دوست پسر زنم احمد
سلام به دوستان عزیز
داستان کاملا واقعی و براساس واقعیت زندگیم نوشتم.
زنم فهیمه قد بلندی نداشت تقریبا ۱۶۵ سانت ولی کمر باریک و کون گنده و سکسی و سینه هاشم متوسط بود که شهوت از چشماش میبارید.سال اول ازدواج هر کاری که میگفتم برام انجام میداد منم خیلی کونش میزاشتم.اونم اعتراضی نمیکرد.کم کم وقتی میرفتم تو حس تو گوشش از فانتزیام میگفتم که اوایل اعتراض میکرد ولی کم کم عادت کرد.همیشه از دوستم احمد میگفتم که دوست دارم باهات سکس کنه و منم تماشا کنم.دو سال از ازدواجمون گذشته بود که آرزو رفت پیش یکی از فامیلامون کاشت ناخن یاد بگیره.فامیلی که میگم اسمش زهرا بود یه جنده کامل که واقعا خوشگل بود و سکسی میپوشید.
دیگه هرشب موقع سکس از سکسی بودن زهرا و کیر کلفت احمد تعریف میکردم که نتیجه داد و تیپ زنم هر روز سکسیتر میشد.روزی رسید که زنم از زهرا سکسیتر شده بود.بعد کارآموزی سالن زیبایی زد که از احمد خواستم برای نصب وسیله ها بیاد کمک و به فهیمه گفتم تاپ و ساپورت بپوش که قبول نکرد.ولی همون لباسایی که پوشید داشت احمدا دیوونه میکرد.یه روز زنم شاکی شد که این دوست نمیشه و اهل این کارا نیست.گفتم حرفامو گوش کن تا همین امشب سکس کنی باهاش.قبول کرد و گفتم هرچی گفتم باید قبول کنی.زنگ زدم به احمد و گفتم امروز تولد فهیمه است براش یه تاپ و دامن کوتاه بگیر من پولشا بهت میدم و کادو بده بهش.احمد کادو یه ساعت و تاپ و صندل و دامن آورد که از فهیمه خواستم بپوشه که گفت مجلسیه جلو احمد نمیشه.گفتم جلو احمد راحت باش که رفت اتاق و پوشید آمد جلومون.دامن تا وسط کونش که نصف کون بیرون بود با تاپ بندی و شورت توری.داشتن عرق میخوردن که من گفتم برم کیک را بگیرم و بیارم.گوشیمو گذاشتم رو ضبط صدا و کنار اپن گذاشتم و رفتم.وقتی برگشتم فهیمه بخاطر عرق خوردن زیاد حالش بد شد و رفت خوابید و احمدم رفت خونه خودش.رفتم صدای ضبط شده را گوش کردم که فهمیدم همه این مدت سرکارم گذاشته بودن.احمد قبل از ازدواج من و فهیم دوست بودن و سکس میکردن.فهمیدم پرده فهیمه را احمد پاره کرده.با شنیدن صدا حشری شدم و رفتم که فهیمه را بکنم دیدم اصلا چیزی نمیفهمه .با اثر انگشت گوشیش را باز کردم و رفتم واتساپ و تلگرامشا دیدم.فیلم از سکساشون داشتن و پیام از خیلی قبل تر از ازدواجمون.اسکرین شات برداشتم و خوابیدم.فرداشب که احمد فهیمه را مثل هر شب رسوند و آمد داخل بهشون گفتم که همه چیزا میدونم که انکار کردن که با شنیدن صدا و دیدن عکسا فهیم گفت ابرو خودتم میره اگه بگی.گفتم چرا بگم من تازه به خواستم رسیدم.بعد اینکه من همه چیزا فهمیدم فهیمه واقعا دیگه جنده شده بود.هرروز با یه پسر دوست بود و سکسی ترینا را میپوشید.همه فامیل اعتراض میکردن و چندباری با دوست پسراش دیده بودن.کرونا که آمد فهیم سالنا جمع کرد و چون جا نداشتیم مجبور شد وسایل را بفروشه.بعد کرونا هم گرونی نذاشت سالن بزنه.دیگه فامیل بخاطر تیپ سکسی فهیمه باما رابطه نداشتن.فقط چندتا جنده مثل خودش بودن که رفت و آمد میکردیم.یه شب احمد گفت یه دوست داره که دکتر جراحی زیبایی و منشی میخواد که به فهیمه گفت اگه بری پیشش هم پول جمع میکنی برای زدن سالن و هم عمل زیبایی میکنی که آرزوته.فرداش با احمد و فهیم رفتیم مطب دکتر.یه مرد میانسال که به خودش میرسید که منشی نمیخواست یه جنده میخواست. دکتر ok داد و گفت از فردا بیاد سرکارولی خواست که لباسای باز تروسکسی تری بپوشه.بازتر و سکسیتر نمیدونم چی بود دیگه.شبا بعد کار می رفتند بیرون و بعضی شبا حتی نمیومد خونه.کوس و کونش گشاد شده بود که گفتم چیکار میکنید که یه شب لو داد دکتر و احمد با دوستای دیگشون گروپ میکنن باهاش.یه ماه نشده بود که گفت قراره چربی تزریق کنه.عمل کرد و یه هفته مجبور شد بمونه خونه که یکی میومد ماساژ فرم دهی انجام میداد.بعد دوره استراحت واقعا کونش و سینه هاش بزرگتر شده بود طوری که همه نگاهش میکردن. بعد دماغ ـ لب گونه دوباره پروتز باسن و سینه حتی لبه های کوسش را لیزر کرد دیگه واقعا کوسی شد که من میدیدم ارضاع میشدم.سکسای گروپ و عمل ها کارشونا کردن و به حدی کوس شده بود که به دکترم محل نمیداد.هرشب یه ماشین میاوردش دم خونه پیادش میکرد که من اسم ماشینا رو هم نمیدونستم.گفت بیا رضایتنامه بده برم خارج.پرسیدم باکی و چرا؟ گفت میخواد پورن استار بشه.منم رفتم رضایت دادم بره.
نوشته: رضا