به شاگردم دادم

سلام اسمم شیماس ۳۶سالمه معلم کلاس دوره متوسطه اول یا همون راهنمایی هستم
۱۷۰ قدمه ۶۸وزنمه چهره معمولی با چشای روشن دارم سینه هام ۸۰میشه سایز کونم بزرگه و به شددددت سفیدم جوری که تو دوستا فامیل میخوان سفیدی مثال بزنن منو میگن از خودم تعریف نمیکنم چیزی که هستو میگم
چندین ساله ازدواج کردم بچه ندارم ولی شوهرم علی کارمنده اداره دولتیه و زندگیمون معمولیه توی سکس علی فانتزی نداره فقط میخواد بکنه یعنی تنوع دوس نداره و بدی که داره اگه اسپری نزنه تو دو دقیقه بساط جمع میکنه با این حال من هیچوقت بهش حس خیانت نداشتم و ندارم
من مدرس ریاضی ام سره همین شاگردام خصوصی ام کلاس میزارم همه شاگردام خب دخترن ولی ۳-۴تا پسر بچه ام دارم که میرم خونشون درس میدم تا پول مایحتاج زندگی در بیاد
یکی از اون پسرا اسمش عرشیاس یه پسره بوره خوشگل خونگی که بیبی فیسه و زبون باز ولی خب ازشون راضی ام یه شب علی بعد مهمونی سنگینی که رفته بودیم سر درد بدی گرفتم گیر داد که بکنه من ممانعت کردم ولی سریع فقط شلوارمو در آورد یه دقیقه ام نشد کیرشو کرد تو کوسم ابشو ریخت توم گف بیا پاش گمشو بخواب من که سردردم دوبل شده بود باهاش بحثم شد که منجر به دعوا شد یه حرفی که بهم زد و رفت تو مخم گفت همینه که هست من نمی تونم بکنم برو جندگی کن اصن دلتم بخواد اصن میکنمت خیلیییی بهم برخورد گریه کردم و خوابیدم صبحش رفتم مدرسه غروبشم باید میرفتم خونه عرشیا که بهش ریاضی یاد بدم از اونجایی که با یکی از دوستام بیرون قرار داشتم ارایش کردمو به خودم رسیده بودم زنگ زدم عرشیا اومد دم در باز کرد دیدم هیچکی نیست گفتم تنهایی مگه گف اره رفتن شهرستان ختم نمیان همون موقع گوشیم زنگ خورد مادره عرشیا عذرخواهی کرد بابت نبودش و گف رفتن ختم
ماام رفتیم تو اتاق بساط درس و چیدیم به علت سکوت خونه صدای نفسای جفتمون میومد یه لحظه نگاه کردم به شلوار عرشیا دیدم چه بادی کرده نمیدونم چیشد خیلییی حشری شدم متوجه نگاه من شده بود با یه پوزخند کیرشو جا به جا کرد منم به خودم اومدم به کم دیگه گذشت دیدیم نمیشه واقعا فقط داره منو برانداز میکنه خودش فهمید بهم برخورده گف برم دستشویی بیام رف منم گفتم به همین بدما انقدر که شهوتی بودم ولی خب فقط فکر بود عرشیا اومد شروع کرد حرف زدن تیکه انداختن که اره اگ معلم خودمون شما بودی همه بچه ها ۲۰میگرفتن بس که خوبید شما به مامانم گفتم زن بگیره شبیه شما باشه ها و این حرفا منم با خنده جوابشو میدادم
عرشیا یهویی گف خانوم کرم خاصی میزنن اینقدر سفیدید؟
گفتم نه مادرزادی کف خوشبحالتون گفتم توام سفیدی که گفت ن اندازه شما خانوم دیدم نگاهش کلااا رو مچ پای لخت منه گفتم چیوووو نگاه میکنی عرشیا گف خانوم نمیشه نگاه نکرد بخدا جای من نیستید خیلی جذابید گفتم بچه جون درستو بخون یکیش گیرت بیاد گفتش الان هم دارم درس میخونم که گیرم اومده گفتم من که نه جای مامانتم گف مامانم اگه شبیه شما بود غمی نداشتم که
خیلی حشری بودم گفتم اولین حرکتو بزنه بهش دادم گفتم خانوم میشه یه بار دست بزنم به مچ پاتون گفتم که چی بشه؟
گفت همینجوری ببینم چجوریه گفتم نه نمیشه گفت توروخدا خانوم مچ پاتونه دیگه خواهش میکنم گفتم خب که چی بشه بیا پامو بردم جلو
گرفت یکم پاچمو داد بالا بو کشید دست میکشید سکوووت کامل تو خونه بود یه لحظه جورابمو درآورد درجا انگشت پامو کرد دهنش گفتم چییی میکنی دیوونه
مک میزد انگشت پامو هیچ حرفی نمیزد لای انگشتامو لیس میزد کف پامو لیس میزد کارای عجیبی میکرد ۵دقیقه راحت شد پامو قرمز کرد انقدر که خورد حشر خالص بودیم اومد بالا من عقب عقب رفتم خوابیدم به کمرم اومد بالا سرم روم نخوابید ولی گف خانوم دمت گرم حالا میزاری یه حالی بهت بدم؟ننن
گفتم چی مثلا که لباشو گذاشت رو لبام لبامو حسابی خورد شالمو درآورد موهام هایلات بلوند بود زد کنار افتاد رو گردنم واااییی عالی بود گردنمو میخورد مک میزد لبم می گرفت پیرهنشو دراورد بدن بدون مو سفیدشو افتاد روم دوباره ادامه داد عالی بود کیرشو رو شلوار حس میکردم مانتومو در اورد یه تیشرت آبی داشتم که اونم در اورد گف اووفف سینه هاشوووو همونجا رو سوتین صورتیم شروع کرد مالیدن در آوردش واااایییی شروع کرد خوردن کبودشون کرده بود من فقط اه میکشیدممم اههه بخوررر گاااز نگیر عرشیاااا اوووووی اوف جون بخور برام اااایییی خیلی خوبهههه اااههههه
تو چشم هم زدنی شلوار لیمو در اورد با شورت در اومد گفت جااان چه کسییییی هستی توووو پاتو باز کن برات بخورم شروع کرد اول رونمو لیسدن بعد افتاد به جون کسم کسمو میخورد انگشت توش میکرد حسابی خیس بودم و حشری
اااایییی اووووف ااااخخخخ خیلی خوبههه اووووفف اهههههه ای بخور اهههه چقدر خوبه عرشیاااا واااای خدااااا
دوباره اومد رو سینه هام شروع کرد خوردن دره گوشم گفت حال میده گفتم خیلیییی پاشد شلوارشو در اورد کیرش زد بیرون یه کیر ۱۲سانتی شاید خیلی دراز نبود یکمم بدنش کلفت بود وایساد جلوم منم سریع پاشدم نشستم گذاشتم دهنم مث ندیده ها میخوردم براش موهامو جمع کرده بود تو دهنم تلمبه میزد ۲دقیقه نشد کف داگی بخواب ببینم
چرخیدم‌داگی شدم دادم عقب گذاشت جلو کسم هل داد تو دوتایی اهی کشیدمو شروع کرد گاییدن
ااااهههه اوممممم بکن عرشیاااا اووووفففف اااایییی خوبهههه بکن بکن تو تههههه ببرررررر. اوووووی بزن محکمتررررررر اووووفففف خیلی خوبهههه
عرشیا ام میگفت جوون اههه بکش خوشگلللل
افتادم کامل رو زمین اونم روم تویی میزد پاشد گفت میشینی روش!
گفتم پاشو بشینم نشستم رو کیرش بالا پایین میکردم سینه ها قرمزم بالا پایین میشد سینه هامو میچلوند از پهلوم هام می گرفت کمک می داد خیلی خوب بود بالاپایین شدم و کیرسواری رو عرشیا
همونو پاشد روش بودم شروع کرد سینمو خوردن کیرش تو کسم بود گردنمو میخورد یکم لب بازی کرد گفتم آبتو بیااارر دیگههه گفت آبت اومده تو گفتم آره گفت پس بخواب قشنگ سینه هامو خورد گذاشت تو کسم باز جلو عقب کردن خیس عرق بودیم میکرد سینه هامو بازی میکرد
ااااییی اهههههه بکن عرشیا دوباره من دارم میشمممم بکن عاالیههه ابتو بیار عرشیاااا اوووففف خیلییی خوبههه اهههه توش نریزی یوووقت عرشیا
گف نترس چه کسی هسی خانوم زیرم حال میدهههه؟
گفتم اررره عالیه بکنننن نفساش تند شده بود یه لبی ازم گرف گف کجا بریزم گفتم هرجا میخوای
همون لحظه در اورد جلو صورتم افتاد منم چشمامو بسته بودم که ابشو ریخت رو صورتم آبش ۳تا پرتاب ریز بیشتر نبود افتاد روم قشنگ نفس نفس میزدیم اهههه اوووف
فووق العاده بود سردردم خوب شده بود گفتم پاشو عرشیا یه دستمال بده بهم دستمال اورد صورتمو پاک کردم لخت بودیم گف خانوم عالی بود خیلیییی خوب بود گفتم اره به کسی نگی یوقت بدبخت شیم گفت مگه کسخلم خانوم دوباره بغلم کرد گفتم بسه عرشیا گف کاری ندارم فقط بغلت کنم منم خوابیدم بغلش خیلییی حال میداد یه ربعی بغل هم بودیم و بوس بازی کردیم که عالی بود بعد دیر شده بود سوتین با کمکش بستم لباسامو پوشیدم یکم دیگه لب گرفتیم و رفتم به قرارم با دوستم تا الان ۳بار باهاش سکس کردم که هر یکی از دفعه قبل بهتر حس خیانت به علت بچه بودنش ندارم نمیدونم چرا ولی از وقتی به عرشیا میدم حالم بهتره ممنون بابت خوندتون

نوشته: معلم

دکمه بازگشت به بالا