زنم مرضیه (۱)
محمدم27سالمه. زنم مرضیه 26 سالشه قدش بلنده با وزن 80 کیلو سینه75 وخوش فرم کون بزرگ و خوش استایل با پاهای پر. مرضیه خوش تیپه و معمولا لباسای تنگ میپوشه بامانتو های کوتاه.
ما حدودا 4 ساله ازدواج کردیم. اوایل دوست بودیم تا کم کم بینمون علاقه بوجود اومد. یمدتی گذشت تا سکس بین ما شروع شد و اروم اروم پیشرفت کردیم تا اینکه میخاستم از کون بکنمش و راضی کردنش سخت نبود. تااینکه زمان مجردی رفتم خونشون چون کسی نبود و زیاد تنها میشد.
کیرمو که حدودا18 سانت میشه رو برام ساک زد و باهاش حسابی بازی کردو منم کسشو خوردم تا اینکه به شکم خابید و اروم کردم تو کون مرضیه حتی یذره هم خیسش نکردم و با کمی درد کردمش تو یکم ک وایسادم تلنبه زدنو شروع کردمو کون مرضیرو میکردمو اونم دیگ داد نمیزدو میگفت بکن محکمم بکنننن!!!
برام تعجب بود ک بار اول چقد راحت ازکون سکس کردیم!! خلاصه بعد از 40 دقیقه ابمو ریختم توکونش. کیرمو که درآوردم کونش حسابی باز شده بود و دورشم سیاه بود و اب من ازش میریخت بیرون… خلاصه سکسامون زیاد شده بود و برای من تکراری بود تااینکه فکر سکس سه نفره اومد تو سرم و خیلی بهش فک کردم تااینکه به مرضیه گفتم داستانو و اینکه من خوشم میاد تو به هرکی خاستی بدی و من مشکلی ندارم و اونم گفت منم دلم میخاد یبار تجربش کنمو به دونفر بدم ولی هم میترسم هم پرده دارم…
یمدتی گذشت تا ازش پرسیدم چرا راحت کون دادیو زیاد دردت نگرفت جوابی نمیداد تا با هزار قول و بدبختی راضی شد بگه.
قضیه این بوده ک مرضیه از16 سالگی وقتی میرفتن خونه خالش پسر خالش که 20 سالش بوده خرش میکرده و شبا موقع خاب مرضیه رو میکرده و زیاد کون مرضیه میزاشته و اب کیر میریخته توش و کونشو خوش فرم تر میکرده و تا قبل اشناییه مرضیه بامن، به پسرخالش کون میداده که حدودا 5 سال میشه!
بعد از آشناییمونم من زیاد مرضیه رو میکردم و هرجا میتونستیم سکس داشتیم تا اینکه بعد از چندسال مرضیه دانشگاه یه شهر دیگه قبول شد و رفت ولی باهم بودیمو همو میخاستیم!
بعد از حدود یک سال با یکی از پسرای کلاسشون که اسمش امیره رابطه گرمی گرفته بود حتی باهم بیرونم میرفتن.
مرضیه همه چیو بمن میگفت و یبار شب توکوچه گردنو سینه های مرضیه رو خورده.
منو مرضیه قرار گذاشتیم وقتی ازدواج کردیم من پردشو نزنم، همونطور که کونشو یکی دیگ افتتاح کرده، پردشم یکی دیگ بزنه.
یبار که مرضیه اومد شهر خودمون قرارامونو گذاشتیم و زود ازدواج کردیمو یه مراسم مختصر گرفتیم. چون مرضیه خیلی دلش میخاست زیر امیر بخابه و پردشو بزنه!
بعد از ازدواج منم با مرضیه رفتم و توی همون شهر ی خونه اجاره کردیم.
چندروزی گذشتو برای دو شب مرضیه نیومد خونه و گفته بود میخاد از کون به امیر بده!!
وقتی اومد خیلی خسته بود و رفتم لباشو بوسیدم و بوی اب کیر میداد! نشست بغلم و گفتم تعریف کن.
گفت از وقتی رفتم دارم میدم. گفتم چ کمری داره. ک گفت تنها نبود دوستشم بود.
گفتم کدوم گفت اونم هم کلاسیمه و دوتایی اومده بودن چون دوست امیر خیلی تو کف منه!!
خلاصه حسابی مرضیرو کرده بودنو پاشدم لختش کردم دیدم کونش خیلی گشاد شده و روی کونش حسابی سرخه.
گفتم زدنت؟؟ گفت اره وای نمیدونی چقد حال میداد وقتی دو تا کیر میکردن تو کونمو حسابی کتکم زدن…
منم راست کرده بودم ک زنمو دو کیره گاییده بودن، ادامه داد که امیر و مهدی مجبورش میکردن وقتی میکننش بخنده و نباید اههو اووه کنه. میگفت سخت بود ولی بخاطر امیر سعیمو کردم وقتی یکی یکی میکننم بخندمو خوشم بیاد…و اخرشم مهدی ابشو ریخته تو کون مرضیه و امیرم تو دهنش ریخته و مرضیه اومده!!
خلاصه یمدت گذشت و مرضیه زیاد به امیر کون میداد تا یشب من میخاستم مرضیه رو بکنم و حسابی ساک زد کیرمو منم سینه هاشو کسشو اساسی براش خوردم! بهش گفتم برگرد و کونت بزارم گفت آخجووووونننن و برگشت و کونشو باز کرد و سوراخش سیاه و باز بود و منم با یه تف راحت کردم توکونش و تلنبه زدم و مرضیه گفت جووووونننن تا ته بکن تو کونم کیرتو و محکم بزن رو کونممم…
منم محکم میکردمشو یکم گذشت پرسیدم مرضیه میشه مثه وقتایی ک به امیر میدی کون بدی ببینم چطوریه؟؟
گفت باشه
کیرمو دراوردو نشست جلوم ساک زدو کیرمو تا تهههه میکرد تو حلقش ک صدای اوق میداد و گفتم کیر امیر چقده؟ گفت ازتو کلفت ترو دراز تره که من یهو حشرم رفت بالاتر که مرضیه اون کیرو اینطوری میخوره
حسابی خوردو پاشد کیرمو خشک کرد و خم شد جلومو کونشو باز کرد! گفت حالا سر کیرتو بزار روکونم و منم همینکارو کردم و مرضیه گفت حالا تا ته بککککنننننشششش تووو کووونننممممم
منم کل کیرمو کردم تا تههه تو کون مرضیه و محکم تلنبه میزدم ولی مرضیه اصلا آه ه و او ه ه نمیکرد و صورتمو نگاه میکردو قه قه میخندید و میگفت اررررررهههه جووووونننن هههاااهههه ههاااااوووووو من محکم میکردمو مرضیه با خنده های بلند جوری جییغ میزد که انگار خیلی خوشش میاد و قلقلکش میاد
اینارو که دیدم گفتم ا
میر چیکار کرده که انقد جنده شدی؟؟
گفت جنده ی امیر شدمممممم حال میده زیره خودشو دوستاش بخاببممم و اونا کوووووونننمممممم بزارررررررننننننن
با این حرفاش من ارضا شدمو ابمو یدفه خالی کردم توکونش که مرضیه خندید
گفت جووون حشری شدی آبت اومد؟؟؟
گفتم آره جنده!! خلاصه چند روز گذشت و من همش تو فکر این بودم امیر چیکار کرده مرضیه کون دادن براش انقد عادیه و میخنده!!
تا اینکه قرار بود مرضیه بره پیش امیر تا پردشو بزنه!..
ادامه دارد…
نوشته: محمد