هر لحظه پشیمون شی و من حس کنم که تو به خاطر من داری باهام سکس می کنی .. بابای خوبم .. دستتو بذار رو کسم .. ببین یه دریا هوسه .. اون کیرت رو می خواد .. اگه بدونی چقدر واسه رسیدن به این لحظه ثانیه شماری کردم . همش این آرزو رو داشتم که نمیرم و اگه از زندگی من فقط دقایقی مونده باشه در همون دقایق برم زیر کیر تو پدر خوبم و به این بزرگترین آرزوی زندگیم که فرو رفتن کیر پدر گلم توی کسم باشه برسم .. زود باش بابا . زود باش .. من هیجان زده ام . نمی خوام از این حالت رویا و عشق و هیجان بیام بیرون . دنیایی که الان درش سیر می کنم دنیاییه که شاید هیشکی حال منو در این دنیا ندونه . فقط دخترایی که با عشق و هوس و با تمام وجودخودشونو تقدیم و تسلیم باباشون می کنن می تونن این حس منو درک کنن . دوستت دارم با با نیمای من . عزیز دلم همسر و دوست پسر و معشوق و هستی من -نورا حرفای قشنگت منو به عالم هوس و عشقی رویایی می بره .عالمی که دلم نمی خواد ازش بیام بیرون . -بابا منو ببوس ..ببوس سینه هامو میک بزن . حالا دیگه پس از این همه مدت من که نباید بهت بگم . دوستت دارم .. نوک سینه هاش تیز شده بود . کسش ورم کرده بود . لباشو به گونه ای روژزده بود که بر جسته و هوس انگیز نشون می داد و لبای پایینش کلفت تر از لبای بالاش بود . یعنی به این سبک در آورده بود . اون لبارو یکی یکی می ذاشتم توی دهنم و می مکیدمشون . -نورا نورا فقط مال من باش .مال من . دوستت دارم . عشق منی . عشق من .. -بابا نیما منم عاشقتم .. بهم چسبیدیم . بدن نرم و تازه و خوشبو و حموم کرده نورا بیش از اونی که فکرشو می کردم وسوسه ام کرده بود . پس از این همه سکس یه حالی داشتم که انگاری اولین باریه که می خوام اونو بکنم . شاید واسه این بود که اولین باری بود که می خواستم کیرمو تا ته کسش فرو کنم . -دوستت دارم دوستت دارم . -منم همین طور تو عزیز دلمی . عشق منی .. شکمشو رو کیر من حرکت می داد .. من باید این آبمو واسه کس دخترم کنار میذاشتم . برام مهم نبود دخترم بار دار شه یا نه . خیلی راحت می تونستم بچه رو سقط کنم ولی فکر کنم قرص ضد بار داری رو شروع کرده بود . شاید حدس می زد که ممکنه به همچین شرایطی برسه . قبل از این که من برم سراغش و اون کس تپلی و کوچولو و ورم کرده از هوسشو بذارم تو دهنم اون اومد رو من نشست و کیرمو گذاشت دهنش ..-بابا خیلی کلفت تر نشون میده امروز -همون کیر همیشگیه دخترم . شاید هیجان اونو در نظرت درشت تر کرده …. ادامه دارد .. نویسنده … ایرانی