خاطرات یک متاهل بکن (۱)
سلام میخام خاطرات سکس هامو براتون تعریف کنم امیدوارم براتون جالب باشه اول از خودم بگم من ۳۵ سالمه قدم ۱۸۰ و با بدنی ورزیده قبل ازدواجم سالها رزمی کار بودم و به همین خاطر بدن تیکه ای داشتم که الان یه بدن عضلانی با یه شکم مونده برام، من ۸ سال پیش ازدواج کردمو زندگی فوق العاده خوبی داشتم تا اینکه دخترم به دنیا اومد حالا یه زندگی فوق العاده داشتم اما بدون سکس خانمم بعد تولد بچمون دچار چسبندگی واژن شده بود و به خاطر بزرگی کیرم نمیتونستیم آنال داشته باشیم ،یکسالی با هر بدبختی بود گذروندیم تا اینکه یک اتفاق زندگیمو عوض کرد ایک اتفاق ۵ سال پیش افتاد،من مهندس ITهستم و بعضی وقتها که حوصلم سر میرفت میرفتم پیش بابام مغازه، یک روز یکی از مشتری های قدیممیون که میدونست شغلم چیه گیر داد که مسعود من سیستم خونمون خرابه یه لطفی کن بهش یه نگاهی بنداز منم قبول کردم و رفتم خونشون این مشتری ما هم اسم من بود و اون موقع حدود ۴۰ سال ، رفتم خونشون و سر صحبت باز شد از اینکه دیگه چرا ورزش نمیکنی داری پیر میشیو هیف اون بدن ورزیده و خوشتیپ و این حرفها این آقا مسعود ما ماساژور بود ،سیستم ایشون پاورش سوخته بود و من زنگ زدم دوستم یه پاور برام بفرسته مسعود گیر داد تا پاور برسه برو یه دوش بگیر یه ماساژ بدم جبران زحمتت منم قبول کردمو بعد دوش بدون شرت رفتم رو تختش خوابیدم ،مسعود ماساژور شروع کردو شروع کرد به تعریف از کیرم که خوش به حال زنت بعد چند دقیقه ماساژ پشتم گفت برگرد منم برگشتمو حوله را انداختم رو صورتمو تو حال خودم بودم که یهو حس کردم کیرم داغ شده چشممو باز کردم دیدم مسعود کل کیر نیمه بیدارم کرده تو دهنش ،من تا اون موقع تجربه گی را نداشتم و بدم هم میومد پیشنهاد بهم میشد مخصوصا تو باشگاه و استخر چون بدنم خوب بود زیاد میشد خودشونو بهم میمالوندن اما چون من از ۱۸ سالگیم زن صیغه ای داشتمو کسری تو سکس نداشتم هیچ وقت به گی فکر هم نکرده بودم اما اون لحظه نمیدونم شاید به خاطر حدود ۱ سال و نیم نداشتن سکس درست درمون یا هرچی هیچ مقاومتی نکردم خلاصه مسعود حسابی کیرمو خوردو اومد کنارم دراز کشید از این گفت که بالاخره تورم کرده و چرا مجرد بودم باهاش راه نیومدم منم میگفتم عمرا تو مغزم نبود ایشون زنپوش باشه و گی، خلاصه مسعود دوباره رفت پایین و ساک اما اینبار یه دیلدو اوورد و موقع ساکش کرد تو کونش وقتی خوب ساک زد رو کیرم کاندوم کشید و روغن زیتون زد رفتم پشتشو عقده کلی سکس نکرده رو کون این بدبخت خالی کردم خودمم مونده بودم بعد این همه بی سکسی چرا انقدر کمرم سفت بود حسابی کردمشو آخر سر کاری را کرد که یک عمر آرزوشو داشتم اونم اینکه وقتی داشت آبم میومد کیرمو کردم تو دهنشو ته حلقش آبم اومد و تا قطره اخر مسعود آبمو خورد انقدر بهم حال داد که تا عصر موندم پیششو ۳ بار دیگه حسابی کردمش ،خلاصه آخر شب مسعود حسابی راضی از زیر خواب شدن منو منم با یکم عذاب وجدان برای خیانتم از هم جدا شدیم اما بعد اون روز با صحبتهایی که مسعود کرد مسیر زندگیم عوض شد و کلی سکس و گی و تری سام تجربه کردم (البته بعد مدتی با اطلاع همسرم و شرایط خاص) اگر دوست داشتید یک سریشو تو مراحل بعدی براتون تعریف میکنم
مخلص شما
مسعود
نوشته: مسعود