درد تلخی که به شیرینی لذت تبدیل شد

17 سالم بود که از خونه بخاطر کتک های ناپدری معتادم فرار کردم و ناخواسته قدم توی راهی گذاشتم که اولش برای پول بود اما بعدش هم برای پول بود هم برای لذت خوابیدن با مردهای جورواجور برام لذت بخش بود و حس تنوع طلبیم خیلی زیاد شده بود و دوست داشتم همه جور مردی رو تجربه کنم انقدر خوب و لذت بخش سکس می کردم که همه مشتری هام حداقل دو بار باهام خوابیده بودن پولشم خوب بود و کم کم تونستم برای خودم خونه اجاره کنم و زندگی مستقلی داشته باشم 5 سالی گذشته بود که گفتم بذار یه آماری از مامانم و داداش کوچیکم آرش بگیرم که فهمیدم مامانم مرده و ناپدری معتادم بخاطر مواد آرش رو گذاشته توی یه کوره آجر پزی سرکار دوست داشتم ببینمش الان باید 16 سالش باشه بع سختی آمارشو دراوردم و رفتم دیدمش اصلا بهش نمیومد 16 سالشه انگار 25سالشه قد بلند و 4 شونه بود فکر کردم منو نمیشناسه اما شناخت کلی گریه کرد بهش گفتم که باهام بیاد و اونم قبول کرد و از اونجا فراریش دادم و آوردمش خونه خودم هر دومون خیلی خوشحال بودیم دیگه هر دوی ما از اون خونه کذایی نجات پیدا کرده بودیم اوایل متوجه نمیشد که کارم چیه اما چند باری مجبور شدم بفرستمش بیرون تا اون فرد بیاد کارشو بکنه و بره که انگار یه بار که فرستاده بودمش بیرون بعدش اومده بود و دیده بود چیکار می کنم رفتارش کلا عوض شده بود چیزی نمی خورد و بهم کم محلی می کرد و با تیکه هایی که گهگاه بهم مینداخت دیگه مطمئن شدم فهمیده چیکار می کنم یه شب رفتم حمام بعدش آرایش کردم و با یه شورت و سوتین رفتم داخل اتاقش در رو هم قفل کردم گفت شیرین چی شده؟
گفتم این سوالو من باید از تو بپرسم چه مرگته؟
رفتم کنارش روی تخت نشستم شوکه شده بود منو با شورت و سوتین میدید گفت این تیپ کارته؟
گفتم آره میدونم چی دیدی خب که چی؟
گفت تو جنده ای،یه سیلی محکم زدم توی گوشش گفتم من جندم تو هم بی غیرتی چرا وقتی دیدی یه مردی داره خواهرتو میگاد نیومدی جلو بزنی لتو پارش کنی؟ چرا ایستادی نگاه کردی؟ ها؟ بی غیرت؟ چرا ایستادی نگاه کردی؟ هیچی نمیگفت
گفتم همسن و سال های تو توی فیلم های سکسی کوس و کون دیدن اصلا زن دیدن اما من می خوام تو از الان کوس و کون ببینی و ایستادم شورت و سوتینمم درآوردم و گفتم امشب شب توعه تا می تونی خوب ببین به کوسم مات و مبهوت نگاه می کرد گفتم خوشت اومده؟ کوسمو بردم جلوی صورتش گفتم ببوسش ببوسش و بوسیدش گفتم لیسش بزن لیسش بزن سرش لای پام بود و داشت کوسمو می خورد گفتم دیگه نمی تونم بایستم بذار دراز بکشم و دراز کشیدم پامو باز کردم گفتم خوب نگاش کن زیباست؟ گفت خیلی گفتم پس این کلوچه زیبا رو تا می تونی بخورش گفتم بسه شلوارتو دربیار بده کیرتو بخورم که امشب قراره لذت بخش ترین تجربه ات رو داشته باشی کیرش دراز بود گفتم این چیه؟ چرا انقدر درازه؟ و بیشتر با دستم مالیدمش و توف مالیش کردم و گفتم حالا بکنش توی کوسم و کیرشو کرد توی کوسم و گفت اووووووف گفتم داغه؟ گفت آره گفتم توش تلمبه بزن و به آتیشش بکش و آرش توی کوسم با اون کیر درازش که تا معدم حسش می کردم تلمبه میزد و اوووف اوووف می کرد گفتم بهت حال میده؟ گفت خیلی کوست محشره گفت می خوام مثله اون مرده بکنمت و داگیم کرد و کیرشو توی کوسم کرد و تلمبه میزد گفتم همه سکس اون مرده با منو دیدی مگه نه؟ گفت آره همشو گفتم توف توی ذات بی غیرتت بکن بی غیرت من بکن بی غیرت من بکن و آبش اومد و ریخت توی کوسم افتاده بود روم گفتم آرش پاشو گفت خفه شو جنده خفه شو سکوت کردم و اون چند دقیقه روم خوابیده بود
کم کم شروع کرد با سینه هام بازی کردن و خوردنشون گفتم نوک هاشو گاز بگیر گفت تا حالا با چند نفر خوابیدی؟ گفتم نمیدونم با همه مردای شهر گفت سینه هات خیلی خوشمزن دوست دارم بخورمشون گفتم آخ جون پس بیا اینجوری بکنم خوابوندمش و نشستم روی کیرش و سینه هامم دادم بخوره و کوسمو به کیرش میمالیدم که راست کرد آروم کردمش توی کوسم و آروم آروم بالا پایین می کردم کیرش توی کوسم بود و سینه هامم توی دهنش این پوزیشنو فقط برای مردایی که ازشون خوشم میومد انجام میدادم گفتم کیرتو دوست دارم حس می کنم تا معدم میاد گفت پس تندتر بالا پایین کن گفتم نه این پوزیشن اولش باید اروم باشه بوقتش تندش میکنم که هم آب تو بیاد هم من باهاش ارگاسم بشم کم کم تندتر و تندترش کردم و خودم ارگاسم شدم اما آرش نه شروع کردم کیرشو خوردن تا آبش اومد رفتم خوابیدم بغلش گفت برو توی اتاق خودت گفتم حیوون زنها بعد سکس به بغل نیاز دارن مجبورش کردم از پشت بغلم کنه و توی بغلش خوابیدم صبح که بیدار شدم رفته بود حمام و صبحانه نان بربری و آش خریده بود اومدم بخورم گفت برو حموم بعد بیا رفتم حمام و اومدم صبحانه خوردم که واقعا لذت بخش ترین صبحانه عمرم بود و چند باری بوسیدم مطمئن شدم دیشب خیلی بهش حال داده
6 ماه گذشت که بهش گفتم بیا برو هر رشته ای دوست داری مدرک فنی حرفه ای بگیر تا بتونی یه کار خوب داشته باشی و ازدواج کنی گفت با کی؟ گفتم با هر کس که دوست داری یه روز اومد بهم گفت تعمیر لپ تاپ و کامپیوتر دوست داره بهش پول دادم و رفت دوره شو دید و به یه مغازه هم معرفیش کرده بودن برای کار کم کم حس کردم سر و گوشش می جنبه که با چک کردن موبایلش فهمیدم با فرشته دختر همسایه طبقه اولی ما دوست شده با اینکه فرشته یه سال ازش بزرگتر بود اما انتخاب خوبی بود هم خوشگل بود هم خوش هیکل به آرش گفتم نباید فرشته رو از دست بدی کاری کن بیاریش خونه و حتما کوسشو براش بخوری بذار ازت یه خاطره لذت بخش داشته باشه بعدش دیگه اون ولت نمیکنه گفتم فقط یادت باشه تو برای اون بخوری تا ارگاسم بشه کیرتو در نیاری براشا؟ بعدش خودم حسابی کیرتو برات می خورم گفت باشه یه روز بیرون بودم و داشتم واسه ناهار خرید میکردم که پیام داد خونه ای؟ گفتم نه چطور؟ گفت با فرشته داریم میایم اونجا گفتم باشه برید فقط آرش حواست باشه ها؟ خوب براش بخور گفت حله دلم می خواست برم خونه و سکس شونو ببینم دوست داشتم ببینم داداشم چطور می خواد کوس فرشته رو بخوره رفتم خونه و آروم رفتم داخل هیچ صدایی نمیومد رفتم سمت اتاق که دیدم آرش داره کوس فرشته می خوره و فرشته هم چشاشو بسته و لبشو گاز می گرفت و یه آه آرومی میگفت و سر آرش وسط پای فرشته بود هیکل خوبی داشت آرش حق داشت خیلی هیکلش سکسی بود آرش انقدر خورد که فرشته ارگاسم شد بعدش به آرش گفت بده منم کیرتو بخورم تو هم ارضا بشی که آرش بیشعور یهو کیر درازشو دراورد و فرشته گفت وای چه درازه و کیرشو توی دستش گرفته بود و سرشو می خورد آرش بهش گفت بمالمش به کوست؟ گفت باشه بمال آرش خوابوندش روی کمرش و پاهاشو جفت کرد و کیرشو لای پای فرشته می کشید آرش بدجور شهوتی شده بود این حالتشو میشناختم که یهو کیرشو کرد توی کوس فرشته و فرشته جیغ زد یاد زمانی افتادم که ناپدری دیوثم پردمو زد اما فرشته کسی پردشو زد که عاشقش بود
میگفت هیچی نیست فرشته جونم و آروم آروم توی کوس فرشته تلنبه میزد فرشته میگفت آرش تا ته نکن توش تا نصفه بسههههههههه تا نصفه که آرش تا ته کرد توی کوسش و فرشته گریه کرد آرش می بوسیدش و میگفت هیچی نیست هیچی نیست الان تموم میشه الان تموم میشه و تلمبه میزد توی کوسش و فرشته هم کلی جیغ و داد کرد تا آب آرش اومد و ریخت داخل کوس فرشته و کشید بیرون و فرشته رو بغل کرده بود و داشت کوسشو میمالید و ازش لب می گرفت میگفت از الان دیگه ماله منی عشق منی فرشته منی انقدر کوس فرشته رو مالید تا ارگاسم شد بعد دستمال آورد تمیزش کرد و خون ها رو پاک کرد و فرشته لباس پوشید و با کلی بوس و بغل از هم خداحافظی کردن از اتاق اومدم بیرون و گفتم توله بی غیرت من چرا پردشو زدی؟ مگه نگفتم فقط براش بخور؟ گفت نتوتستم اون کوسو ببینم و نکنمش رفت حمام و وقتی برگشت ناهار خوردیم و گفت تو از اولش همشو دیدی؟ گفتم آره گفت چطور بود؟ گفتم خوب بود اما از اینکه پردشو زدی خوشم نیومد گفت راستی اولین بار کی پردتو زد؟ گفتم واسه چی میپرسی؟ گفت همینجوری گفتم گوه خوردی که پرسیدی بی غیرت عوضی اومد از پشت بغلم کرد و گفت آروم باش جنده خانم و با دستاش سینه هامو گرفته بود و میمالید گفتم آرش بریم توی اتاقم بغلم کرد و رفتیم توی اتاق و افتاد روم و شروع کرد خوردن سینه هام و کوسمو میمالید شهوتیم کرده بود و می گفت کی پردتو زد شیرین جان کی پردتو زد؟ گفت محمود قورمصاق گفت بابا محمود؟ گفتم به اون حرومزاده نگو بابا یه روز که هیچ کس نبود بردم توی اتاق و پردمو زد گفت مامانت خیلی داده گشاد شده دیگه خواهان نداره اما تو میلیونی می تونیم پول در بیاریم گفت واسه همین فرار کردی؟ گفتم آره دوست نداشتم مثله مامان من بدم و اون پولاشو بذاره پای منقل می خواستم اگرم کاری می کنم پولش ماله خودم باشه نه اون مردک مفت خور دیوث گفت الان راضی هستی؟ گفتم آره هم لذتهامو بردم هم پول دارم چهار پنج ماه بعد خونمو دادم به آرش و فرشته و اونها با هم ازدواج کردن و من رفتم یه خونه دیگه اجاره کردم…
الان 5 سال از اون ماجرا میگذره و آرش و فرشته یه دختر کوچولو دارن بنام ساناز و منم دارم کارهامو میکنم تا با دوستم بریم ترکیه می خوام برم یکمم با ترکها عشق و حال کنم میگن توی سکس وحشی ان و اغلب سفیدن دوست دارم این مورد هم تجربه کنم.
گفتم قبل رفتن داستانمو بنویسم و برم شاید دیگه برنگشتم. بدرود…
من هیچ وقت نمیگم پشیمون شدم اما شاید اگر اون اتفاق نمی افتاد مسیر زندگیم متفاوت از این بود اما این مسیر هم خوب بود خیلی لذت بردم و با هر کس دوست داشتم خوابیدم و هر کاری دلم خواست کردم بی هیچ آقا بالاسری…
زمانی که در اوج جوانی بودم و فوران شهوت هر شب سوراخ کوسم پر بود امروز به یه دختری برخوردم که همسن من بود اما هنوز دختر بود و مجرد یه جورایی حال کردم که من اون روزهای پر التهاب زندگیم چقدر عشق و حال کردم.
و درباره سایت خوب شهوانی که اجازه دادن داستانم رو بنویسم برای همین اگر برگشتم داستانم رو توی شهوانی سرچ می کنم.

فعلا ‍♀️ ‍♀️

نوشته: شیرین

دکمه بازگشت به بالا