داستان کون دادنم ب لوله آفتابه

سلام من محمودم من از بچگی همیشه کیر ب زمین می‌خوابیدم که هر وقت مادرم میدید با دمپایی ب کونم میزد تا اینکه رسیدم ب 14 سالگی ، من متولد 67 هستم ی مادربزرگ داشتم ک تنها بود و شبها میرفتم کنارش ک تنها نباشه دقیقا مهر ماه 1381 بود مادربزرگم مسن بود خب شبا زود خواب می‌رفت خب تنهایی بهم فشار می‌آورد می‌رفتم توی دستشویی روی حیاط کیرمو میگرفتم ب دست و باهاش بازی میکردم ک یهو چشمم ب لوله آفتابه خورد آفتابه رو برداشتم ی کم تف مالیدم ب سر لولش ی کم تف هم مالیدم ب سوراخ کونم سر لوله رو گذاشتم جلوی سوراخ کونم و آهسته فشار دادم رفت توکونم ی کم عقب جلو کردم چون لولی توخالی بود وقتی عقب جلو میکردم صدای تنگی کونم میپیچد توی لوله خیلی لذت داشت کیرم راست شده بود دیگه طاقت نداشتم همین جور لوله آفتابه توی کونم بود شروع کردم به جق زدن ابم ک اومد کلا ارضا شده بودم ی حس عجیبی داشتم آفتابه رو از پشت گرفتم و آهسته لوله شو از کونم آوردم بیرون سر لوله ی کم خونی بود آفتابه رو شستم خودمو هم شستم رفتم خوابیدم دیگه از اون شب عادت کرده بودم هر شب ک اونجا می‌رفتم با لوله آفتابه حال میکردم و جق میزدم کم کم چشمم ب خیار افتاد هر وقت خونه بابام تنها بودم خیار میکردم توی کونم سرتون رو درد نیارم کم کم هویچ، سوییس شیشه نوشابه میکردم توش تا ی روز کونم هوس منی کرد رفتم شیشه رو برداشتم رفتم توی حموم جق زدن آبمو ریختم توی شیشه بعد اومدم جلوی آینه از این آینه های دیداری بود آینه رو گذاشتم روی زمین جلوی اینه نشستم شیشه رو کردم توی کونم تمام آبمو ک ریخته بودم توی شیشه رو خالی کردم توی کونم و توی آینه نگاه میکردم ببینم چجوری میشه شیشه رو کشیدم بیرون یکم آب از سوراخم اومد بیرون خیلی حال کردم این خیار هویچ سوسیس ادامه داشت تا 23 سالگی تا اینکه ی پسر 16 ساله ب پستم خورد بردمش خونه مادربزرگم، ،،( مادر بزرگم از دنیا رفته بود ،،،) اون سال گوشی نوکیا بود گوشی رو دادم ب اون پسره فیلم سوپر نگاه کنه من هم کیرمو گذاشتم جلوی سوراخ کونش دیدم خیلی تنگه خلاصه لاپایی زدم این ک میخواست بیاد سر کیرمو فشار دادم جلوی سوراخ کونش آبمو ریختم توی کونش چند روز بعد پیش خودم گفتم چرا روی کیرش ننشستم و دلم خیلی میخواست مزه کیر رو بچشم تا ی روز دیگه دیدمش بردمش همونجا یکم با کونش ور رفتم سوپر هم نگاه می‌کرد روم نمیشد چ جوری بگم کیرتو میخام گفتم چرا نمیزاری کیر بکنم توی کونت گفت درد میگیره گفتم بزار ببینم چ دردی برگشت دیدم وای چ کیر بزرگ و کلفتی داره یکم تف زدم ب کیرش نشستم روش لامصب از بس کلفت و بزرگ بود تا نصف بیشتر نرفت یکم بالا پایین شدم روی کیرش گفتم بزار یجور دیگه بکن از روی کیرش بلند شدم دیدم ی کم خون چسبیده ب کیرش اهمیت ندادن حالت داگی شدم کیرشو کرد تو گفتم ببین درد نداره با اینکه کیر تو بزرگ تر وکلفت تراز کیر منه بعد گفتم بسه بزار من بکنم گفت منم بزار ابم بیاد گفتم بزار برای بعد من بازم لاپایی زدم ابم اومد خلاصه سرتون رو ب درد نیاورم الان ک سال ۱۴۰۳ هست دوماد شدم هنوز دلم میخواد کون بدم و روی زنم بی غیرت شدم من مسافرت زیاد میرم چند تا شماره از داخل سرویس بهداشتی مشهد اصفهان ور داشتم عکس کوس زنمو و کون خودمو براشون می‌فرستم 1403/01/24 مشهد ب یکی کون دادم وقتی منو میکرد عکسای کوس و کون زنمو ک از طریق ایتا براش فرستاده بودم نگاه میکردم لذت می‌بردم آبش ک اومد ریخت توی کونم, البته توی سکس با زنم بهش میگم دوس داری ی غریبه بیاد بکننتت اونم میگه ن حالا تا کی بتونم روی مخش کار کنم همراه بریم بدیم معلوم نیست،،، ب امید روزای پر از حال

نوشته: امید

دکمه بازگشت به بالا