بیست سال بعد 20

من مونده بودم که چیکار کنم . به یاد این جمله هوشنگ افتاده بودم که می گفت وقتی که پاتو گذاشتی به مجلس فکر کن که انگاری زن نداری مجرد هستی . فکر کن همونی که باهاش پاتو گذاشتی به مهمونی هم زنت نیست . دوست دخترته . اصلا یه غریبه ایه که همین دم در باهاش سلام علیک کردی و با هم وارد شدین .. راستی راستی اون می تونست همچین تصوری کنه . می تونست این جوری حس بگیره و خودشو با محیط وفق بده ;/; می گفت  که  چند تا مرتاض هندی اونو کمک کردن که بره توی حس .. یا کس خل بود یا این که منو کس خل گیر آورده بود .. با خیلی از بر و بچه ها سلام علیک کردیم .. خیلی دستپاچه احوالپرسی می کردم . می خواستم ببینم که بالاخره کی میاد و شهناز منو می بره . خودم برام فرقی نمی کرد . سهیل همچین به شهناز چسبیده بود که انگاری ارث پدرش باشه .. تازه این سامان هم همش  دنبالش بود و از قرار معلوم می خواستند یک جنگ گلادیاتوری بین خودشون راه بندازن . کس مال من بود یعنی مالک اصلیش من بودم اونا سرش دعوا داشتند .. از قرار معلوم بقیه صبر نکردن ببینن کشمکش ما چی میشه .. .. ساناز : شما چه تونه بریم یکی از این اتاقا رو بگیریم دیگه .. سامان : از قرار معلوم فعلا گروهی نمیشه . یعنی  چند بر یک میشه ولی در حالتی که ضربدری باشه اوایل مجلس نمیشه .. شهناز : هوشنگ و هایده چیزی بهمون نگفتند -شما دیر تشریف آوردین .. یه مسائلی مطرح شد . الان هم دیگه معلوم نیست کجا تقسیم شدند .. . سهیلا : چه طوره یه دوری بزنیم و ببینیم چه خبره . … سهیل : بد فکری نیست .  مثلا داریم فیلم سوپر می بینیم .. هر کدوم از این اتاقها یه پنجره کوچیکی داشت که می شد اون داخلو دید زد .  اونایی هم که برای عملیات رفته بودند در رو از داخل قفل می کردتد . از کنار چند اتاق رد شدیم . بیشترشون یک به یک بودند . ما از همه شون عقب افتاده تر بودیم . ظاهرا  چهار گوش اتاق دوربین کار گذاشته از این بر نامه ها فیلم تهیه می کردند . هوشنگ هم یه چیزایی در این مورد  بهم گفته بود . گفت که این فیلمها رو نگه می داره که یه گرویی داشته باشه اگه یه کسی خواست ما رو لو بده همون قسمت مر بوط به اونو پخشش کنه .. .. در یکی از این اتاقا شاهین تیزه رو دیدیم که داشت  هایده رو می گایید . شاهین خیلی خوش تیپ و خوش اندام بود و  می گفتند به اندازه تار موهای سرش دوست دختر داشته تا از دواج کرده .. آخرشم با یه دختر بد قیافه خر پول از دواج کرد .. کیرش همچین مالی نبود . از اونایی نبود که بتونه به هایده مزه بده . من تعجب می کردم هایده جون با این که کیرشو دیده بود چه جوری اونو بر د اتاق خلوت .. شاید هم هایده انتخابی شاهین تیزه بوده . ولی عجب زوری داشت این شاهین . یه لنگ هایده رو انداخته بود رو شونه هاش طوری که انگار کشاله زن دوستمو داشت جر می داد . هایده هم زیبا تر از همیشه با پاهای کشیده و بلندش استیلی به هم زده بود که  ما مردا رو به هوس آورده بود . سامان از پشت داشت با کس شهناز ور می رفت و کونشو هم انگولک می کرد و از طرفی هم سهیل از جلو دستشو رو کس زنم شهناز جون که از هوس چشاشو باز و بسته می کرد گذاشته بود و چاک کوسشو هم به دو طرف باز کرده بود و گاهی هم دست سهیل و سامان  می خوردن به هم . من هم یه دستمو گذاشته بودم رو کون سهیلا و با یه دست دیگه ام با کون ساناز ور می رفتم . خیلی هیجانی شده بود . ازپشت و از راه چاک کون دستمو رسوندم به کس خانوما که اونا خودشون داشتند از جلو با کس ور می رفتند .. عجب خیسی کرده بودند این خانوما .. سامان : من دیگه تحملشو ندارم . واقعا که هر تا مون کس خل شدیم . اصلا واسه چی اینجا وایسادیم و داریم کوس و کون دادن بقیه رو می بینیم . سهیل : سامان شهناز مال منه .. سامان : مال پدرت که نیست منم می خوام باهاش حال کنم . سهیل : اصلا چطوره دو نفری باهاش حال کنیم .. سامان : از کجا معلوم که خودش رضایت داشته باشه .. شهناز : به خاطر گل روی شوهرم و این که در کودکی با هم همکلاس بودین و با هم خاطره دارین و به خاطر این که من و سهیلا و ساناز جون هم چند سالی رو هم کلاس بودیم و خاطره ها با هم داریم قبول می کنم که با شما دو تا در یک زمان سکس داشته باشم ولی اون وقت ;/; -شهناز عزیزم می تونی جواب این دو تا رو بدی . دیگه هیچی واسه من نمی مونه . تازه دست خراب میشه . مرد دیگه ای هم اینجا نمونده -میگی چیکار کنم شروین . من نمی تونم بین دو تا دوست قدیمی رو به خاطر خودم دعوا بندازم و میونه شونو خراب کنم . نباید خود خواه باشم . اونا که راضین منو  شریکی داشته باشن .. -این جوری که تو میگی سهیلا و ساناز هم در مر حله اول به من می رسن یا می رسه .. -نوش جونت وای برای یه مرد خیلی سخته  که دو تا زنو ارضا کنه -تو غصه منو دوستاتو نخور . چطور دو تا مرد رو می خوای با هم داشته باشی ولی به فکر سهیلا و ساناز نیستی ;/; …. ادامه دارد .. نویسنده … ایرانی

دکمه بازگشت به بالا