داستان سکس من با کراش دانشگاهم
سلام
آرمین هستم 23 ساله از کرج
یک سال و نیم پیش توی دانشگاه با یک دختر به اسم نسترن آشنا شدم که دختر خیلی جذابی بود و بدن مد نظر من رو داشت (خیلی سفید بود ممه های ۷۰ داشت و سایز کون خیلی مناسبی داشت)
به تدریج به وسیله یکی از دوستان مشترک جفتمون باهم دیگه آشنا شدیم و دوست معمولی شدیم و با چندتا دیگه از دختر و پسر های دانشگاه یک اکیپ زدیم.
بعضی وقت ها به باغ پدر یکی از بچهای اکیپ میرفتیم (معمولا تعطیلی ها و آخر هفته و تا زمان اتمام تعطیلی اونجا میموندیم)
نسترن خیلی دختر خوش اخلاق و بامزه ای بود و هرچی بیشتر باهاش وقت میگذروندم بیشتر عاشقش میشدم
یبار شانس در خونمو زد و کل بچهای اکیپ بجز منو نسترن برای خرید خوراکی و… رفته بودن بیرون و فقط منو نسترن تو خونه باغ تنها بودیم
تمام جرأتی که داشتمو جمع کردم رفتم پیش نسترن و بهش اعتراف کردم
+نسترن: آرمین ، راستش منم همین حس رو نسبت به تو دارم
-من: واقعا؟
+آره ،خیلی قبل از اینکه با هم دیگه دوست بشیم
-خیلی خوشحالم که این حس رو بهم داری
نسترن کم کم به صورتم نزدیک تر میشد و من هم بهش نزدیک میشدم
لبامون به هم خورد و میتونستم لب های نرم و قرمز و خوش فرم نسترن رو روی لبام حس کنم
نزدیک ده دقیقه داشتیم لب میگرفتیم
خیلی هورنی شده بودم و دستم رو بردم زیر لباس نسترن و به ممه های بدون سوتینش نزدیک و نزدیک تر میشدم
اونارو فشار دادم و یک صدای آه کوچیک از نسترن شنیدم
به مالوندن ممه هاش و لب گرفتن باهاش ادامه میدادم و اون هم کیرمو که بشدت شق کرده بود از روی شلوار میمالید
دیگه نمیتونستم طاقت بیارم
دست کردم تو شلوارش و کسش که کاملا خیس شده بود رو میمالیدم
نسترن آه کوچیکی کشید و گفت:
+چرا اینقدر کشش میدی و منو دیوونه میکنی
با گفتن این حرف نشست و شلوار منو در آورد و شروع کرد به ساک زدن برام
جوری ساک میزد که انگار سالهاست کارش اینه.
خیلی حرفهای بود و بعد ربع ساعت که داشت ابم میومد آبمو داخل دهنش پاشیدم و اونم تفش کرد بیرون
نسترن گفت:
+لباس هاتو در بیار
لباس هامو در آوردم و اونم لباس هاشو در آورد و بلند شد
باورم نمیشد که دارم بدن زیبای نسترنو کاملا لخت میبینم
دختر رویاهام لخت مادرزاد جلوم وایساده بود
اومد جلوم و باهام لب گرفت و منو انداخت روی مبل
اومد روی من نشست کیرمو توی کسش گذاشت و بالا و پایین میشد
بعد پنج دقیقه کیرمو در آورد و دیدم که کیرم خونیه و پردشو زده بودم
کیرمو تمیز کردم و به کردنش ادامه دادم
بهش گفتم داگی شه و اونم داگی شد
سه انگشتمو وازلین مالیدم و داخل کونش کردم که جا باز کنه
بعد به کیرم وازلین مالیدم و یه راست کردم تو کونش
اول جیغ میکشید ولی بعد پنج دقیقه که کونش جا باز کرده بود جیغش تبدیل به آه و لذت شده بود
دوباره پوزیشنو عوض کردم و از کس کردمش
داشتم لرزششو حس میکردم
فهمیدم که ارضا شده
به کارم ادامه دادم تا تمام لذت رو از ارضا شدنش ببره
کیرمو در آوردم و نشستم و کسشو با ولع تمام لیس زدم و از این کار خیلی لذت میبردم
دو انگشتمو خیس کردم و داخل کسش کردم و همزمان هم لیسش میزدم که بعد پنج دقیقه آبش مثل آبشار اومد
دوباره از کس کردمش و وقتی ابم داشت میومد کیرمو در آوردم و ابمو روی شکمش ریختم
نسترن خودشو تمیز کرد و پاشد و به ساعت نگاه کرد
+آرمان بچها کم کم میان سریع لباستو بپوش و کیرتو تمیز کن
-باشه
لباسمو پوشیدم و وقتی بچها اومدن طوری رفتار کردیم که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده
چون فرداش روز دانشگاهمون بود برگشتیم خونه و منو نسترن بهم پیام دادیم و داشتیم راجب سکس امروزمون حرف میزدیم
با نسترن برنامه ریختیم که بعد دانشگاه نسترن کلیدو به بهونه تمیز کردن باغ از دوستمون بگیره و ما بریم اونجا و برای خودمون باز سکس کنیم
نزدیک یه ساعت اونجا داشتیم سکس میکردیم و خیلی حال کردیم
از اون موقع هم هفتهای دو الی سه بار مکان جور میکنیم و باهم سکس میکنیم و به بچها هم گفتیم که تو رابطه ایم (از سکسمون خبر ندارن)
خیلی اوقات هم بیرونیم و باهم دیگه خوش میگذرونیم
بعضی وقت ها هم که زیادی داغ میکنیم تو ماشین برام ساک میزنه
تصمیم دارم که تا حداکثر هفته دیگه برم خواستگاریش و اونم با این موضوع موافقت کرده
پایان
نوشته: اوکیوان