خانوما ساکت 33

بااین یکی حال کردن دیگه خیلی می چسبید . از یه نظر نونمون توروغن بود و از طرف دیگه می تونست هر اتفاقی رو که بین خانوما میفته واسه من تعریف کنه ولی من باید حواسم جفت می بود که سوتی ندم که به هیچکدوم از این خانوما توجه دارم . چون اکی خیلی حسود بود البته این خصلت زنا و حتی مرداست که حسود باشند و میگن  مردا بیشتر غیرتی میشن تا حسود .. بگذریم بریم به کس و کون این اکی جونمون برسیم که واقعا می تونست خستگی رو حسابی از تنم در کنه . من نمی دونم این خانوما ی شوهر دار چقدر دوست دارن با ما مردای مجرد حال کنند . هم این که کیر تازه بهشون حال میده هم این که حس می کنن چون راه کسشون باز و ردیفه ما مردا خیلی راحت تر و بی خیال تر باهاشون حال می کنیم که در این مورد هم زیاد بیراهه نمیرن و تا حدود زیادی هم حق با اوناست . این شلوار جین اکی کون گنده چقدر هم تنگ بود . ولی من با فشار دستامو کرده بودم  توش و جفت دستام دیگه رو کونش و پشت بدنش قرار داشت . روی تخت  یه نفره ای که در اتاق بغلی قرار داشت و اصلا معلوم نبود واسه چی اونجاست عشقبازی خیلی حال می داد -ببینم اکی می دونستی و دلت گواهی می داد که یه روزی ممکنه شرایطی پیش بیاد که با یکی مث من باشی ;/; -این تخت مال بر و بچه های سایته . اولش آبدار خونه اون طرف و جا دار تر بود و بود اونجا .. اصلا هوتن جون بیا رو تخت رو دریاب . -دیرت نمیشه ;/; یه نگاه دلبرانه ای به من انداخت و گفت اضافه کاری می گیرم . -اضافه کاری می گیری یا اضافه کیری .. -اگه اونو زود تر بدی که ممنونت میشم . دستامو با فشار از داخل شلوارش در آورده شلوار خودمو کشیدم پایین . -ببینم تا حالا که حرف منو گوش دادی -بگو چی می خوای کنیزتم . -ملکه منی اکی جون .. کیرمو که از شورتم در آورده نشونش دادم گفت آخخخخخخ این دیگه چیه . جون من و جون این . نمی دونی چه حالی میشه باهاش کرد ولی یه خورده می ترسم . آخه کسم تنگه . کسم تنگه . نمی دونم دیگه چیکار کنم . چقدر این کیری که تو داری ترسناک و هوسناکه . -حالا ازت می خوام این قدر نترسی و شجاع باشی . -فکر کردی که من مثل اون خانومایی که خودشونو لوس می کردند کس گشادم ;/; -تو از کجا کس اونا رو دیدی ;/; -معلومه از صورتشون از حال و روزشون از لوس بازیهاشون .. خنده ام گرفته بود ولی نخواستم خیطش کنم . -خیلی با حالی اکی جون . کیرمو گرفتم طرف دهنش و گفتم حالا اگه نوبتی هم باشه نوبت .. -نوبت ساک زدن واسه آقا و سر ور خودمه .. واقعا که همه چیز این مدرسه رو کس گیر آورده بودم خود مدرسه رو هم کس کرده بودم و تبدیلش کرده بودم به جنده خونه . جنده خونه ای که تنها مرد و بکنش من بودم ولی می شد از داخلش کلی جنده اختصاصی در آورد . از  مادرا .. معلما و دختر خانومایی که اونا عشق و هوسو با هم تقدبم من می کردند ولی راستش به بیشتر اونایی که بعد از سکس اول وعده بعدو می دادم تبدیل به وعده های سر خرمنی می شد . راستش رشته امور یعنی همون گاییدنها از دستم در رفته بود .. اکی کیرمو با دهنش تنظیم کرد . یه بار از سر بیضه تا سر کیر منو ساک می زد و چند بار دهنشو دور کیرم می گردوند و با چند تا زبون زدن یواش یواش با میک و مکش شدید باعث بسته شدن چشام شده بود . -خیلی کیف داره . نه ;/; کیف کن هوتن جون .. با یه دست شلوارشو تا نیمه کشید پایین . دلش  می خواست که دستمو بذارم روکوسش و چنگش بگیرم . با این وضعیتی که کیرم توی دهنش بود یه خورده سخت بود ولی رفتم روی تخت و یه مدل به خودمون دادیم تا منم بتونم کس اکی جونمو تا اونجایی که می تونم سر حالش کنم . دو تایی مون ناله رو سر داده بودیم . چقدر لباسای روی اکی جونم سفت بود .  دو تایی مون دیگه کاملا بر هنه شده بودیم . اصلا باورم نمی شد این همونیه که روز واسه مون چایی میاره و به کارای  مدرسه می رسه . بازو ها و پا ها و کون تپل و ردیفی داشت . کونشو فقط می تونستم لمس کنم . چون چسبیده به تشک بود ولی دلم می خواست دمرش کنم و اون گوشتای تپلی رو گازشون بگیرم . ..اکی من هم دیگه واقعا خیلی احساساتی شده بود . راستش یه جای کار ملاحظه منو نکرد ولی زیاد خیالم نبود و تازه از این که این قدر صاف و ساده و خالص احساسشو گفته ازش تشکر کردم . از کیر یک دوم شوهرش می گفت که هیچوقت سیرش نکرده . -فدات شم اکی جون من خودم سیرت می کنم . من خودم سیرت می کنم . -من که فکر نمی کنم با این کیری که تو داری سیر بشو باشم . یعنی سیر که میشم ولی فکرش و تصورش طوری هوسمو می بره بالا که همیشه اشتهام بازه .. -هر وقت گرسنه ات شد به خود من بگو . -من حالا گرسنه امه . -ببینم تشنه ات نیست اکی ;/; -چرا اونم چرا . تشنه امه . دوتایی سخن کوتاه کرده  به میک زدن خودمون ادامه دادیم . تا می تونستیم همدیگه رو ساختیم . کس اون و کیر من هر دو بی حال بی حال شده بودند … ادامه دارد .. نویسنده … ایرانی

دکمه بازگشت به بالا