زنی عاشق آنال سکس 173

با این که ار گاسم شده بودم ولی دوست داشتم همچنان به کردنم ادامه بده .خوشم میومد . انگار سیستم مقعد من یه سیستم دیگه ای بود .. یه لذت دیگه ای به من می داد . شاید هنوزم به خاطر همون سالهای دور احساس قدرت می کردم . از این که بقیه زنها احساس ضعف می کنند و من می تونم . ولی الان دیگه این حس به یک لذت تبدیل شده بود . چشامو می بستم یا حتی وقتی که باز بود و با لذت و عشق به جرکت کیری فکر می کردم که راه کونمو طی می کرد و هیجان منو زیاد
 -عالیه .. جووووووووووون .. خیلی عالیه . خوشم میاد . سیا جونم .. اگه نمی تونی خودت رو داشته باش آب بریز . آب بده . جلو شو نگیر ….
-منم دارم حال می کنم عزیزم .
 -باشه خودت می دونی … هر وقت عشقته .. بگو … برام تعریف کن … خوشم میاد بگی چی می بینی …
 مرتب کف دو تا دستاشو به کونم می زد و می گفت که دارم خیلی چیزا می بینم . خیلی چیزا که نمی تونم ازش دل بکنم …
-منم نمی خوام که تو دل بکنی . خودم پیشت هستم . ولت نمی کنم  .
 سرمو بر می گردوندم تا اون چشای خوشگل و صورت قشنگشو ببینم .. ووووووویییییی چه حالی می داد کیرش .. از بس کیر کلفت و بادمجونی جبار رفته بود توی کون من کیر سیاوش  بدون تقریبا کمترین دردی به من حال می داد … حرکتشو توی کونم تصور می کردم و اون صحنه بیرونی و تماس کیر اون به کونمو که پوست و حلقه سوراخ کون رو به خوبی نشون میده هر چند من خودم به خوبی نمی تونستم شاهد این صحنه باشم و هر قدر هم سرمو خم می کردم نمی تونستم عمق کار رو ببینم ولی به نظرم میومد یکی دوبار فیلم خودمو دیده باشم .  می دونستم در هر لحظه ای چه حسی باید بگیرم . وقتی  که با انگشتاش به بدنم دست می کشید .. وقتی با پنجه هاش کونمو به قبضه خودش در می آورد .. وقتی کیرشو توی کونم فرو می کرد … و درست در لحظاتی که حس کون دادن داشتم و تصور حرکت کیر جوندارشو توی کونم .. حس کردم که کونم داغ شده و اون داره مایع گرم و زندگی بخششو توی کونم می ریزه .. فوری حس و تمرکز خودمو رسوندم به حالتی که توی کونم خالی می کنه … بازم سرمو بر گردوندم تا اون صورت خوشگلشو ببینم که  به وقت انزال چه حالتی پیدا می کنه . با این که گردنم کمی درد گرفته بود صبر کردم تا چشای خوشگلشو باز کنه و من ببینمش . وای  که چقدر  ناز و خوشگل می شد وقتی که چشاشو خمار می کرد و منم لذت می بردم از این که اون داره ازم لذت می بره ! کیرشو که کشید بیرون منم دهنمو واسش باز کردم و با لذت اون کیر به کون رفته ام رو ساک زدم …  انگار ساک زدن بهش می ساخت . چون لحظه به لحظه حس می کردم که کیرش توی دهنم داره سفت و سفت تر میشه . وقتی که کیرشو بیرون کشید فکر کردم که دیگه وقت خواب و استراحت و بغل زدن همدیگه رسیده  . ولی با کمال تعجب دیدم که موتورش تازه گرم افتاده .. اومد رو من که طاقباز شده بودم قرار گرفت و تلمبه زدن داخل کسمو شروع کرد … خوشم میومد . از حریص بودنش و هم از خودم که سیر بشو نبودم .
 -فدات شم … چقدر تو امروز داغی ..
 -اگه تو بخوای همیشه واست داغ می مونم آتنا جون ….
 و من با لذت و با هوس و عشق و با تمام وجودم تسلیم اون بودم  … یک ساعت دیگه هم مشغول بودیم . بدنمون کاملا خیس شده بود . ملافه ای رومون کشیدیم و در آغوش هم به خواب رفتیم . من عین خیالم نبود . انگار که توی خونه خودم خوابیدم . شاید به خاطر  اطمینانی بود که شوهرم پژمان به من داشت و این که می دونستم تا چند ساعت دیگه هم نمیاد خونه . و اگرم مثلا الان می رفتم خونه و اونو می دیدم می تونستم یه دروغ تحویلش بدم و بگم چون دیشب تنها بودم رفتم خونه دوستم . اون که دیگه زنگ نمی زد خونه دوستم تا بپرسه من اون جا بودم یا نه . اخلاقشو می دونستم . عاشق همین مرامش بودم . آدم یه شوهر خوب داشته باشه می ارزه به صد تا دنیا .. انگاری که صد تا شوهر داره . خنده ام می گرفت با این افکارم .
وفتی بیدار شدم برای ثانیه هایی اون فضا  و حتی خود سیاوش واسم گنگ می نمود . چند ثانیه ای گذشت تا به یاد آوردم این جا چیکار می کنم . شاید به خاطر لذت زیادی بود که برده بودم و خواب سیری که داشتم . یه خورده با هم ور رفتیم و حدود ظهر بود که رفتم خونه …. مار از پونه بدش میاد دم اونه اش سبز میشه . همین یکی رو کم داشتم . پر هام برادر شوهرم بود خونه . تازه ارث پدر هم طلبکار بود .
 -کجا بودی آتنا …پژمان گفته بود که تو تنهایی ..منم دلواپس شدم و گفتم بیام پیشت … …. ادامه دارد …. نویسنده ….. ایرانی

دکمه بازگشت به بالا