خاطرات نوجوانی مهدی

======================

من اسم مهدی سنم ۱۷ و یک رفیق دارم اسمش زکریا هست این داستان ۱ سال قبل برمیگرده که من ۱۶ سالم بود یکم تپلم و سبزه زکریا هم مثل خودم بود ولی اون ۱ سال از من کوچیک تر بود من اون رفیق بودیم ولی شوخی جنسی باهم نمیکردم فقط درحد لفظی خوب یک روز داخل کلوپ بودیم که داشتیم بازی می‌کردم بعد بازی من تموم شد وایستادیم کنار منو زکریا اون دست زد به کونم من تعجب کردم بهش چیزی نگفتم بعد چند دقیقه من کونشو دست زدم ولی خیلی کونی خوبی داشت خیلی نرم بود بعدش همنجوری سر شوخی باز شد تا یک روز خسته از کار برمیگشتم که خونه‌مون کسی نبود منم کلید نداشتم تا زکریا رو دیدم سلام علیک کردیم بعد بهم گفت بریم خونما بچه هاهم هستن منم گفتم باشه رفتیم خونشون کسی نبود من گرفتم دراز کشیدم بعد اون اومد گفت چیکاری من گفتم خسته ام بهدش یه چایی آورد خوردم بهش گفتم کو بچه ها به من گفت دارن میان من گفتم باشه بعدش دیدم بهم گفت بلنشو سوپر نگاه کنیم منم بلند شدم دیدم گزاشت داشتیم نگاه میکردم کیر من شق شد کیر من ۱۴ ۱۵ سانته ولی کلفت بعد زکریا به من نگاه کرد گفت شق شده گفتم آره گفت ببینمش گفتم میخوریش خنده زد خدشو نزدیک کرد دست زد به کیرم کشید بیرون گفت چه کلفته من گفتم بخورش دوباره خندید بعد دستشو کشید کیرخودشو کشید بیرون کیرش بزرگ نبود ۱۲ سانت بود بنظرم بعد گفت جق بزنیم من گفتم حال نمیده گفت من واست میزنم گفتم نه بعدش دست میزد همنجوری بهش گفتم بخورش بهم گفت حالم بد میشه من گفتم بخور هیچی نمیشه بعدش دیدم گرفت دستش کرد تو دهنش یک حسی خوبی بود یکم خورد در آورد از تو دهنش بعد بهم گفت تو بخور من گفتم نه بعدش واسم جق زد منم واسش جق زدم آب هر دوتا مون اومد من رفتم داخل حموم کیرمو بشورم شستم اومدم بیرون اون داشت میومد لخت کرده بود بعد بهم گفت بریم حموم من گفتم بچه نیان یک موقه بعد گفت اینا یک نقشه بود من لخت کردم رفتیم داخل حموم رفتیم زیر دوش بعد شامپو ریختم سرم چشامو بستم دیدم کونمو داره دست میزنه سریع سرمو شستم بهش گفتم چیکار میکنی بعد گفت یک دست زدم توهم دست بزنم بعد اون رو خودش شامپو ریخت من رفتم پشتش دست زدم به کونش خودمو بهش چسبوندم دیدم داره حال میکنه بعد سرشو شست برگشت منو نگاه کرد نمیدونم چی شد یک دفعه از هم لب گرفتیم همنجوری که لب میگرفتم به کون هم دست میزدیم کیر من شق شد گفتم پشت کن گفت نه اول تو پشت کن من پشت کردم دیدم کیرشو صابون زد گذاشت در کونم بعد کمکم برد داخل کونم بعد خیلی درد داشتم نزاشتم تا آخر بکنه توش بعد ۲ دقیقه آبش اومد ریخت تو کونم من خیلی بدم اومد بعد اون پشت کرد منم صابون زدم گذاشتم در کونش بهم گفت تا آخر نکنی من گفتم باشه کمکم رفت توش اولین بارم بود خیلی حال میداد کیرم تا نصف رفت بود یک دفعه فشار دادم جیغ زد تا ته رفت تو کونش کیرمو همونجا نگاه داشتم بعد گفت سریع بکن آبت بیاد بعد منم تلمبه زدم دیدم نفساش تند تند شد داشت بهش حال میداد از خودش صدا در می‌آورد ۵ دقیقه پشت سر هم تلمبه زدم بعدش آبم اومد ریختم تو کونش بهم گفت خیلی خوش گذشت دیدم کیرمو گرفت خوردش با آب من چون ارضا شده بودم بدم اومد …اگه خوشتون اومد پارت بعدی هم مینویسم 0۰

نوشته: مهدی

دکمه بازگشت به بالا