روز عجیب

سلام
من امیدم ۱۸ سالمه و یه داستانی رو براتون تعریف میکنم که در آخر به کمک و نظرتون نیاز دارم
حدود ۴یا ۵ سال پیش یکی از فامیلامون از شهر دوری میان به خونمون تاچند روزی اینجا بمونند و برگردند ما یکی از روز‌ها رفتیم به یک باغی از اشنایان که قرار شد منو پسر فامیلمون زود تر بریم تا اونجا رو یکم تمیز کنیم خلاصه ما رفتیم و رسیدیم و شروع کردیم به تمیز کاری و بعدش که کارمون تموم شد گفتیم تا خانواده ها بیان یکم استراحت کنیم دراز کشیدیم و داشتیم حرف میزدیم که حرف از سکس شد و اون برام داستانای رفیقاشو تعریف میکردو منم گوش میدادم جفتمون سیخ کرده بودیم اون به من دست میزد و منم به اون خلاصه با هم قرار گذاشتیم که یه چند دقیقه باهم سکس کنیم هم‌من اونو بکنم و هم اون منو ما با خجالت و استرسی که داشتیم لباسامونو در اوردیم جفتمون بی تجربه و برا اولین بارمون بود نمیدونستیم چجوری شروع کنیم با بدن همدیگه ور میرفتیم عشق بازی میکردیم و لاپایی میزدیم و برای هم ساک میزدیم وقتی بغلش میکردم از پشت کیرم میخورد به رون و کونش که یه حس خوبی بود ولی وقتی اون بغلم میکرد حسم بیشتر میشد کیرش میخورد به سوراخ کونم گردنمو میخورد محکم بغلم میکردو کیرشو میزاشت لای پام من شل شده بودم دیگ دوس نداشتم بکنم خوشم اومده بود که منو داشت میمالید خیلی حس خوبی داشت اصلا یه حس خاصی بود ولی عجیب بود که منی که اصلا دوس نداشتم بدم و فقط بکنم چون قرارمون بود که چند دقیقه اون بکنه و چند دقیقه من ولی خب وقتی که شل شدم اختیارمو از دست دادمو همش زیرش بودم کیرش از من بزرگتر و کلفت تر بود که من خوشم اومده بود و براش ساک زدم اونم ساک زد برام ولی خب من بیشتر لذت بردم حسی که اون موقه وقتی دراز کشیده بودیمو از پشت بغلم کرده بود و کیرش میخورد بهم خیلی خوب بود اخرش هم ابمونو ریختیم روی بدن هم ولی خب کیری داخل کونمون نرفت در حد مالیدن و ساک زدن بود ولی استرس که یهو کسی ببینه یا کسی بیاد حشریم کرده بود اخر سر هم رفتیم تو استخر و خودمون رو تمیز کردیم داخل استخرم یکم همو مالیدم و اومدیم بیرون و چند دقیقه ای گذشت و ما هم که کارمون رو کرده بودیم خانواده ها اومدن و اون روز روز خوبی برامون بود از اون ماجرا حدود ۵ سال میگزره و من هر موقه به اون اتفاق فکر میکنم حالم یه جوری میشه نمیدونم‌چجوریه ولی حس خوبیه من هر چند وقت یکبار وقتی حشری میشم خودمو انگشت میکنم و اشیا و چیزی باشه داخل کونم‌فرو میکنم که یه حس باحالیه
شاید براتون عجیب باشه ولی من از گی خوشم‌نمیاد شاید مسخره کنین بگین همین کارت خودش گی ولی خب من از گی خوشم‌نمیاد بعضی موقع ها یه فکرایی میزنه تو سرم که با یه ادم خوب سکس کنم هم اون منو بکنه هم من فرقی هم‌نداره ولی خب باز با خودم میگم نه نمیشه فکرای ذهنی اذیتم میکنه ولی داستان های این سایت و هر وقت میخونم‌حشری میشم نمیدونم‌چجور حسیه هم دوس دارم‌بدم هم‌دوس دارم بکنم میترسم که تجربش کنم یا اصلا تجربه کردنش کار درستیه یا ن من بین مغز خودم و افکارم گیر کردم نمیدونم باید‌چیکار کنم وقتایی که تنها میشم با بدن خودم حال میکنم‌ و اشیا تو کونم میکنم و حس خوبی بهم میده ولی خب یکم‌که میگذره بهش فکر میکنم پشیمون میشم ورزشکار هم هستم و بدن خوبی دارم ولی وسواس فکری گرفتم از بس به اینا فکر کردم نمیدونم‌چیکار کنم تو سایتم که داستان بقیه رو خوندم یکی میگفت مردونگیتو ازت میگیره اگه اینکارو کنی ابنه ایت میکنه و اگه آیندت برات مهمه اشتباه نکن و…
و اینکه هم‌حال میکنم‌و حس خوبی بهم میده هم بعد چند وقت پشیمون میشم ولی خب باز تکرارش میکنم خلاصه داستان بعد از اون‌ اتفاق باغ با کسی همچین کاری و نکردم نمیدونم انجام‌بدم با یکی دیگه یا نه چون اون اینجا نیست
هر کی میتونه کمکم کنه و راه درستو بهم نشون بده

نوشته: امید

دکمه بازگشت به بالا