دوست داشتم کون بدم

داستان گی هست دوست ندارید نخونید

از اون اولی که با سکس آشنا شدم. همیشه خودمو جای دختر تصور میکردم نه پسر . دوست داشتم دختر باشم بجای این که پسر باشم همیشه تو ذهنم بود که کاش کس داشتم تا یکی منو میکرد . چند وقتی گذشت تا توی یکی از سایت های پورن و سوپر گی دیدم . نمیدونید چقدر خوشحال بودم . اونجا بود که فهمیدم میشه از کون هم سکس کرد . شق کرده بودم حسابی. پیش آبم اومده بود و شرتم خیس شده بود
مرده کون پسره رو میگایید. پسره ام ناله میکرد. سوراخ کونم با دیدنش نبض میزد . یکم کیرمو مالیدم اما فایده نداشت . فاکمو ساک زدم و با پیشابم خیس کردم و خودمو انگشت کردم. خیلی سخت تو رفت از درد ب خودم میپیچیدم اما بازم دلم میخواد خودمو انگشت کنم. یکم صبر کردم و باز بیشتر کردمش تو ایندفعه داشت حال میداد. تو کونم تاب میدادم انگشتمو تلمبه میزدم باهاش. کیرم شق تر میشد. داشتم حال میکردم. همش ناله میکردم. تند تر تلمبه زدم با انگشتم . انقدر زدم تلمبه تا خسته شدم . انگشتمو در اوردم. دلم یه چیز بیشتر میخواست. دنبال ی چیز شبیه کیر میگشتم. دسته برس پیدا کردم . تف زدم و کردمش تو کونم از انگشتم بلندتر و کلفت تر بود. ناله هام بلند تر شده بود. با دسته برس تو کونم تلمبه میزدم که لرزیدم و کیرم یهو فوران کرد . کلی اب منی ازم ریخت روی تخت دسته برس در اوردم از تو کونم و یکم کثیف کاری شده بود.
گذشت و روز بعد که رفتم مدرسه نمیتونم درست راه برم گشاد گشاد راه میرفتم .میگفتم پام درد میکنه. نمیتونستم به دیروز فکر نکنم همش سوپر گی و جق زدنم جلو چشمم بود دوباره حشری شده بودم خیلی زیاد
ساعت آخر اجازه گرفتم از معلم و رفتم توی توالت های مدرسه تا خودمو خالی کنم . شلوارمو کشیدم پایین انگشتمو تف زدم و کردم تو کونم همزمان خودمو انگشت میکردم و جق میزدم خیلی مراقب بودم که ناله نکنم اما کنترل از دستم خارج شد و ناله بلندی کردم و ارضا شدم . یهو صدای خنده ی نفر اومد . با استرس و هول هولکی دستامو با شلنگ توالت شستم خودمو مرتب کردم و رفتم بیرون دیدم پسری که دوسال مردود شده بود و تو کلاس ما بود. توی توالته. من 16 سالم بود و اون 18 سالش . خیلی از من قد بلند تر و سنگین وزن تر بود مثل یه مرد بالغ بنظر می رسید و من کنارش مثل ی بچه بنظر می رسیدم چون بدن ریز نقشی دارم استرس گرفته بودم که نکنه فهمید من خودمو انگشت کردم . نکنه از یه جا منو می پایید . خیلی ترسیده بودم که گفت چیکار میکردی؟ به من من افتاده بودم .گفت جق میزدی؟ گفتم اره . دوباره خندید . منن برای این که طبیعی جلوه بدم خندیدم . اومد نزدیک یکی محکم زد در کونم و گفت ای پدرسگ . از کارش شوکه شدم نگاهم بهش بود . گفت فقط جق زدی؟
وای فهمیده بود صورتم داغ شد گوشام گر گرفت نمیتونستم حرفی بزنم. دستشو کرد لای پام و فشار داد .گفت من که میدونم چیکار کردی که گشاد گشاد راه میری . الانم داشتی جق میزدی اره؟ لال شده بودم همونطور که دستش لای پام بود تخمام از رو شلوار چنگ زد گفت فقط جق میزدی؟ خدا خدا میکردم یکی بیاد تو توالت تا من نجات پیدا کنم . اما انگار نه انگار که توالت برای ی دبیرستان پسرونه اس . تخمام محکم تر فشار داد دردم گرفت گفتم اخخ . گفت جووون دردت اومد بچه کونی؟ وقتی کون میدادی ام اخ گفتی؟ لال شده بودم لال
گفت بزار ببینم اخ میگی یا نه . ازش ترسیدم دستشو برد طرف کمر شلوارم .دستشو پس زدم و اومدم فرار کنم از پشت گرفتم و گفت میخوای برم به همه بگم؟ بگم تو توالت داشت خودشو میکرد؟ بگم دیشب کون دادی؟ بدبخت فیلمتو گرفتم ببرم بزارم کف دست بقیه؟ تا همین امروز به 100 نفر بدی؟ صد نفر بزارن درت. میخوای همه بفهمن یه مادرجنده کونی هستی . دوباره گوشام داغ شد نفسم تنگ شد قلبم به شدت تند میزد . از ابروم ترسیدم . گریم گرفته بود . اگر پخش میشد اخراجم میکردن(اون زمان نمیدونستم حکم کون دادن اعدامه)
ترسون و لرزون . گفتم تورو خدا نگو به کسی
خندید و گفت شرط داره. دستاشو از دورم باز کرد و گفت میخوام بکنمت . ترسیده بودم گفتم نه توروخدا نکن این کارو . گفت تو که قبلا دادی پس چرا مقاومت میکنی کونی؟
گفتم ندادم . گفت اع ندادی؟ پس ننته لنگ میزنه؟
دوباره گفتم ندادم . یواش تر گفتم یه چیزی کردم تو خودم . قاه قاه خندید . ای بدبخت کونی کیر دلت میخواسته
اومد جلو دکمه و زیپ شلوارمو باز کرد شرت و شلوارم باهم کشید پایین . خجالت کشیدم . با دستام جلوی کیرمو گرفتم . خندید و کونمو چنگ زد . الان دیگه دلم نمی خواست کسی بیاد توی توالت . ابروم میرفت . تشر زد شلوارتو کامل در بیار. شلوارمو در اوردم . دوباره به کونم چنگ زد . جووون عجب کونی داری . باب گاییدنه
هلم داد سمت روشویی . گفت لنگاتو بده بالا . دوباره زدم زیر گریه گفتم تورو خدا نکن هر کاری بگی میکنم فقط منو نکن پول بهت میدم .هرچی بخوای برات میخرم فقط منو نکن . خندید اخه کونی ابنه ای تو که خودت خودتو میگایی دلت کیر واقعی نمیخواد؟
حقیقت این بود که دلم میخواست اما دلم زوری نمیخواست. دلم میخواست به یکی بدم که خودم راضی باشم نه تجاوز .
یکی از پاهامو گذاشت لب سنگ روشور . کمرمو خم کرد . گریه میکردم تورو خدا نکن . التماست میکنم
همینطور زاری میکردم و خواهش میکردم که کیرشو لای کونم حس کردم ترسم شدت گرفت گفتم توروخدا توروخدا رحم کن ما دوستیم همکلاسیم تو رو خدا نکن . اذیتم نکن (میترسیدم ازش فرار کنم و فیلم جق زدنمو نشون همه بده)لپای کونمو باز کرد کیرشو گذاشت دم سوراخم فشار داد تو نرفت جیغ خفه ای کشیدم . دردم اومده بود . توروخدا نکن التماست میکنم جون مادرت نکن در کونی محکمی بهم زد . خفه شو کونی زر نزن
دوباره فشار داد بازم تو نرفت و من درد میکشیدم و التماس میکردم .
یکم مایع دستشویی زد به انگشتاش مالید در کونم . همینطور التماسش میکردم . دوباره کیرشو گذاشت در سوراخم و فشار داد اینبار کلاهش تو رفت و من ناله ای از درد کردم جوووون . کونی خودمی . ابنه ای مادر کونی . یهو همشو فشار داد داخل نفسم رفت چشمام سیاهی رفت حتی توان جیغ کشیدن نداشتم . بدون توجه به من و دردی که میکشیدم شروع به تلمبه زدن کرد وحشیانه تلمبه میزد و من حتی توانایی حرف زدن هم ازم گرفته شده بود . محکم میکرد و من فقط اشک میریختم میفهمیدم که پاره شدم و اون بیرحمانه میکرد . تلمبه هاش شدت بیشتری گرفت و با هر تلمبه به جلو پرت میشدم و پیشونیم به دیوار میخورد سوزش و درد شدیدی داشتم چشمام سیاه سیاه بود و جایی رو نمیدیدم فقط گریه میکردم سرگیجه بدی داشتم . نفس محکمی کشید و خودشو بهم فشار داد
ارضا شده بود . کیرشو بیرون کشید و گردنمو گرفت و در کونی محکمی زد و گفت مادرجنده کیرمو خونی کردی . باید تمیزش کنی سرم گیج میرفت احساس میکردم الان همه معدم میاد تو دهنم . درد شدیدی داشتم پاهام حس نداشت بی جون بودم . یهو توی روشور بالا آوردم هر چی که توی معدم بودم . چند بار بالا اوردم . گفت اه حالمو بهم زدی و رفت توی دستشویی ک خودشو تمیز کنه با همون سرگیجه و حال بد به سمت شلوارم رفتم . با هر سختی بود پوشیدمش. احساس کردم یه چیزی از توی کونم داره بیرون میریزه . چندشم میشد . احساس کردم باز میخوام بالا بیارم هول کردم خودمو به روشور برسونم اما بخاطر سرگیجه نتونستم و همون کف راهرو توالت بالا اوردم . سرگیجه بدی داشتم. به هر سختی بود بیرون رفتم هوای تازه باعث شد معدم یکم اروم بگیره نمیتونستم راه برم هر قدمی که بر میداشتم درد شدیدی توی کونم میپیچید حتی مهره های کمرم صدا میدادن . اون روز نفهمیدم چطور خودمو به خونه رسوندم حتی وسایلم رو از مدرسه برنداشتم . کل روز رو توی خلسه میگذروندم انگار که بیهوش شده بودم اما می فهمیدم دورم چه خبره . اما اون بازم از من با اون فیلم و چیزایی که میدونست سو استفاده میکرد و منو میکرد و دیگه برام تبدیل به عادت شده بود

نوشته: Mimon

دکمه بازگشت به بالا