تری سام با عشقم
سلام دوستان
اگر بخوام قبل و بعد این خاطره رو بگم داستان خیلی طولانی میشه و چون من همه چیز رو با جزئیات تعریف میکنم یک توضیح کوتاه در مورد خودم و عشقم میگم، بعد داستان و شروع میکنم.
من رویا هستم 25 سالمه 56 وزن و 172 قد
این خاطره مربوط به 1 ماه پیشه و چون برای من تجربه ی عجیب و جالبی بود خواستم با شما به اشتراک بذارم
من 3 سال پیش با عشقم آشنا شدم که بهترین اتفاق زندگیم بود
اسمش ارسلان و 28 سالشه و توی تیم شنای … است و واقعا همه چیش برام جذابه
عاشق همیم و من از این ارتباط خیلی راضی هستم
به خاطر اینکه هر دو تامون خیلی هات و ماتیم سکس زیاد داریم.
یکسری فانتزی ها داریم که خیلی هاشو انجام دادیم ولی تجربه سکس تریسام و تا حالا با پسر نداشتیم و این اولین بار بود
داستان از اونجا شروع میشه که عشقم در مورد این سکس باهام صحبت میکنه
من ارسلان و خیلی دوسش دارم و هر کاری میکنم توی سکس که بیشترین لذت و ببره
البته نه اینکه تا به حال به سکس تریسام با پسر فکر نکردم ولی واقعا اینقدر جدی نبود که بخوام حرفشو پیش بکشم و شاید اگر عشقم بهم میگفت هیچ وقت صحبتشو نمیکردم
من : این چیزی که داری میگی جدیه یا مثل اون دفعه میخوای اذیتم کنی ارسی
عشقم : نه به خدا عشقم میدونم که این و دوست داری و میخوام به خاطر سکس با ندا جبران کنم
(تری سام من و ارسلان و ندا 6 ماه پیش – ندا دوست صمیمی منه و 2 ماهه که رل زده)
من : نه من خیلی علاقه ای ندارم ( یک لبخند معنا دار )
عشقم : ( خنده های شیطونی ) نه عزیزم میدونم که همیشه بهش فکر میکنی
من : ارسلان خیلی بیشعوری من فقط به تو فکر میکنم
عشقم : شوخی کردم عشقم حالا نظرت چیه؟
من : میدونی که به خاطر تو هر کاری میکنم . پس اگر تو بخوای باشه . تو جون بخواه عشقم
عشقم : دیگه خرابم کردی اصلا ( تیکه کلام ارسی )
من : حالا این پسره خوشبخت که میخواد با ما باشه کی هست . من میشناسم؟
عشقم : امیر ( لبخند بی صدای طولانی )
من : ( خیلی تعجب کردم ) همون دوستت که ماساژور؟
عشقم : آره . دوست نداری؟
( ارسلان یک دوستی داره که ماساژور استخر و همونجا باهاش آشنا شده – به گفته خودش چند ساله میشناسش و مورد اعتماده – من چند باری تو جمع دوستامون دیدمش و خب درسته به بدن عشقم نمیرسه ولی بدن خوب و بدنسازی داره برعکس ارسلان که سفیده اون برنزه و و کمی سبزه است – همیشه هم سینگله و همیشه هم به من چشم داشته، اینو به ارسلان نگفته بودم )
من : گفتم که من به خاطر تو هر کاری میکنم تو دوست داشته باشی منم دوست دارم
عشقم : عشقم تو تک ستاره قلب منی …
من : حالا که این حرف زده شد باید بهت بگم که امیر همیشه تو کف من بوده و هر جا من و تنها گیر میاورد میومد باهام لاس بزنه
عشقم : ( خنده شیطونی ) میدونم رویا که تو کف تو
من : از کجا میدونی – چرا تا حالا چیزی نگفتی
عشقم : چون تو رو میشناسم و میدونم که اگر کاری بخوای بکنی با من صحبت میکنی
من : واقعا ارسلان چی بهت بگم . یعنی تو نمیدونی من هیچ پسری به چشمم نمیاد وقتی تو هستی
عشقم : میدونم . شوخی کردم بی جنبه . میدونی چرا امیر و انتخاب کردم
من : چرا ؟
عشقم : چون هم میدونم چقدر تو کف تو و هم میدونم تو از پسر برنزه خوشت میاد و هم امیر ماساژور خیلی حرفه ای و میخوام در کنار تریسام یک سکس همراه با ماساژ هم تجربه کنی
من : مرسی که همیشه به فکر منی . البته میدونم که این فانتزی رو همیشه داشتی
عشقم : ( نگاه معنا دار )
من : این به اون در
چند روز بعد ارسلان بهم زنگ زد که برای تایم باهام هماهنگ کنه و قرار شد آخر هفته بریم باغ ارسلان اینا
آخر هفته شد و با اینکه من اصلا دختر خجالتی نیستم ولی چون تجربه اولم بود برای این رابطه یکم یک جوری بودم ولی حس بدی هم نداشتم چون عشقم پیشم بود
ارسلان زیاد از پشت باهام سکس نمیکنه چون میدونه درد دارم و گاهی برای اینکه خیلی فانتزی شو داره خودم پیشنهادشو میدم
دخترایی که از پشت سکس داشتن میدونن که این سکس بدون لذت نیست ولی خب درد زیادی داره
ولی من خوب اونقدری میدونستم که احتمال داره توی این مدل سکس رابطه از پشت هم داشته باشم
رفتم حمام و خودمو برای سکس از پشت هم اماده کردم
عصر ارسلان اومد خونه ما و از اونجایی که مامان من و مامان و خواهر ارسلان در جریان رابطه ما هستن اومد تا دم در که به مامان سلام کنه بعد کلی احوال پرسی مامان گفت مواظب رویا باشی و برین خوش بگذره
منم تو دلم مرده بودم از خنده و بعدش به ارسلان گفتم میخواستم به مامان بگم که امشب نه تنها ارسلان بلکه دوستش هم قراره حسابی مواظب من باشن
کمی از بدن خودمون بگم قبل از شروع ماجرا
من که یکی از عکس هامو گذاشتم پروفایل پس دیگه نیازی به توضیح نیست
ارسلان به خاطر اینکه شناگر بدنش هیچی چربی نداره ولی بدنسازی نیست – پوستش سفید و بدون مو – حتی پاهاشم خیلی کم مو داره و بدنش برام خیلی سکسی و جذابه
کیرش خیلی کلفت و تا دلتون بخواد درازه : ) سفیده سفید با سر صورتی فکر کنم یک بار گفت 19 سانته من که زیرش واقعا پاره میشم عاشق اینم که همیشه سکس کنیم
امیر ولی بدنساز سیکس پک داره و بدنش خیلی پره 27 سالشه و قد بلند، بدنش اصلا مو نداره حتی پاهاش هیچی فکر کنم لیزر کرده همیشه با یک ته ریش جذابه
بدنش رنگ خوبی داره و کیرش واقعا کلفت بود اندازش یکم از ارسلان کوچیک تر بود فکر کنم ولی کلفتیش عجیب بود
من حتی عکس کیر دوست پسر دوستامم دیده بودم که میگفتن خیلی بزرگه این اصلا یک چیز دیگه بود
دخترا میدونن یک دختر همیشه فانتزی یک بدن برنزه و کیر کلفت و دارن . هر کسی هم بگه نه تنگ بازی در میاره
خب بریم برای قسمت جذاب داستان
ما همیشه از این آبجو های جوجو شرکتی میگیریم که خیلی الکلش زیاد نیست منم میتونم بخورم
اون شب من خیلی مست بودم یعنی همه مست بودیم مخصوصا با اون گرمای زیاده توی سکس
عشقم : امشب یک فیلم خوب هم آوردم وسایل خوراکی رو جلوی tv بذاریم
من : باشه ارسی جون من لباس هامو عوض کنم درستش میکنیم
( چون برنامه مشخص بود و امیر و ارسلان هم 20 مین فقط با یک شلوارک بودن منم دیگه راحت شدم و رفتنم یک ست مشکی که ارسلان خیلی دوست داشت و پوشیدم روی اون هم فقط یک تیشرت گشاد و بلند پوشیدم که پایینش تا وسط باسنم بود فقط )
امیر : ارسلان فیلم ؟ خوبی داداش ؟ با خودمون امشب قراره یک فیلم خوب بسازیم
من : منم با فیلم موافقم. امیر ساز مخالف نزن. با یک لبخند گفتم : وقت زیاده تا آخر شب
( امیر خیره شده بود به من )
امیر : هر چی تو بگی رویا. من دیگه حرفی ندارم. تو چرا این مدل لباس هارو جای دیگه نپوشیدی که ببینیم
من : ( خنده شیطانی ) چون جاهای دیگه قرار نبوده که آخر شبش بهت بدم
یک نگاهی به ارسلان کردم
عشقم : ( خنده بلند ) رویا جان راحت باش من اوکیم
من : میدونم که اوکی هستی اگر نبودی اینجا نبودیم
امیر : رویا این روی تو رو من تا حالا ندیده بودم. الان به ارسلان حسودیم شد
عشقم : عشق خودمه
امیر : واقعا منو این همه خوشبختی محاله
من : ( لبخند شیطانی ) شما فیلم و بذارین من وسایل و میارم
امیر : منم میام کمکت
من : باشه
عشقم : عزیزم فلش و هم از توی ماشین بیار بی زحمت
من : باشه عشقم
رفتیم وسایل و از توی ماشین بیاریم
امیر یکدفعه از پشت بغلم کرد و شروع کرد به سینه هامو مالیدن و گردنمو خوردن
وقتی چسبید بهم فهمیدم راست کرده و منم شل کردم
من : اه اه اه امیر از الان زوده بذار فیلم ببینیم بعد
امیر : گفتم هر چی تو بگی و سر حرفمم هستم ولی قرار نیست سکس کنیم که . من فقط واقعا با دیدنت اینجوریت حالم خراب شد
من : خب بذار وسایل و ببریم تو حداقل
امیر منو برگردوند و شروع کرد به لب گرفتن
جوری لب میگرفت که گفتم امیر هنوز مست نیست اینقدر شهوتیه بعدش چی بشه
محکم سینه هامو میمالید و لب هامو میخورد
منم شروع کردم به مالیدن کیرش
امیر : کاش امشب صبح نشه
من : خنده شیطونی
امیر : میدونی ارسلان همیشه تو رو داره ولی من فقط امشب
من : اره خب ولی شاید باز هم بتونیم ازین برنامه ها بذاریم
منم شل شده بودم و تو بغلش وقت اه و ناله میکردم
امیر : آره باید این رابطه سه نفره رو ادامه بدیم
لباسمو داد بالا و دستامو گذاشت روی ماشین بهم گفت یکم خم شو. من پشتم بهش بود
شورتمو در آورد و سرشو کرد بین پاهام و شروع کرد لیس زدن و مالیدن
همونجا سرمو وقتی در اوج شهوت بودم برگردوندم دیدم ارسالان داره نگاه میکنه و میخنده
منم فقط ناله میکردم
بهم بدونی که امیر بفهمه فهموند راحت باشیم و رفت تو
من : امیر جون بخورش
امیر : جون عزیزم چقدر داغی تو لنتی
امیر شروع کرد کوسمو خوردن و سوراخ باسنمو مالیدن
من حسابی بالا بودم و از شیشه ماشین که پایین بود یکی از آبجو هارو باز کردم و بدون مزه شروع کردم کم کم خوردن
امیر کوس منو میخورد و منم ابجو
فضای عجیبی بود
سر امیر و آوردم عقب و گفتم پاشو
ابجو رو دادم بهش و یک بوس از لبش کردم
همینجور که کوسم خیس خیس بود شورتمو پام کردم و اومدم به سمت کیر امیر که از روی شلوارکش معلوم بود چه خبره
شلوارکش و دادم پایین
چی میدیدم. یک کیر بزرگ و کلفت
با دیدنش من بیشتر خیش شدم و کیرشو گرفتم و شروع کردم به لیس زدن سرش
کیرش و وقتی با دستم گرفتم دیدم اینقدر کلفته حتی دو دسته هم میتونم بگیرمش
من که کم کم داشتم مست میشدم و خیس هم شده بودم جوری براش ساک میزنم که امیر ناله هاش بلند شد
همینطور کم کم ابجو میخورد و ناله میکرد منم با اینکه سخت بود جا دادن کیر بزرگش توی دهنم ولی حسابی براش خوردم
من : امیر کیرت خیلی بزرگه لنتی
امیر : دوست نداری؟
من : خودت چی فکر میکنی؟
امیر : فکر کنم دوست داری
من همینطور که آب از دهنم راه افتاده بود داشتم براش میخوردم کیرشو از دهنم در اوردم و بهش گفتم دهنمو بگا
آره خیلی مست بودم. من این حرفو تا حالا به عشقم هم نگفته بودم
این و که گفتم ابجو رو گذاشت زمین و با دو تا دستش سرمو گرفت و منم دستامو آوردم پایین و شروع کردن تلمبه زدن با اون حجم از کیرش توی دهنم
من خیلی مست و داغ بودم اگر نه واقعا این حرفو نمیزدم چون وحشی شده بود و حسابی فیس و دهن منو گایید
یکم که گذشت خودم کارو دست گرفتم و شروع کردم با سرعت ساک زدن برای کیر بزرگ امیر
کیرشو از دهنم آوردم بیرون بهش گفتم بسه امیر بریم ارسلان تنهاست. تا الانم هیچی نگفته زشته
امیر : همین که بهت قول دادم اگر نه همینجا …
من : ( لبخند شیطانی ) همینجا چی ؟
امیر : جرت میدادم
من : نه اینکه الان ندادی عزیزم
امیر : نه کوستو جر میدادم
شلوارکشو دادم بالا و بهش گفتم : آخر شب جرش بده
همو بوس کردیم و رفتیم وسایل و برداشتیم و بردیم تو خونه
ارسلان تا منو دید گفت : امیر با عشقم چیکار کردی رویا به هیچ عنوان آرایشش خراب نمیشد اونم اینقدر
راست میگه من همیشه جوری آرایش میکنم که تو سکس پاک نشه
امیر : الان زیباتره که. رویا بدون آرایش هم جذابه
عشقم : خودم میدونم این و منظورم چیز دیگه ای بود دیوث
من : بچه ها با هم دوست باشین بیا عشقم اینم فلش من میرم آرایش کنم شما تا اون موقع فیلم و بذارین
امیر : منتظرت میمونیم رویا جان
آرایش کردم و برگشتم فیلم و دیدیم و حسابی هم توی این 2 ساعت آبجو خوردیم و حرف زدیم
امیر دستمو کشید برد توی اتاق و بهم گفت برو بخواب روی تخت منم الان میام
یکمی دراز کشیدم که دیدم امیر و ارسلان لخت بالا سر منن و ارسلان به امیر گفت : میخوام جوری عشقمو ماساژ بدی که تا حالا هیچکس و اینجوری ماساژ ندادی
من : ( خیره به کیر هاشون ) جووووون
امیر : عزیزم من و ارسلان به خودمون روغن زدیم حالا نوبت تو
من : روغن چی هستش. که قراره با همون سکس کنیم
امیر : نگران نباش رویا جون خودم درستش کردم و کاملا گیاهیه و هیچ مشکلی نداره
عشقم : من میرم روی صندلی اونجا و شما رو تماشا میکنم
من : باشه عشقم
امیر لباس هامو درآورد و خیره شده بود به بدن لخت من
عشقم : امیر هر موقع دید زدن عشق من تموم شد ماساژو شروع کن
امیر با خنده گفت : هیچوقت تموم نمیشه
من : ( ناله ی سکسی ) امیر منو بمال خیلی بالام
امیر : جوووون چشم عزیزم
با روغن حسابی منو چرب کرد و شروع کرد به ماساژ دادن
ماساژش واقعا خوب بود
من تا حالا ماساژ گرفته بودم ولی این یک چیز دیگه بود
مخصوصا وقتی میشست روی پشتم و کیرش به کوسم میخورد دیگه شهوتم قابل کنترل نبود
قرار بود امیر 20 مین منو ماساژ بده بعد سکس کنیم
ولی مثل اینکه عشقم با صحنه هایی که میدید دیگه نتونست جلوی خودشو بگیره
یکدفعه پاشد گفت الان میام و رفت بیرون
من که از ماساژ داشتم لذت میبردم و امیر هم از ماساژ بدن من
دیدم ارسلان با کیر راستش جلوم وایستاده
فهمیدم چون کیرش روغنی بوده رفته بشورتش
من : جووون میخوای برات بخورم عشقم؟
امیر : حتما همین و میخواد
عشقم : ( خنده عمیق ) آره عشقم میخوام
من : جوووون چشم جیگر من. ولی خب چجوری؟
امیر : رویا یکجوری به پشت بخواب که سرت لبه تخت باشه که هم من بتونم پاهاتو ماساژ بدم هم بتونی برای ارسلان بخوری
بعد که فهمیدیم منظورش چیه به امیر گفتم : معلومه زیاد رابطه تری سام داشتی
امیر خندیدو گفت : نه خیلی ولی امشب قراره زیاد داشته باشم
منم و ارسلان هم خنده ای کردیم و رفتیم برای اجرای پوزیشن
این حس واقعا قابل توصیف نیست خیلی خوب و هات بود
امیر پاهامو میمالید و بعدشم رسید به کوس و سینه هام
ارسلان هم لبه تخت ایستاده بود و من داشتم براش حسابی میخوردم
بعد چند مین امیر رفت کیرشو شست و اومد و پوزیشن و عوض کردیم
امیر : ارسلان تو حسابی کیرت آماده است روغن بزن بهش که وقتشه به رویا یک حال خوب بدیم
من : ( خنده شیطونی ) من از عصر که اومدیم توی حال خوبم
امیر : این فرق میکنه
امیر به من گفت داگی بشم لبه تخت که ارسلان ایستاده پایین تخت کوسمو جر بده و خودشم روی تخت دهنمو، دوباره
امیر جوری پوزیشن هارو اوکی میکرد که من گفتم این همیشه تری سام سکس داره
ارسلان : کی قراره امشب جر بخوره
من : ( نفس و ناله های عمیق ) عشقه ارسلان
دوستان هنگام شروع داستان میخواستم همشو توی یک داستان بنویسم ولی دیدم نمیشه خیلی زیاد شد
پس ادامه داستان و توی یک قسمت دیگه مینویسم
اگر نظری داشتین خوشحالم میشم کامنت کنین من همشو میخونم
اصلا برای همین نوشتم که نظرتون و در مورد این داستان و سکس های مشابه این بدونم
این داستان و مدتی هست میخوام بنویسم که خیلی وقتشو نداشتم
ولی ادامه داستان و سعی میکنم در اولین فرصت بنویسم
ممنونم
نوشته: رویا