خانوما ساکت 34
–
من و اکی دیگه هیشکدوممون حس نداشتیم که ادامه بدیم . دلمون می خواست ولی سست شده بودیم . اون منو بی حال کرده بود و من اونوسستش کرده بودم . واسه همین اون قدرت تمرکز مون کم شده بود که بخواهیم مال اون یکی رو لیس بزنیم هر چند می شد حس و تمرکز گرفت ولی شاید به خاطر این که محیط مدرسه بوده و بعید نبود یهو خانم سیما سروش وسط کار هوس کنه که بیاد و سرکشی .. دهنمو دوباره گذاشتم روی کس اکی و دستامو زیر رون و کونش قرار دادم . چه حالی می داد وقتی از زیر لرزش گوشت کون و رونشو می دیدم . اونم کیرمو طوری توی دهنش قفل کرده بود و میک می زد که با وجود حال دادن زیاد گاز نزنه . دستامو روبالای کسش قرار داده با فشار اونا رو به وسط جمع کرده میذاشتمش تو دهنم .. ناله های به وقت ساک زدنش نشون می داد که خیلی از این حرکات من لذت می بره . چقدر لختش قشنگ و خوش اندام نشون می داد . چه جوری شوهرش با اون همه خستگی حریف اون میشه . طوری کیرمو توی دهنش می گردوند و میک می زد که منو بی اختیار وادار می کرد که هر چی این کوس پر هوسش پس داده رو لیس بزنم . میک بزنم و همه رو با اشتها نوشش کنم . قالب کوس نازشو سر و ته می دیدم . کوسش با اون رون ورم و تپلش خیلی بهم میومدند . یه بر آمدگی و سفتی خاصی داشت که این ورم بیشتر در روی کس مشخص بود . همونجا رو هم گذاشتم توی دهنم و تا می تونستم می ذاشتم تو دهن و ولش می کردم .. -اکی جون خوبه ;/; حالا اگه اجازه میدی یه خورده بریم به سخن دوست .. من با یه چرخش نیمدایره ای روش سوار شدم . چشای ناز و شیطونش می گفت که اونو ببوسم -ببینم می خوای ;/; هنوزم دیر نشده ها ;/; اگه می خوای همین جا ولت کنم بگو .. -هوتن جون می خوای زجر کشم کنی ;/; تا این جا منو می کشونی و حالا که رسیدیم به اینجا میگی که نمی خوای همین ;/; -اکی تو هم از اون شیطونا و زبل ها هستی . تو چشام نگاه کن و ببین که من چی می خوام یه خورده خودشو پایین تر کشید تا کیرم به کوسش بچسبه .. -ببینم دلت میاد این دو تا رو که اون پایین دارن همدیگه رو می بوسن ناراخت بفرستی خونه شون -خب اون دو تا چی دارن به هم می گن .. -میگن اول باید یه بوسه لب به لب داشته باشیم بعد اون دو تا همدیگه رو می بوسن لبای کلفت و پر هوسش نشون می داد که باید اونا رو بوسید و میکشون زد و با فشار کیر روی کس این میک زدنو بیشتر کرد . خیلی دلم می خواست کیرمو می ذاشتم وسط دو تا لباش و لباشو می دادم کنار و کیرمو فرو می کردم تو دهنش و درش می آوردم .. اوخ که بازی با این لبای کلفت و هوس انگیزش چه حالی می داد . لبمو لحظه به لحظه به لباش نزدیک می کردم . -ببینم مطمئنی ;/; می خوای . خاطر جمعی ;/; -کاملا کاملا ..بیشتر از اون شب اول عروسیم .. اوخ اگه بدونی از همون وقتی که تو رو دیدم نمی دونی چه حالی داشتم . یه وقتی فکر نکنی که من از اون زنا هستم . نه . نه .. آدم اگه دلش به یه چیزی بخوره هیچی جلو دارش نیست . بالاخره به دستت آوردم . تونستم شکارت کنم . حالا نوبت توهه که شکارم کنی .. بندازش بفرستش کیرتو بره توی کوسم معطلش نکن -آخخخخخخخ اکی جون اکی خوشگله این جوری که تو داری شکارم می کنی این تویی که دار ی منو به دام خودت میندازی و انداختی .. -بیا هوتن .. ببین که من اسیر توام . ببین که دیگه تحملشو ندارم . نوک کیرم لبه های کوس داغ و خیسشو باز کرد و دیگه مکث نکردم . فرستادمش که بره . بره به همونجایی که از اول مجلس می خواست بره . بالاخره اون حجاب ها و اون پوشش ها رفت کنار و یک بار دیگه پرده فاصله ها دریده شد . -آهههههههه اکی جون کیرم کیرم جووووون دیگه نمی تونم تحمل کنم وااااایییییی چه لذتی-من باورم نمیشه باورم نمیشه .. .. نمیشه گفت که من این کس ها رو خیلی راحت به دست میارم . هر کاری قلقی داره .. شاید یه مرد خیلی خوش تیپ و پولدار اگه راهشو بلد نباشه و بخواد یه جوری با این زنا کنار بیاد ولی حرف زدن و راهشو بلد نباشه یه در گوشی هم بخوره و راهشو بگیره و بره . ولی من و اکی دو تایی مون غرق در هوس شده بودیم . اون با سینه هام بازی می کرد . با این که لبام رو لباش قرار داشت و دستاشو به سختی حرکت می داد . حرکت لبامو به سوی صورت و زیر گوشش رسونده و آروم گفتم اکی جون از کلفتی کیر خوشت میاد .. -هم از کلفتی کیر خوشم میاد و هم از زبون و حرفای صاحب کیر .. ببینم این تن و بدنو قبول داری . -حرف نداره اکی بیست بیسته . جای ایراد نداره . -ببین خودم هواتو دارم . هر چی که بخوای بهت میدم . فقط مال من باش . به بقیه کاری نداشته باش -اکی جون فقط مال منی و منم مال توام . مگه اینجا شهر شهر هرته که من هر لحظه با یکی کار داشته باشم . داغ و سوزنده تر از همیشه نشون می داد . تنش داشت منو می سوزوند -هوتن جون یه حالی شدم .. فقط می خوام منو تیز تر و تند تر بکنی .. انگار به جای کسم قلبم می خواد خیس کنه و آبشو خالی کنه … ادامه دارد .. نویسنده … ایرانی