تولدی دوباره 52

زن داداش انگلیسی من آلیس با اون چشای آبی خوشگل و موهای بلوندش زیباتر از بقیه ایرونی می رقصید و خیلی هم خوشحال تر از بقیه نشون می داد . چقدر مهربون و ناز و  مظلومانه با من و سمانه بر خورد می کرد .. -کی تموم میشه هانی . دلم لک زده واسه این که واسه تو لخت شم . -همچین میگی که انگار اولین زفافته .. اینو که گفتم سگرمه هاش رفت تو هم و با حالت قهر ازم فاصله گرفت . آخه خیلی عجله می کرد . لعنت بر من قاطی کرده بودم . این چه حرفی  بود که بهش زده بودم . درست بود که اون یه دختر نبود ولی نباید این جور با احساساتش بازی می کردم . نباید ناراحتش می کردم . من اونو رنجونده بودم . -سمانه بیا قهر نکن . الان این همه مهمون حواسشون به من و توست مخصوصا تو . ناز نکن .. من قبولت کردم تو رو با این شرایطت . من حرف بدی نزدم که .. حالا یه چیزی گفتم .چیه دیگه دوستم نداری ;/; می خوای تنبیهم کنی ;/; می خوای تحریمم کنی ;/; -این که نمیشه هر حرفی رو بزنی و ازم عذر بخوای . احترام بین ما از بین میره .. چیه حالا می خوای ازهم جدا شیم ;/; تو که یه ساعت پیش بله رو گفتی . شاید جوهر عقد ما خشک نشده باشه اگه دوست داری باطلش کنیم .. -هانی زیادی شلوغش می کنی . همه اینا باشه توی رختخواب جوابتو میدم . خیلی دیگه داری مردم آزار میشی -مردم آزار یا سمانه آزار . یه عمریه که تو ما رو اذیت کردی از امشب دیگه نوبت منه که تو رو اذیتت کنم -فکرکردی .. خرت از پل رد شد و هر کاری که دوست داری می تونی انجام بدی ;/;-سمانه مثل این که خیلی خوشت میاد که همدیگه رو اذیت کنیم . دوست داری حال منو بگیری ;/; -حال تو رو توی رختخواب می گیرم . ببینم اون جا حریف من میشی ;/; راستی اصلا تجربه شو داری ;/; ..خدا به داد من برسه .. باید یه خورده آموزش می دیدی . اصلا به فکر اینجاش نبودم .. -من استعدادم خوبه . کاردرست ببینم خیلی خوش کار میشم . -نمی خوام خوش کار شی . فقط می خوام خود کار شی . -اوخ که من حریف زبون این خانوم دکتر خوشگله خودم نمیشم .. من و سمانه فعلا می خواستیم بریم به اون خونه خودشون . همون جایی که با هم آشنا شده بودیم و دوبار قهر و آشتی هم درش کرده بودیم . خسته شده بودیم ازبس دست به دستمون دادند .. مامان هایده و مادر زنم دیگه منو کشتند از بس گفتند که قراره امشب سور پرایز شی .. من نمی دونم کس زنمو کردن دیگه چه سور پرایزی می تونست داشته باشه . حتما فکر می کردند که من بعد از مرد شدن هنوز تجربه ای نداشتم .  ولی وقتی که با سمانه تنها شدم اصلا باورم نمی شد که دیگه از دست مهمونی و اون همه هیاهو خلاص شده باشم . کاش این همه همهمه و سر و صدا ها در شب زفاف و عروسی نبود . دیگه حالی واسه آقا دوماد نمی مونه . -سمانه نمی دونم چرا ازت خجالت می کشم این لباس عروس و این تور و این همه وجاهت و دبدبه و کبکبه .. یهو بخوام بیفتم رو هیکلت و بخوام .. -بخوای چی ;/; بگو دیگه .. چرا خجالت می کشی . کارشو که می خوای انجام بدی خجالت  نمی کشی . حالا می خوای حرفشو بزنی روت نمیشه . -آخه من که گفتم از هر دو تاش خجالت می کشم . -ببینم از این که منو ببوسی که خجالت نمی کشی . -نه اونش نه . چون قبلا زیاد تمرین کردم -اینو که راست میگی .. از همون وقتی که دبیرستان بودم تمرین داشتی -ببینم حالا کی داره کی رو دست میندازه -ببین زیاد حرف نزن کارتو بکن . تورهای عروس و لباسشو در آوردن دیگه خیلی مکافات بود . نزدیک بود از حرص و عصبانیت همه رو پاره کنم که خودش اومد کمک من -ببینم حالا کی داره حرص می زنه و عجله می کنه . من یا تو . تو که آتیشت تند تره . ببینم نکنه تجربه هم زیاد داشتی و من خبر ندارم . -نه باور کن این طور نیست -حالا چرا رنگ و روت پریده -ببینم می تونی آبمو خشک کنی -به ! بد نشد که از این حرفا هم بلدی بزنی -آدم با اونی که صمیمیه چرا از این حرفا نزنه . من که می خوام کارشو بکنم . همه اینا رو ظرف چند دقیقه از خانوم استاد خودم یاد گرفتم .-چه خوب بلدی حرفا رو عوض کنی و مسیررو به طرف من تغییر بدی -راحت تر بگو سمانه جون توپ رو بندازم توی زمین تو -ببینم تو یه چیز دیگه ای رو باید بندازی تو زمین من -سمانه با یه لباس خواب لیمویی خوشرنگ اومد پیشم . همونی که هوسمو زیاد می کرد . تا بالای باسنش همه مشخص بود . بازوهاشو دور کمرم حلقه زد . -منو ببوس .. نمی خوای ;/; -می خوام نگات کنم تا باورم شه که تو مال من شدی -من مال کسی نیستم . من مال خودم هستم ..-حالا چرا باهام این جوری حرف می زنی خانوم رئیس . این حرفای عاشقونه رو اونایی که عاشق همن به هم می زنن حالا تو دوستم نداری یه چیز دیگه من که نمی خوام به زور چیزی رو بهت تحمیل کنه -کی بهت گفته من دوستت ندارم . کی گفته که عاشقت نیستم . . من مال توام مال خودت .. می تونی منو بکشی . اگه بخوای خودم برات می میرم .. -سمانه خیلی خوشبو شدی ;/; -قبلا نبودم ;/; -خیلی نرم و لطیف شدی ;/; -قبلا نبودم ;/; -خیلی ناز شدی قبلا هم بودی ..-خراب کردی هانی میذاشتی بازم واست نازمی کردم دیگه …. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی

دکمه بازگشت به بالا