حرف ننه ام

امدم خونه ناله ننه ام بلند شد خاک برسرت داری می شوی ترشی ازدخترای امروزی یاد بگیر زیر ابرشون برداشته برای دوست پسراشون تو یعنی دانشجو ادبیاتی نتوا نی یک دوس پسر پیدا کنی کوس باهاش بدهی خاک برسرت از دختر همسایه زری خانوم یادیگیر بعد از صد تا کوس دادن یک پسر پول دار توی تور زد حالا یک پسر داره دخترای فامیل ها صد تا کوس دادن پسرای خوب توی تورزدند گقتم حالا بابام مرده چرا خودت کوس نمیدهی 43ساله ات ننه ام ازکجو منم کوس نمیدهم حالا دوره کوس دادن دیگه پرده بکارت کوس معاینه نمی کنند باید بری توی دل پسره کار تموم سوارخ کوس دخترا گشاده حالا این دوره هردختری پرده داشته باشند کسی به خواستگارش نمی ایند ننه تو ازادی شبها با دوست پسرات کوس بدهی وحسابی حال کنی

خلاصه با حرف های ننه ام شهوتی شدم رفتم دانشکده دفتر همکلاسی ارشیا گرفته بودم حسابی ارایش کردم رفتم در مغازه باباش ارشیا شاگرد دفترش دادم گفتم اگر دوست داری بیا پارک باهم قدم بزنیم گفت امشب جشن تولدت رفیق ام توی باغ میایی همه دخترا با دوس پسراش می روند توهم می ایی شب تا صبح بامن انجا گفتم بیاساعت 9شب درخانه مون به ننه ام گفتم از خوشحالی لباس نیمه لخت بمن داد وارایش غلظ ننه ام گفت از فرصت استفاده کن اگر خواست کوس بدهی زود بده خلاصه ننه ام مرا بوسید خوش بگذره انشالله بخت بازبشه شاید کیر پسرا خوب باشه مثل دختر راضی خانم پسری توربزنی خلاصه ننه ام بدرقه کردم با ارشیا رفتم برای اولین بارم بود انشب دخترای همکلاسی ازشهردیگر بودند دراین باغ صدای موزیک روشن بود همه دخترا وپسرا با هم می رقصندند منم مثل ادم ندید ها ذل زده بودم کم کم بعداز دوساعت عادت کردم بدیدن این منظره منم هوس کردم به رقصم با ارشیا گفتم بیا برقصیم او هم امد حسابی رقصدم ارشیا منو به کورش معرفی پسری زبیا جذاب چشمان درشت با ابروی کشیده زیر برداشته اون امد دستم گرفت بیا افتخار بامن بررقص ارشیا رقت سراغ دوس دخترای دیگرش منم با کورش رقصیدم اون درهنگام رقص ابش روی من خیلی گرم بود گفت خوشت امد گفتم اره دلت می خواهد بازم بوسمت گفتم امااینجا نه اون دستم گرفت بیا جای بوسیدن زیاد در باغ داریم میایی گفتم اره حسابی با گفتن این کلمه خشرو شدم رفتم باهاش اخر اتاق چوبی زبیای با دسته گل درکنار اتاق وتخت خواب دو نفره زبیا تعارف کرد بنشم منم نشتم لبش گذاشت روی لبم حسابی حشرو شدم لباسم بی احتیار کندم لخت شدم کورش لخت شد با کیر کلفت بلند ش سیخ ازگردن منو بوسید پسونم وبعد پایم باز کرد شروغ کردن چوچوله ام به لیسدن حسابی ابم میاید ناگهان کیرش داخل کوسم کرد کمی خون ریخت حسابی شروغ کرد به تلمبه زدن لبش روی لبم حسابی حال کردم نزدیک سحرشد رفتم خونه ننه ام درباز کرد گفت قربون برم چه خبر بلا خره کوس دادی یانه گفتم دادم ان با کیر کلفت ننه ام گفت شده ای ادم درست حسابی شده ای با ید زیر پای کیر کلفت ننه ام یک شب به ارشیا کوس بده تا حال کنی خلاصه تا سه سه سال کوس می دادم حال می کردم تا رفتم به شهر دیگری با پسر ی دوس شده ام عاشقم شد ادواج کردم البته اون دوره مجردی صدتا کوس دخترا گذاشته با هم بی حساب هستم ننه ام گفت دیدی گفتم کوس بده تا شوهر خوب توی تور بزی

نوشته: لیلا

دکمه بازگشت به بالا