زنده باد اشتباه خوب من (۱)
با جیغ بلندی که کشید تکون شدیدی خوردم دیگ صبرم تموم شد یه راست راهمو سمت اتاقش کج کردم با صحنه ایی که دیدم عقل از سرم پرید دسته دسته موهاش و کنده بود قیچی دورش گویای همه چیز بود حالا اونو سمت شکمش برده بود و پشت سر هم جیغ میکشید با شوک رفتم سمتش تمام عضلاتم منقبض شد
+چه گوهی میخوری یکتا
_جلو نیا جلو نیا به خدا میزنم میزنم نیا جلو
د تو گووووووه میخوری بنداز اونو تخم سگ
با صدای ما مهربان و آهو اومده بودن بالا و مهربان با گریه شیون یکتا یکتا سر داد
یک لحظه نگاهم به آهو خورد آروم بود و با ترحم به صحنه نمایش جلوش نگاه میکرد
یکتا اون قیچی و بنداز زمین بهمبگو چی شده
_نمیخواااام حالم ازتون بهممیخوره از همه تون بدم میاد بدم میاااااد تو تو زندگی منو نابود کردی تو اون بهرام سگ پدر میخوام یا تو و بکشم یا خودمو
و با این حرفش با قیچی حمله ور شد سمتم
صدای جیغ آهو و گریه مهربان و تیزی چاقویی که به دستم رفته بود همه در عرض چند ثانیه اتفاق افتاد یک لحظه به خودم اومدم دیدم یکتا از سر و دماغش خون میریزه و زیر لگد منه مهربان نشسته داره التماس میکنه تمومش کنم نفهمیدم چی شد حالم از خودم بهم خورد که دارم میزنمش تحملم تموم شد تنها چیزی که دیدم سوئیچ ماشین بود برداشتم و از خونه زدم بیرون با آخرین سرعت رفتم
فرار کردم از خودم از یکتا از آهو از اون خونه نفرین شده …
لمس کردم تنشو سفید بلوری بود اون سینه های ۷۵ سفتش دست پرورده باشگاهی بود که ثبت نامش کردم زبونمو رسوندم به نوکش و لیس زدم وقتی آه کشید برام یه لیس محکم تر زدم دستمو رسوندم سمت بهشتش همزمان باهاش بازی کردم آه هاش غلیظ تر و حالا ناله هم بهش اضافه شده بود و بریده بریده صحبت میکرد
_آییییی من من میخوام
+چی
_من آههه من سرورمو میخوااام
+با انگشت وا دادی هرزه؟ببین چقدر حقیری داری برای کیرم التماس میکنی
آه هاش غلیظ تر شد
سه هفته بود خودمو گم کرده بودم ازش تشنه شده بود
رفتم سمت بهشتش زبون زدم سر چوچولش و میک زدم سرمو محکم فشار داد که نیشگونی از نوک ممه هاش گرفتم با جیغ سرمو ول کرد
+ببین جنده هروقت خودم بخوام برات میخورم یه بار دیگه این غلطو بکنی میدم سگ بکنتت
_ببخشید ببخشید غلط کردم بخور توروخدا
ترشح کصش انقدر زیاد شده بود که پارچه تخت و خیس کرد آب از همه جاش میزد بیرون دیک زبونم خسته شد
خودم نشستم و بهش اشاره کردم سریع اومد جلوی پاهام و زانو زد
اول نوک کیرم و بوس کردم بعدم آروم آروم لیس زد دهن و زبون داغش بردم تو یه خلسه دیگ تمام آرواره های جنسیم فعال شد نا خودآگاه آه کشیدم و جوون گفتم
+اوووف بخورش بخورش توله سگ تشنه موندی سه هفتا آره؟
_چشم میخورم بله دلم تنگ شده بود
+جووون جندگی میکنی برام سرش و بمک
با غنچه کردن لباش دور کیرم وحشی شدم و تو دهنش تلمبه میزدم سرشو محکم فشار دادم که عوقش در اومد
+مگه همینو نمیخوای مگه تشنه نموندی بخورش بخورش
ولش کردم پرت شد سمت عقب و یه خنده ریز کرد
خندش و که دیدم جری تر شدم پرتش کردم رو تخت
پاهاش و انداختم رو شونم با کیرم میکوبوندم رو کصش
آه و ناله هاش خیلی رفته بود بالا
+چته حرومزاده میخندی بکنم توت خنده یادت بره برام هرزه گی میکنی فقط فهمیدی
_آهههه بک بکن بکن
+التماس کن برام
_میخوااام میخوااام غلط کردم لطفا لطفا بکن
با فشاری که وارد کردم یه آه غلیظ کشید آروم آروم تلمبه زدم دستمو رسوندم با ممه هاش و باهاش بازی کردم تلمبه های آروم و عمیق باعث میشد ممه هاش بلرزه صحنه جالبی بود برام ریتمیک وار خودمو توش جلو و عقب کردم اون یکی دستمو رسوندم با کصش و لابیا هاش و میمالیدم با لرزش عمیقی ارضا شد کصش داغ شد خودمم دیگ تحمل نداشتم کشیدم بیرون دو سه بار زدم آبم پاشید رو سینه هاش
دستمال کاغذی ا آوردم و پاک کردم آبمو براش سرش و بوسیدم کبودی بالای سینشو نوازش کردم هیچی نمیگفت نگاهش به سقف بود گوشیم که زنگ خورد نگاه هردوتامون افتاد به صفحه یکتا بود
نگاهم کرد و چیزی نگفت گوشی و سایلنت کردم و به حالت برعکس گذاشتم
+آهوی من بیا ببرمت حموم خسته شدی
_خودم میرم نمیخواد
+پاشو باهم بریم تو خسته ایی میخوام خودم بشورمت
_نمیخوام محسن میشه تمومش کنی
چیزی نگفتم دراز کشیدمکنارش سرش و گذاشتم رو سینم
+میدونستی دلخوشی منی؟
1:لطفا فحش ندید اگه دوست نداشتید انتقاد با بی احترامی متفاوته
2: این داستان تلفیقی از واقعیت و خیاله
3: میتونه ادامه دار باشه اگه ازش خوشتون بیاد
نوشته: م.پ