دو نبش، دو ترکه (۱)

خودم:
سلام وعرض ادب به حشری های عزیز.باور کردن و نکردنش با خودتون.این خاطره است نه داستان.اسمم مرتضي است و قد بلند وزنم۱۱۰کیلو وسالارراحت۲۲سانت وخوب کلفت و مردونه است هرکی باور نداره امتحانش ضرری نداره اما پول جراحی کونش با خودش…بعد از یک عمر کار و بدبختی برای پدر بالاخره شکر خدا پارسال مرد و خیالمون راحت شد ننم یک نفس راحت کشید و من و داداشم و ۵تا خواهرم به آرامش رسیدیم.بی پدر فقط بلد بود پول جمع کنه و خرج نکنه.بیشترین شیر گاو منطقه رو تولید می‌کردیم ولی خودمون یک لیوان نمیتونستیم با خیال راحت بخوریم.شما تا ته قضیه رو بخونید که چیه و چطوره…کلی زمین کشاورزی و چندین راس گاو و گوساله و خیلی ملک و تا دلت بخواد پول نزول داده بود به مردم و چک سفته از مردم داشت.بعد مراسم ۴۰وقتی در گاوصندوقش رو باز کردیم خدا شاهده فقط۲طبقه تراول و دلار و سکه داشت و طبق قانون هر برادر ۲برابر خواهر ها و مادر هم ۱هشتم مال تقسیم شد و اینقدر به همه رسید که باورتون نمیشه.مادرم زن خوب و مذهبی هست.به اونایی که پول نزول کرده بودن زنگ زد و گفت بییاید اصل پول رو پس بدین ونمیخواد نزول بدین چک و سفته هاتون رو بگیرید برید.خلاصه که همه به فیض رسیدن.من و برادرم توی این سن و سال هنوز مجرد بودیم و هنوز سر نیسان قراضه دعوا می‌کردیم. تا اینکه نو نوار شدیم و فقط با فروختن سکه ها نه دلارها شکر خدا نفری یک هایما صفر خریدیم حالا دیگه تیپ میزدیم و کیف می‌کردیم پز می‌دادیم خونه رو از روستا انتقال دادیم شهر و با مادرمون توی یک آپارتمان ۱۵۰متری شیک که به مادر رسید زندگی می‌کردیم.بخدا تلویزیون بزرگ خریدیم بلد نبودیم روشن کنیم.کمکم داشتیم می‌فهمیدیم زندگی چیه.ننه رو فرستادیم کربلا اربعین بود.یک رفیق دارم خیلی خارکسه است گفت مرتضي خونه خالیه یک زنه هست ۵۰۰میگیره میاد کوس میده خیلی خوشگله گفتم نه بابا مامور میاد آبرومون میره گفت کوسخول کی میفهمه میزاریمش عقب ماشین دراز بکشه در ریموت داره بزن بره پارکینگ مستقیم با آسانسور توی آپارتمان.خلاصه که رفت روی مخ من وعصر بود رفتیم آوردیمش و اینقدر که ترس و دلهره داشتم که نگو.خلاصه زنه اومد مستقیم رفت دوش بگیره وقتی اومد بیرون لخت بود حوله پیچید دورش دهنم باز مونده بود بخدا سفید خوشگل سینه ها شق و رق کوس سفید من تا حالا دستم به هیچ دختری نخورده بود کون پسر گذاشته بودم اونم در مالی نه توشی.خلاصه که گفت نوبتی برین دوش بگیرید چون من دوست ندارم کسی کثیف بهم دست بزنه.اول من رفتم وقتی بیرون اومدم رفیقم رفت خانومه اومد جلو حوله از دورم باز کرد تا کیرم و دید گفت یا خود خدا این چیه چقده وای.ماشالله جر میده کوس رو بیا رو مبل بشین پهلوون.چنان کیف می‌کرد که نگو.نشست گرفت دستش بازی می‌کرد و این هم هر دقیقه بزرگتر میشد.وقتی بلندتر شد توی دهنش جا نمیشد تا دوستم اومد بیرون کیرم رو دید گفت عه مادر قحبه چقدر کیرت کلفته.زهرا این امروز پاره ات میکنه.فقط اول بارشه مواظبش باش.گفت نه بابا تا حالا مرد نشده پس خودم عروسش میشم.برو رو تختت.رفتیم روی تخت و دراز کشیدم همینجور که ساک میزد لیسش میزد انگار جونم از کیرم زد بیرون باور کنید۱لیوان آب از کیرم ریخت دهنش‌لامصب می‌خورد عین بستنی.وقتی ارضا شدم گفت آفرین مرد به تو میگن گفتم بزار استراحت کنم.گفت اشکال نداره.بزار برات چیزی بیارم بخور جون بگیری.رفت از یخچال خرما و موز و میوه آورد خوردیم ۳تا مون لخت بودیم رفیقم گفت زهرا بیا من بکنمت تا مرتضي جون بگیره گفتش نه نمیخام میخام کیر کلفتش وقتی میره توش جرم بده درد بکشم کیف کنم.دستی عمدا براش خوردم که بار دوم دیر ارضا بشه سیر کیرم کنه.من خندیدم.رفیقم گفت پس برام بخورش برای اونم ساک زد کیرش بد نبود اما در برابر مال من بچه کیر بود.من وقتی این صحنه رو دیدم دوباره کیرم خوب سفت شد وحشی تر شد.کار اون تموم شد اومد دراز کشید گفت تو برو بیرون در رو ببند.دراز کشید گفت اول بارته بیا خوب سینه هامو بخور تا بفهمی میوه بهشتی چیه‌.گذاشت توی دهنم اینقد کیف میکردم که نگو گفت با کونم و بدنم بازی کن انگشتم رو بردم دم سوراخ کونش گفت خیس کن بکن تو انگشتات کلفته خشکه درد میگیره.گفتم چشم بوسم کرد گفت من اصلا وقتی کوس میدم لب نمیدم ولی ب تو میدم بیاجلو خوش تیپ.گفت دوست داری کوس بخوری گفتم نه بدم میاد گفت نه زن بگیری باید بخوری مگه توی فیلم سوپرها ندیدی چطوری مردها می خورند گفتم نه من اصلا تا حالا ندیدم فقط کار کردم .گفت آی خدا چی پسر باکره خوبی باشه یادت میدم برو پایین عین بستنی لیسش بزن بوسش کن تا بهت عادت کنه اون کیر کلفتت رو بپذیره.رفتم پایین چقد کوسش ناز بود میگن اولین رابطه هیچ وقت مزه اش از زیر زبونت بیرون نمیره راست میگن الان که تقریبا ۱سال ازون جریان گذشته شایدبالای۱۰۰تا دختر و زن گاییدم اما زهرا همیشه یک چیز دیگه است پرستار هم هست اما اضافه کاری کوس میده.همه چی اون بهم یاد داد من تا سوم راهنمایی قدیم

درس خوندم.کار با گوشی سیستم و همه چی اون بهم یاد داد.هنوز رفیقیم خیلی دوستش دارم میدونم شاید تک پرونی کنه اما دیگه رسمی کوس نمیده.عاشق کیرمه. وضعش خوبه منم کمکش میکنم اما زن فهمیده ایه. مادرم فهمید باهاش هستم به مادر گفت صیغه ایم اما اعتقادی نداره الکی گفت.به مادر قول داده که باهم برام زن بگیرند.خلاصه که در این ۱سال همه چی برام عوض شد دنیام عوض شد…بریم سر داستان کم کم از کوس لیسی خوشم اومد.ولی گفت بیا بالا بوسم کن کیرم رو گرفت گذاشت دم کوسش گفت هر وقت گفتم آروم فشارش بده بره توش.گفتم چشم داشت می‌مالوند به جلوی کوسش گذاشت داخلش گفت بکن ولی آروم تا فشارش دادم دیدم نمیره توش زورم زیاد کردم گفت وای وای صبر کن ولی گوش ندادم خیلی حس خوبی بود مخصوصا که داشت التماس می‌کرد واز زیر من نمیشد فرار کنه دادمش توی کوسش.گفت مرتضي جون عزیزم آروم باش درد داره کیف نداره اگه من کیف نکنم تو هم نمیتونی کیف کنی.صبر کن بهش عادت کنم بعد.کشیدمش بیرون گفت وای چرا در اوردیش سوخت کوسم.با آب دهن دوباره خیس کرد هم کیر منو هم دهن کوسش رو گفت بکن ولی آروم حول نکن مال خودته حالا بکنش.باز هم تندی کردم توش چی خوب بود گفت وای چی کلفته لامصب آی مامان جرم داد این همه کوس دادم این دیگه چی بزرگه بکنش عزیزم ولی همینجور تا نصفه چندتا تلمبه زدم کم کم راه افتادم سرعت رو زیاد کردم قشنگ گرفتمش توی بغل یک دفعه تا ته کردم توش جیغ زد رفیقم گفت بی پدر مادرا صدا توی ساختمون پیچید آروم باشین.زهرا گفت محمود جرم داد بیا کمک.محمود در رو باز کرد اومد تو گفت دمت گرم ولش نکن این خیلی پر رو شده میده میره ۵۰۰ تومن میگیره بهمون میخنده جرررشش بده پول رو حلال کن.اون خوشش میاد دروغ میگه درد داره.الکی میگه از صداش تو زود تمومش کنی.بکنش مرد بکنش.انتقام بگیر از تمام کیرهایی که این بهشون خندید.حرفای محمود مث مربی کنار زمین بهم روحیه میداد سرعتی رگباری تلمبه میزدم اونم زیر ناله می‌کرد بعد چند دقیقه گفت مرتضي جون بکش بیرون دارم میترکم تا کشیدم بیرون آب کوسش عین فواره زد بیرون من فک کردم شاشید یک سیلی محکم بهش زدم گفتم جنده مگه عقلت نمی‌کشه بری دستشویی توی خونه میشاشی تختم کثیف شد.محمود زد زیر خنده زهرا از ضرب سیلی شوکه شده بود ولی خنده روی لبش بود گفت کودن شاش چیه اولین بار توی عمرم این همه دادم ارضا شدم ولی از دماغم آوردی.گفتم مگه زنها هم آب دارن گفت چطور ندارن.ولی دیر آبشون میاد یا هر مردی نمتونه سیر کیرشون کنه من از شوهرم جدا شدم چون اصلا نمیتونست حتی به حال بیارتم.چی برسع به ارضا کردن‌.گفتم حالا چکار کنم من که هنوز دلم میخواد.گفت چند لحظه صبر کن دوباره بکن.داگی شد از پشت گفتم بزارم توی کون گفت نه احمق کدوم کون اون کیر رو تحمل میکنه.این فقط برای کوس کار کشته و وارده بچه کوس هم زیرش میمیره.حالا بزار توی کوس ایندفعه هر چی میتونی تند بکن دیگه بهش عادت کردم بایک تف تاخایه کردم توش دوباره شروع کرد داد و بیداد باور کنید چی حالی داشت محمود خالی شد از دیدن سکس ما‌.اون روز تا دو روز من زهرا رو نگه داشتم هم آشپزی کرد هم خونه رو تمیز کرد هم بهمون کوس داد.دمشگرم من هم ۵تومن زدم کارتش‌برای محمود هم ۵تومن دستخوش زدم کارتش زهرا بهش گفت بیا این هم پول کوسکشی برای تو.ازون به بعد زهرا برای همه خریده‌خریدهام کارهام و همه چیزم با منه چندتا کوس خوب هم آورده کردم از پرستاران بخششون.اما یکی خیلی خوب بود که بعدا میگم.در ضمن این داستان رو از زبون من ولی نوشته زهرا خانومه…

الان۶ماهه که بااین زهرا خانوم میام توی شهوانی و فیلم و عکس و داستان میبینم.بعدا عکس از همه چی براتون میزارم که ببینید راسته یادروغ.اما بقیه ماجرا من دیگه مث گربه ای که دهنش به گوشت بخوره پررو شده بودم و دلم کوس میخواست توی این ماجراها داداشم گفت مرتضي مهندس جلالی اومده میگه زمین نزدیک شهرک شما داره جزو شهر میشه و دیگه روستایی و کشاورزی نیست خیلی هم گرون شده.تواین ماجراها مهندس زمین رو کاملا قانونی با نظر شهرداری و فرمانداری و زمین شهری قطعه بندی کردن و ما سر گل زمین رو برای خودمون نگه داشتیم برای پاساژ و بقیه برای فروش.زمین خیلی بزرگ بود که تقریبا بیشترش برای پیاده رو و خیابون کشی و حتی میدون شهرداری ازمون گرفت ولی باز هم خیلی خیلی می‌ارزید همین الان بیشتر املاکیهای شهرمون برای چند قطعه باقیمانده کون میدن ببخشید که اسم شهر رو نمیگم.زهرا بهم گفت مرتضي ۱قطعه بهم ارزون میفروشی یا نه گفتم بخدا من با داداشم شریکم سهم من مهم نیست سهم اون مهمه.گفت من فلان قطعه توی نقشه رو میخوام گفتم اوه اوه اون که سر نبشه هم تجاری هم مسکونیه. گفت بهت قول میدم چک و سفته میدم وام هم میگیرم خورد خورد بقیه اش رو میدم تا آخر عمر هم باهاتم پولم ازت نمیخوام.گفتم ببینم چکار میکنم.خلاصه به هر کلکی بود معامله کردیم نصف بیشترش رو داد و بقیه اش چک داد تا وام بگیره و خورد خورد بده من هم بعدا سند بزنم‌.آخه نمیشد بهش مفت داد چون تاالان بهم کوس مفتی نداده بود خودش میگفت حساب حسابه کاکا برادر.چند روز بعد ما سر زمین‌ها بودیم نقشه برداری برای پاساژ که ۱پراید نگه داشت ۱یارو چلغوزه با زهرا و یک حوری بهشتی فوق خوش تیپ و نازنین اومدن پایین خدایا تو اگه این و آفریدی پس زهرا رو ریدی.چی بود کم کم اومدن پیش من گفت ببخشید آقا مرتضي خانوم رحمانی و شوهرشون از همکارای من هستن فهمیدن من زمین خریدم اومدن برای خرید زمین …گفتم خوش اومدن اما تقریبا همه پیش فروش شده و فقط همین سر نبش رو به روی زمین شما مونده که خیلی گرونه و سند هم کار داره تا بعد عید.گفت اتفاقا همین رو میخوان چون برای هم خونه هم مرکز پرستاری میخان.گفتم مورد نداره تشریف بیارید داخل ماشین.از بقیه خداحافظی کردم و رفتیم داخل ماشین گفتم میدونید قیمت زمین چقده گفتن آره زهرا خانوم گفتن که یک و دویست پول دادن.گفتم نخیر این دو تومن پولشه. این زمین نزدیک به میدونه ۲۵۰متر مربعه بزرگتر از زمین زهرا خانومه و الان بالای ده تا مشتری داره.شوهرش گفت نه خیلی زیاده ما نهایت بتونیم یک و نیم بدیم و۳۰۰وام بگیریم‌.باز هم ۲۰۰کم داریم.گفتم شرمنده ام من هم شریک دارم.خلاصه که دماغشون آویزون شد.رفتن پایین و من بوقی زدم و میخواستم که راه بیفتم خانومه اومد سمت ماشین و نشست داخل گفت نمیشه ماهم بقیه پول رو چک بدیم.گفت خانوم زمین رو که نمیشه قسطی خرید گفت چطور مال زهرا شد مال من نمیشه.یعنی اون از من سره.گفت نه بابا.تو کجا اون کجا گفت پس چرا نمیشه گفتم چون اون جور دیگه حساب میکنه.گفت من هم بلدم زهرا همه چیو گفته بهم ما باهم نداریم.حرفامون پیش هم میمونه.گفتم اسمتون رو نمیدونم گفت رویا هستم گفتم رویا جون تو شوهر داری و نمیشه طرفت اومد‌گفت اگه شوهرم راضی باشه چی گفت چرت نگو گفت بخدا راست میگم ما تموم حرفامون رو زدیم اومدیم ولی زهرا نمی دونه که شوهرم راضیه بهش گفتم نباید امید چیزی بفهمه.گفتم عجب حرفی میزنی نه نمیشه گفت تلگرام داری گفتم آره گفت شماره بده دادم گفت شب باهات کار دارم.خلاصه که رفت و من هم رفتم دنبال کارام‌.شب خسته بودم زود خوابیدم وکلا فراموش کرده بودم که چی شده.ساعت ۹توی بنگاه املاک که با داداشم شریکی زدیم نشسته بودم رفتم توی نت تا روشنش کردم و تلگرام بالا اومد دیدم شماره رویا که سیوش کرده بودم چندتا پیام داده.بازش کردم دیدم بعد از سلام و احوالپرسی چندتا عکس اومد وای خدایا چی ناز بود این دختر سینه های درشت و سفید وسفت قدبلند مو ها مش طلایی هر عکسی باز میکردم بیشتر سورپرایز میشدم تا آخرش که فیلم بود فیلم سکس با شوهرش که از خودشون بودوداشت کون میدادوآخ آخ می‌کرد.وقتی کیر شوهرش رد دیدم یاد ۱۲سالگیم افتادم که ازین هم کلفتر بودکیرم. تازه این اینقدر سیاه بود و حال بهم زن.آخر فیلم شوهرش گفت این کون هم به عشق آقا مرتضي گاییدم‌.دیگه شک نداشتم یارو بی‌بیغیرته. هنوز کارم تموم نشده بود که گوشی دیگه ام زنگ خورد زهرا بود گفت چطوری مهندس سیکلی.گفتم چرت نگو جنده خانوم اون کی بود دیروز گفت کف کردی سرگل کوسهای بیمارستان رو برات جور کردم این هم به تلافی خوبی هایی که کردی گفتم چرت نگو شوهر داره.شوهردار خط قرمزه.گفت میگن شوهرش بی غیرته اینو داده رئیس بیمارستان چند روز به بهانه ماموریت برده ترکیه بدجور گاییدنش.الان سرپرستار و سوپروایزر بیمارستان بخش زنانه.گفتم تو از کجا میدونی گفت بماند دیگه ببر بکنش پولتم بگیر.ولی زمین رو بهش بده توکه ضرر نمیکنی ۹۰درصد پولشم که میدن.گفتم نمیدونم والله.ساعت۱۲بهم زنگ زد گفت رویام،،مهندس فکراتو کردی گفتم به ۱شرط گفت چی گفتم جلوی شوهرت میکنمت. گفت اون از خداشه.کی قولنامه بنویسیم گفتم بعد از پارتی‌.شب جمعه ویلای ما.خونه روستارو شیکش کرده بودیم شده بود تفریحگاه و خونه مجردی ما چون چفت دامداری بیرون روستا نزدیک شهر هم بود خیالم جمع بود.قرارمون ساعت۶غروب ۵شنبه بود.ویلا بودم کارگرم با خانمش توی خونه سرایداری بودن‌ماباید برای دامداری کارگر۲۴ساعته داشته باشیم.بساط جوجه و پلو و بقیه چیزها رو دادم بهش تاکید کردم تا بهت زنگ نزدم خودت وخانومت هیچکدوم نمیایید داخل چون مهمان ویژه دارم.زنگ ویلا رو زدن از دوربین دیدم خودشونن.وقتی اومدن داخل دیدم وای زهرا هم که هست.اومدن داخل خونه زهرا گفت نامرد تنها تنها مگه قرار نبود زیر آبی نریم.گفتم زری جون من گفتم آقا امید هست شاید که تو یا رویا جون با بودن کنار هم ناراحت بشین.گفت مگه بهت نگفتم ما باهم نداریم و چیزی بین ما گم نیست.گفتم اشکال نداره برو از یخچال میوه شربت بیار بشینیم تا جو آروم بشه بعد.کمکم همه لباس در آوردن و راحت نشستیم تو این حین امید ساکت بود‌گفتم آقا امید چرا ساکتی گفت چی بگم گفتم اگه دلت راضی نیست بگو من نمیخوام بدون رضایت با خانومت باشم‌زهرا واسم کافیه.زهرا هم مث خری که بهش تی تاپ بدن کیف کرد‌…گفت نه آقا مرتضی یه وقت این موضوع جایی درز نکنه یا کسی نفهمه.چون ما به هر حال توی این شهر زندگی می‌کنیم.گفتم خیالت راحت من خودم از شما بیشتر مواظبم چون تازه یکساله که دارم معنی زندگی واقعی رو میفهمم. موقعیت اجتماعی من از شما بالاتره.فقط نگران زبون زهرا باشین.زهرا بهش برخورد گفت یعنی چه.حالا که اینجوره اصلا من میرم واینمیستم. از اول هم اومدنم اشتباه بود.بلندشد مانتو بپوشه که بره از پشت بغلش کردم‌گفتم خوشگل خانوم تو معلم منی اگه بری که من بلد نیستم با رویا جون چیکار کنم.گریه کرد گفت تو که بمن نگفتی منو دعوت نکردی بعدشم بهم میگی فضول باشی.گفتم ببخشید بیا پیشم.بهت قول میدم پروانه ساخت خونه ات رو بهت هدیه بدم.پرید بغلم گفت دمت گرم لوطی.گفت بیا تو اتاق.رفتم اونجا از کیفش دوتا قرص در آورد گفت اینو الان بخور اینو نیم‌ساعت دیگه تا نگفتم کاری نکن.گفتم خطر نداشته باشه گفت نه دیوونه نترس میخوام یک‌جور اینو بکنیش که دیگه به غیر تو هوس کوس دادن به کسی رو نکنه.خیلی پر روست از وقتی با رئیس بیمارستان رفته ترکیه از کیر اون تعریف میکنه من بهش گفتم تو کیر واقعی ندیدی.امشب معلومش میکنم.خندیدم گفتم دهنت سرویس زری.گفت بخورش زود باش یک بطری کوچیک آب معدنی هم از کیفش در آوردم گفت سریع چشاتو ببند تا آخرش سر بکش.آقا من هم قرص اول رو انداختم بالا و آب و سر کشیدم تا از گلوم پایین رفت آتیش گرفتم.گفتم لعنتی بنزین بود‌گفت نه خنگه ودکا بود ریخته بودمش توی بطری‌توکه فاز مذهبی برداشتی نمیخوری خودم دادمت گناهشم با خودم.این رفت توی حال و چنددقیقه نشستم بعدش دیدم کله ام داره داغ میشه و عرق کردم صدای آهنگ میومد بلند شدم رفتم توی حال دیدم دوتایی مث دوتا فرشته با شلوارک و تاپ دارن میرقصن.بیست دقیقه گذشته بود رفتم قرص دوم رو خوردم دیگه کله داغ بود توی بغل هم میلولیدیم نا خودآگاه کیرم شق شده بود رفتم تو اتاق خواب زری اومد گفت اثر کرد گفتم اینا چی بود گفت یکی برای خوب شق شدن یکی برای تاخیر انزال الان لختش میکنم میارمش فقط تو لخت نشو رفت لباس رویا رودرآورد باهم با شورت و کرست اومدن توی اتاق شوهرش هم اومد.گفت همه چشمها بسته خواهش میکنم. رویا وامید چشمارو بستن.زری شورتم و کشید پایین گفت باشماره۳چشما باز .۱و۲و۳حالا باز‌.تا رویا چشماش باز کرد کیرمو دید گفت یا حضرت کیر این چیه‌.شوهرش گفت رویا کارت تمومه‌.بخدا بیا بگذر از قضیه.دیگه این بکنتت کوست کوس نمیشه باید بری تعمیر اساسی.من خندیدم گفتم ولی هرکی رو کرده مشتری ثابتش شده.امید شورتش و کشید پایین گفت بعدش این باید کی رو بکنه‌خندیدم گفتم دست خود را کوس کن و منت از کوسکش نکش.همه خندیدن.گفتم خانمی تو شروع کن تا رویا جون هم شروع کنه‌.زری یک‌کم دهن گشاد بود اما رویا لبا غنچه.زری بزور می‌کرد دهنش.رویا گرفت دستش گفت امید بیا بهش دست بزن چی جبروتی داره حتی تو فیلما هم همچین کیری کمیابه.شوهر بی غیرتش نشست پیش اینا شروع کرد ساک زدن گفت وای چقدرم داغه.گفتم نوبتی بخورید عجله نکنید.زری یک چشمک زد بهم.گفتم بسه دیگه چند دقیقه است که خوردین خیس شده بزارید من هم ببینم رویا جون چی داره زیر شورتش.بلند شد کشید پایین وای چی کوسی فقط لبهاش بیرون زده بود وبزرگ که من عاشقشم.لباش و بوسیدم سینه هاش رو کشیدم بیرون گنده بزرگ نوکشون کلفت و قهوه‌ای زیبا.توی دهنم مث یک گردو بود.خوردمشون پایین هم شوهرش و زری کوسش و میخوردن.رفتم روش پاها رو دادم بالا گفت آقا مرتضي بزار اول امید بکنه باز بشم بعد تو بکن خیلی کلفته.گفتم نه عزیزم لذتش به دردشه. شوهرش کیرمو توی دهنش کرد و خوردش بعد گرفت گذاشت دهن کوس رویا گفت بسم الله شروع کن.آقا با یک ضربه تا نصف کردم توش یک جیغ نازی کشید گفت امید لعنتی پاره شدم کله کیرش مث نارنجک کوسمو ترکوند.وای مامان چی کلفته.دردم میاد غلط کردم.زری گفت گریه کن عزیزم حق داری دیدی از کیر دکتر بهتر هم هست.بکنش مرتضي جون ولش نکن جرش بده پول زمین و حلال کن.شروع کردم تلمبه زدن شوهرش از صدای زنش آبش اومد.افتاده بودم روش قد بلند بود توی بغلم ناز ناله می‌کرد.گفت مرتضي جون دردم میاد کیف نمیکنم بلند شو برگردم ازپشت تا نصفه بکن.گفتم چشم خانوم خانوما. برگشت وقتی بلندشد دم کوسش سرخ سرخ بودچشماش خیس گفت امید بیا جلو نوبت تویه …گفت نه این جا نمیشه توی کونم اگه منو بکنه نمیتونم یک هفته بشینم رو صندلی.گفتم چی میخوای کون بدی گفت نه میترسم.مگه خرم.رویا گفت گوه خوردی بیا جلو خم شو.گفتم رویا خانوم زشته اون مرده گفت کدوم مرد بی‌غیرت نیم‌ساعته توی کوسم تلمبه میزنی نگاه میکنه جق میزنه بکنش.کونش سفید و تپله بار اولش نیست از بچگی کون داده.رفت کیفش رو آورد بدبخت امید مث سگ ازش می‌ترسید زری فقط می‌خندید.ژل در آورد ریخت رو و توی کونش.امید گفت رویا تو رو خدا از آبیه بریز این فقط روان ترش میکنه بدتر جر میده.اون بی حسش میکنه.رویا گفت هر دو شریکیم باید تاوان بدیم زری می‌خندید.کونش رو آورد دم کیرم چه سوراخ قشنگی داشت مرد بود ها ولی تمیز تپل سفید بدون مو.اومده بود بده اما نمیدونست چی سرنوشتی منتظرشه‌رویا رفت پشتم از پشت کیرمو گرفت ژل زد گفت خودت آروم آروم بیا عقب تا بره توش گفت رویا جون بخدا میترسم این سرش خیلی بزرگه.گفتم نترس خودت بکن توی کونت.نمیدونم زری چی بهم داده بود که آبم نمیومد.فقط تشنه بودم گفتم زری برو از یخچال آب بیار …‌گفت تشنه شدی گفتم آره گفت ایوالله پس خوب اثر کرده.الان میام.تا زری رفت امید آروم آروم میومد عقب رویا کیر رو توی دستش رو به سوراخ امید گرفته بود سرش رفت توش امید گفت مرتضي صبر کن عادت کن بدجور بزرگه ای وای چی غلطی کردم.یک آن رویا محکم منو هل داد کیرم هم که لیز بود تا ته رفت تو کون امید و افتاد روی تخت من هم تعادلم رو از دست دادم افتادم روش رویا هم روی من به هرچی بگی قسم کیر تا ته با تمام قوا رفت تو کون امید.چنان نعره ای کشید و دادو بیداد و فحش داد که کونم پاره شد رویا لعنتی بلند شو دارم میمیرم.دیگه دوستت ندارم خودمو میکشم.آقا رویا لج کرده بود بلند نمیشد بزور پرتش کردم اونور از روی امید بلند شدم.طفلک کونش پر خون بود.گفت امیدجان بخدا این منو هل داد.من کاری نکردم گفت میدونم دیگه نمیخامش‌.این منو بی‌غیرت و کونی کرد خودمو میکشم.ریدم تو این زندگی.آقا زری هم اومد گفت لعنتی رویا چرا اینقدر بی رحمی.گفت بزار درد بکشه بفهمه کون دادن چیه‌.ده روز ترکیه دو نفره بزور میکردن کونم این آقا پولش رو گرفت رفت پراید خرید.هیچچی بهم نداد.فقط یک سفر و چندتا کادو با یک سمت توی اداره خر حمالی بیمارستان بهم رسید الان هم که نصف حقوقم رو خرج تریاکش میکنه.انتقامم رو گرفتم ازش.فردا هم میرم تقاضای طلاق میدم.بلند شدم از روشون گفتم پاشین کون بنده خدا جر خورده بود دستمال کاغذی کردیم توش.اونا پرستار بودن خودشون می‌دونستن چکار کنند.بلند شدم همینجور که کیرم شق بود گفتم لباس بپوشید فقط۵دقیقه وقت دارید برید گورتون رو گم کنید لعنتی ها اومدن از هم انتقام بگیرن.زری گفت ناراحت نشو عزیزم زن و شوهرند خودشون میدونن.چنان زدم زیر گوش زری که برق از کونش پرید.گفتم جنده همش تقصیر توست.این برنامه رو تو چیدی که از رویا انتقام بگیری.پاشو برو گمشو تا سگها رو نیاوردم جرتون بده همه بلند شدن رفتن من موندم و پشیمونیش‌آخه مرده بدجور جر خورد و شکسته شد.دیوار حرمت بینشون شکست زنه از خوشگلیش سو استفاده می‌کرد.خلاصه که رفتن و من موندم و یک کیر شق و شکم گرسنه…‌‌

نوشته: داش مرتضی

ادامه…

دکمه بازگشت به بالا