تولد عشق و هوس 5
–
خوب که نگاه کردم دیدم که همه شون لخت شدند . و پسرایی که زود تر لخت شده بودند طوری به طرف خوشگل تراش هجوم بردند که اصلا بهشون نمیومد تا این حد از خود بی خود شده باشند و اصول دموکراسی رو فراموش کنند . فکر می کردند اگه جنس قشنگ تر گیرشون بیفته شرطو بردن . بهرام و بیتا که دوباره به تور هم خورده بودند و بهروز و درسا , مانی و لیدا با هم بودند . -امید بهتره ما هم لخت شیم و زود تر بریم تو جمع اونا . چیه هنوز دل نداری ;/; -نمی دونم . نمی دونم چی بگم . آخه اون پسرایی که اونجان هیشکدومشون مامانشون تو این لختی ها نیست و مامان حاضر جواب منم گفت و اون خانومایی هم که می بینی لخت مادر زاد با پسرای لخت مادر زاد در حال رقصیدنن هیشکدومشون پسر اون زنا نیستن .. چه جوری هم در حال رقصیدن بودن . کیرشون رو به هوا و تیز بود و فعلا داشتن با یک آهنگ ملایم دست دور کمر هم می رقصیدند . پسرا بیشتر از این که به فکر رقص باشن خودشون و کیرشونو محکم به بدن زنا می چسبوندن . یکی دو تا شون هم زیر گلوی زنا رو غرق بوسه کرده بودند . من و مامان هم لخت شدیم و رفتیم وسطشون . -بچه ها مسائل انحرافی رو توی رقص وارد نکنین . اصالت هنر رو حفظ کنین . یه خورده به احترام مامان یه چند دقیقه ای حرف گوش کن بودند و دوباره همون آش بود و همون کاسه .. من و مامان هم لخت تو بغل هم در حال رقصیدن بودیم . دست من دور کمر مامان و دست اونم دور کمر من بود . خوبی این مدل رقصیدن این بود که هیشکدوممون نمی تونستیم بفهمیم که طرف داره به چی نگاه می کنه . همه با نظم خاصی در حال رقصیدن بودند . نگام به کون های درشت خانوما و دوستای مامان بود . عجب تیکه هایی . کون هر کدومشون یه بر جستگی و هیجان بخشی خاصی داشت . دوست داشتم کیرمو فرو کنم تو کون همه شون و با همه حال کنم . حس کردم که مامان منم باید در حال دید زدن کیر بقیه باشه . هرچند کیر بقیه رو خوب نمی شد دید زد همونجوری که کوسو هم نمی شد خوب بررسی کرد چون همه همدیگه رو بغل زده بودند ولی اگه یه خورده با دقت و موشکافی نگاه می کردی یه مقداراز کیر ها مشخص بود .. کیر من چسبیده به قسمت بالای کوس مامان و زیر نافش بود . -مامان کاشکی کفش پاشنه بلند می پوشیدی -چرا ;/; ! -همین جوری -قدم بلند تر شه ;/; خب اون وقت چی می شد .;/; یه خورده بدنم میومد بالاتر . خیلی شیطون شدی ها -مامان منظوری نداشتم -خب حالا بگو ببینم به نظرت کدوم یک از این خانوما کونشون بر جسته تر و هوس انگیز تره .. درجا جواب دادم کون بیتا .. یهو منو به طرفی هل داد و خواست که از دستم قهر کنه . نذاشتم در ره . -مامان چرا دلخور میشی . خب همه شون لخت شدن من که نمی تونم چشامو ببندم و چیزی رو نبینم . -می تونی که بررسی هم نکنی . ولی می دونی من کدوم کیر رو درشت تر و کاری تر از همه می بینم ;/; تنم لرزید . پس مامان هم چشم چرونی می کرد . -کیر تو, کیر تو پسرم . -مامان می دونم چقدر دوستم داری و به من احترام میذاری من منظور خاصی نداشتم . آخه این جوری که تو رو بغل زده دارم فقط می تونم کون اون پنج تا رو ببینم . -یعنی تو تا حالا کون مامانتو ندیدی ;/; -مامان باور کن فکر کردم منظورت اینه که درمیان دوستات کدومشون خوش کون ترن . ولی حقیقتشو بگم که کدوم کون از همه خواستنی تر و هوس انگیز تره ناراحت نمیشی ;/; -نه بگو تو که عادت داری این روزا همش ناراحتم کنی . -مامان به خودتو قسم که از همه دنیا برام عزیز تری هیچ کونی به اندازه کون تو آدمو به هوس نمیاره . بی عیب و نقصه . منو ببخش که احساس خودمو گفتم -امید من می دونی چرا تو امید منی ;/; واسه این که من تو رو صادق بار آوردم و به خودم افتخار می کنم که پسری مث تو دارم .. تصمیم گرفتیم که آهنگو عوض کنیم . این بار یه آهنگ تند گذاشتیم .. رقص از حالت دو به دو به یه حالت در هم توجه شده بود . من از کنار مامان تکون نمی خوردم دوست نداشتم که کسی به اون بچسبه . زنا داشتند خودشونو می کشتند . می دونستند که چطور دل پسرا رو ببرن دستا و پاهاشونو با آهنگ باز می کردند . لاپاشونو طوری می گردوندند که تمام کوسشون بیفته تو دید پسرا . و از پشت یه رقص کون انجام می دادند . فقط انوشا جونم بود که به خاطر من هیشکدوم از این کارا رو انجام نمی داد .. یکی دوبار دیدم یه دستی رو کون مامان قرار گرفته و یه چنگی انداخته روش .. سرمو بالا گرفته و یه نگاهی به چشای مامان انداختم که ببینم خوشش میاد یا نه . نمی دونم چرا حرکتی نمی کرد تا خودشو خلاص کنه . تا دید که من متوجه اونم فوری خودشو کنار کشید -مامان خوشت میاد که یه دست غریبه بره روی کونت .-تو این شلوغ پلوغی ازم انتظار داری که من چیکار کنم . انوشارو کشیدم یه گوشه ای تا فقط مال خودم باشه . -امید این قدر تابلو نشو -به درک مامان . -چقدر حسودی تو . اصلا فکرشو نمی کردم .-نه این که تو نیستی ;/; من دوست دارم فقط مال من باشی . -این جوری که تو میگی یعنی این که من باید زنت باشم و تو شوهرم باشی … ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی