دومین تجاوز به من گروهی بود
سلام من افشینم ۲۴ سالمه این خاطره واسه ۶ سال پیشه
بعد از اولین باری که تو ۱۴ سالگی بهم تجاوز شد همیشه اون آخرش که آبم اومد تو ذهنم بود
هی میخواستم ازش رد بشم ولی مغزم نمیزاشت هی یادش میکرد خلاصه بعد کلی کلنجار با خودم تصمیم گرفتم دوباره امتحانش کنم ولی اینبار با میل خودم نه به زور و از طرفی هم باید به فکر ابرو و این چیزا هم می بودم که برام داستان نشه تو فاصله چهار ساله دو سه باری دوطرفه انجام دادم با یکی ولی بهم حال نداد زیاد گفتم بی خیالش بشم بچسبم به دوست دخترم
سنم هم کمی بیشتر شده بود و جا افتاده تر شده بودم
واسه کار رفتم پیش دوست داداشم تو میرداماد
یه آژانس املاک بود
چند روزی آموزش دیدم تا اینکه یه روز مدیرمون گفت برو دو تا خانوم تو فلان آدرس هست خونه رو نشونشون بده
بلند شدم رفتم دیدم دو تا خانوم درشت اندام( تقریبا ۱۸۵ قدشون بود بالای ۸۰ کیلو وزن )ولی خوشگل بودن
بردم واحد رو نشون دادم پسند کردن و با ناز و خنده گفتن تخفیف بگیر شیرینی خودتم میدیم و از این حرفا
من حال کردم یکمم راست کردم از ناز کردنشون و اومدم به مدیرمون گفتم خلاصه قرار گذاشت و گرفت براشون خونه رو
دو سه روز گذشت و اینا اساس بردن منم آمار داشتم بهشون پیام دادم چی شد شیرینی ما
گفت فردا ساعت دو ظهر بیا خونمون
من رفتم شیو کردم و به خودم رسیدم خوشحال از اینکه دو تا کس میکنم رفتم خونشون
رفتم دیدم اوه یه نفرم اضافه شده شدن سه تا
گفت راحت باش تو اتاق لباستو عوض کن
رفتم تو اتاق عین این فیلم سوپرا کرده بودن نورپردازی و همه جا اینه کاری و کلی لوازم سکسی رو میزشون بود
یکم جا خوردم گفتم حتما لزبین هستن
خلاصه اومدم نشستم پیششون یکم حرف زدیم و بعد اون اصلیه که روبروم بود گفت رویا بریم شیرینیه افشین رو بدیم خیلی زحمت کشید برامون
رویا هم گفت بریم منم ذوق کرده بودم که دونفری میخوان حال بدن بهم
که یهو رویا گفت آیدا تو هم بیا سه تایی حال بدیم بهش
من تو کونم عروسی بود رفتیم تو چراغ رو خاموش کردن سه تایی شروع کردن در آوردن لباس یه نور قرمز ریزم روشن کرده بودن
منم در آوردم لباسمو دیدم همشون خیره شدن به کون من گفتم چیه خیره شدین
آیدا گفت چه کون قشنگی داری تا حالا دادی یهو شوکه شدم موندم چی بگم هول کردم
گفت معلومه دادی پس سریع گفتم نه تجاوز شد بهم ۱۴ سالم بود حالا به چه کار شما میاد آخه
گفت دوست داری برده بشی گفتم یعنی چی گفت خیلی بهت حال میده سه تایی ارباب میشیم برات کلی حال میدیم بهت
گفتم شاید جالب باش بزار امتحان کنم
گفتم باشه امتحان کنیم
گفت دیگه برگشت نداره حداقل یه ساعتی طول میکشه گفتم باشه بریم
همین که نشستم رو تخت آیدا اومد بالا سرم یه دونه گذاشت تو گوشم برق از سرم پرید
گفتم چیکار میکنی یکی دیگه زد
عصبانی شدم اومدم حمله کنم بزنمش رویا و مینا دستامو گرفتن دیدم چه زوری دارن اینا مگه دختر نیستن
نمیتونستم تکون بخورم
گفت به ارباب بی احترامی میکنی بخوابونیدش
منو خوابوندن رو با شکم یه بالش گذاشتن زیر دلم
گفتم چیکار میکنین یهو دیدم شورت چرمی رو در آورد آیدا یه کیر ۲۰ سانتی جلو چشمام باورم نمیشد
تازه دوزاریم افتاد اینا شیمیلن چون قبلا تو فیلم سوپر دیده بودم فقط
گفتم ببین من میخواستم امتحان کنم ولی تو رو خدا یواش
موهامو گرفت کیرشو کرد دهنم گفت خفه شو تو دیگه برده ای و با فشار میکرد دهنم و اوق میزدم هی
یه دونه از این شلاق چرمیا داشتن مینا برداشت چند محکم زد رو کونم درد و سوزش بدی داشت واقعا
یه قلاده انداخت گردنم با بند چرمی داد دست آیدا حس عجیبی بود تا حالا اینجوری تحقیر نشده بودم
بعد چند دقیقه آیدا اومد پشتم دستامو گرفته بودن گفتم تو رو خدا اولشو یواش بکن
یه نگاه هم کردن و یه پوزخند زدن یه تف انداخت رو سوراخم و کیرشو گذاشت دم سوراخم بدون رحم با یه فشار کرد تو تا تهشو
از داریوش بی رحم تر بود دیوس
یهو همون خاطرات دردناک زنده شد درد و سوزش تو تمام تنم پیچید و بدنم سست شد و دستام و پاهام لرزید و اشک تو چشمام سرازیر شد
حتی نمیتونستم تکون بخورم از زیرش شروع کرد تلمبه زدن تو سوراخم و درد تو دلم میپیچید
یکم گذشت و درد کمتر شد ولی میسوخت هنوز که یهو مینا کیرشو داد دهنم همینجور که میخوردم واسه مینا یهو بی دلیل یه چپ و راست زد تو گوشم بدنم بی حس بود هیچی نمیتونستم بگم گفت من کی میشم هیچی نگفتم یکی دیگه زد اشکم در اومده بود گفت بگو ارباب همینجور نگاه میکردم دوباره زد گفت بگو ارباب گفتم ارباب منین هر سه تاییتون صدای چک ها تو گوشم میپیچید واسه مینا میخوردم که دیدم آیدا و رویا دارن جاشون رو عوض میکنن رویا قبل کردن یه چیز ریخت تو سوراخم که حالا باز شده بود یه کم
همین که ریخت تو حس کردم تمام سوراخم آتیش گرفته گفتم چی بود گفت خفه بخواب(بعدا دیدم لوبریکانت آتشین و انار ریخته) تو کونم انگار آتیش بود اینقدر داغ بود و میسوخت
با بی رحمی تلمبه میزد همون احساس اولین تجربه دادن بود با درد و تحقیر بیشتر همینجور که افتاد روم و سرعت تلمبه ها رو زیاد کرد حس کردم آبم داره میاد گفتم من دارم ارضا میشم اون دو تا رفتن کنار و رویا با شدت بیشتر تلمبه زد دستشو گذاشته بود رو گردنم و از شدت کون دادن آبم بدون اینکه دستی به کیرم بخوره پاشید بیرون و دوباره یه احساس و لذت خیلی خاص و خفن رو تجربه کردم که تو سکس با هیچ دختری نبود واقعا
با اینکه کونم از درد سوزش داغون بود و خون میومد ولی لذت بردم
رویا کیرشو در آورد و گفت دیدی بهت حال دادیم همون اولین بار که دیدیمت فهمیدیم چی نیاز داری
من کاملا سست بودم گفتم مرسی برگشتم و دراز کشیدم گفت حالا یه جایزه دیگه هم داری گفتم چی گفت آب سه تامونو میدیم بخوری یه جوری شدم چندشم شد گفت رو حرف ارباب حرف نزن که چک رو میخوری گفتم چشم ارباب نوبتی دادن دهنم و ساک زدم حسابی (خوشم اومده بود) دونه دونه ریختن دهنم منم همه رو خوردم و واسم خیلی لذت بخش بود
اونجا بود که فهمیدم ناخواسته افتادم تو این مسیر که هم کون بدم هم همراه با درد و خشونت باشه واسم لذت بخش تره تا سکس معمولی
از اون روز چندین با تو موقعیت های اینجوری خودمو قرار دادم و به جز یه بار که راهی دکتر شدم بقیش لذت بخش بوده
خواستین بگین بازم بنویسم براتون
نوشته: افشین۱۹۸۸