بردهی میلیونر من (۳)
…قسمت قبل
با هم دوش گرفتیم و بدن همدیگرو شستیم رفتیم تو سالن و یکم نشستیم یه آبمیوه خوردیم یکم صحبت کردیم و یه دست کمبات تو پلی استیشن زدیم .خیلی خسته بودم واقعا بدنم میلرزید ماشالله امیر محمدم دست بردار نبود
خلاصه ظهر شد و ناهار خوردیم و یکم خوابیدیم باهم رفتیم بیرون و یکم خرید کردیم و گشتیم بعد از ظهر اومدیم تو خونه
من رفتم پذیرایی یکم خوراکی برداشتم و یه آبمیوه نشستم خوردم و بعد رو مبل دراز کشیدم و موبایلم چک میکردم چند دقیقه نگذشته بود که دیدم امیر محمد از طبقه بالا اتاقش اومد
عزیزم چطوری چیکار میکنی حوصلت که سر نرفته ؟
گفتم نه عزیزم با اجازه یه نوشیدنی برداشتم و خوردم یکم دراز کشیدم موبایلمو چک میکنم
امیر محمد اومد نزدیک نشست کنار مبل شروع کرد به نوازش صورت و بدنم ای قربونت برم فدات بشم عزیزم الان بهت یه حال اساسی میدم .اروم رو زانوهاش رفت و رسید به پاهام که هنوز جورابام پام بود و همونجور دراز کشده بودم
گفت الان یه ماساژی بهت بدم کل خستگیت بره عشقم تو مشغول باش ریلکس کن منم کارمو بکنم
من که هنوز متوجه داستان نبودم گفتم عزیزم میخوای یه دوش بگیرم بیام؟ چه ماساژی میخوای بدی؟ پاهام یکم عرق کرده میخوای بشورم زشت نباشه
امیر خندید و گفت تو کارتو بکن عشقم من عاشق همین عرق پاهاتم
چیزی نگفتم فقط نگاه میکردم .امیر با دوتا دستش پامو گرفت و از رو جوراب شروع کرد به ماساژ دادن و زیر لب میگفت اوووف هووممم چه پاهایی …همه جاتو دوس دارم
بعد اروم صورتشو نزدیک کرد به کف پام و شروع کرد به عمیق نفس کشیدن …جون چه بویی چقدر دوست دارم .
واقعیتش من پاهام زیاد بو نمی گرفت هیچوقت ولی از بیرون اومده بودیم و یکم خیس عرق بود
همونجور پامو بو میکرد و از رو جوراب پامو ماساژ میداد و بعد یهو شروع کرد به بوسیدن
اروم جورابمو درآورد کف پام دقیقا جلو صورتش بود
جوننن چه پای سفیدی اوم اوم بعد یهو صورتشو چسبوند زیر کف پام و شروع کرد عمیق نفس کشیدن بعد یهو یکم بلند شد و انگشت شست پامو انداخت تو دهنش شوکه شده بودم ولی همونجور مونده بودم
انگشتمو عین کیر ساک میزد و میگفت جون چه انگشتای قشنگی چقدر خوشگله بهترین پای دنیاست
دونه دونه انگشتامو لیس زد و ساک میزد لای انگشتام میخورد دورش زبونشو میچرخوند
بعد جوراب پای دیگمو دراورد و شروع کرد بو کردن و بعد انگشتای اون پامو میک میزد و میخورد و هی قربون صدقشون میرفت
بعد دوتا پامو جفت کرد و زبونشو از نوک انگشتام تا پاشنه از بالا تا پایین و برعکس محکم میکشید
جونم چه طعمی چه عطری درسته تمیز و عالیه ولی بازم تمیز ترش میکنم
بعد رفت سراغ پاشنه پاهام پامو آورده بود بالا و پاشنه پامو میمکید انقدر پاهامو خورد که پوست پاهام از شدت خیسی چروک چروک شده بود فکنم نیم ساعت شد روی مبل خیس اب شده بود
گفتم امیر مطمئنی این ماساژه؟ گفت به این میگن فتیش پا یه نوع ماساژ دهانی هم هست عاشق پاهاتم
گفتم هوم پس تو فتیش پا هم داری
اره؟ خوب وقتی رفتیم استخر پاهات دیدم و عاشقشون شدم پاهای تر تمیز مرتب بدون زخم و هیچ زشتی
چرا از دستشون بدم پاهایی به این زیبایی نعمته
بعد اروم اومد سمت شلوارم دست میکشید به کیرم شق شق کرده بودم
همونجور قربون صدقه کیرم میرفت …به ارزوم رسیدم کیر 18 سانتی کیر کلفت کیر دهن پر کن کیر کون پاره کن عاشقشم
کیرمو دراورد و شروع کرد به ساک زدن پر توف برام ساک میزد تا ته کیر و میبرد تا حلقش چنتا اوق میزد یکم نگه میداشت و درمیاورد
بلند شد شورت و تیشرتشو در اورد همانطور که من خوابیده بودم یه پاشو گذاشت رو مبل یه پاشم رو زمین اروم اومد نشست رو کیرم یکم فشار داد …گفتم امیر چیزی نمیزنی ؟نه عشقم گشادم کرده میخوام بدون ژل دردشو بچشم
اروم فشار میداد و یهو سر کیرم رفت تو شروع کرد اروم اروم بالا پایین شدن و ناله هاش شروع شد تا ته میشست روش و میچرخوند تو کونش بعد دوباره بالا پایین میشد
خیلی تنگ بود حس میکردم خشک شده بود درد کشیدن امیرو حس میکردم
بلند شد رفت رو زمین سگی شد کونشو داد بالا گفت بیا بکن رفتم رو زانو نشستم گفت چیزی نزنا
گفتم امیر خشک شده دردت میگیره ها …گفت کارتو بکن …کیرمو فشار دادم قشنگ خشک خشک بود اروم سر کیرم رفت داخل …بدجور ناله میکرد امیر و اه اوهش کل پذیرایی رو برداشته بود
بزور میتونستم تلمبه بزنم ولی خواسته خودش بود همونجور براش تلمبه میزدم و اروم اروم روان تر شد
اوییی پاره شدم درد دارم …خیلی کلفته خیلی درازه …
بلند شد رفت دراز کشید رو کمرش خوابید رفتم جلوش پاهاش بلند کرد کیرمو کردم تو کونش یکی از پاهام دراز کرده بودم صورتشو برگردوند پامو اورد کنار صورتش و انگشتمو کرد تو دهنش و شروع کرد به خوردن همونجور منم تلمبه میزدم
چشاش داشت میرفت حشر حشر بود کیرم تا ته توش بود و همونجور بیشتر فشار میدادم درد می کشید داد میزد و انگشت پامو میخورد
اییی رضا داره میاد آبم
تو پوزیشن بدی بودم ابم نمیومد که تو یه لحظه امیر دستشو برد رو کیرش و فشار داد و ارضا شد و ریخت رو شکمش
موقع ارضا کونش تنگ و تنگ تر میشد بیحال افتاد و منم تو همون حالت مونده بودم
امیر ارضا شد خواستم بگم تموم کنیم یا مال منو با دستات بیا بزن تا بیاد
که امیر بلند شد اب کیرشو زود پاک کرد اومد نشست شروع کرد به خوردن کیرم یکم توف زد و خوابید رو شکمش گفت بیا بکن تا ابت بیاد
گفتم امیر ابت اومده اذیت میشی حست رفته
عصبی شد و گفت من حسم هیچوقت نمیره زود باش جرم بده
گفتم امیر شاید ابم دیر بیادا
گفت زود باش میخوام …
وسکسی که خیلی طولانی شد…ادامشو تو قسمت بعدی مینویسم
نوشته: رضا ارباب
ادامه…