زنی عاشق آنال سکس 52

-اونی که فنی کار باشه و بدونه چیکار کنه کونش درد نمی گیره . منم همین طورم دیگه .. ولی اگه بخوای به طرز وحشیانه ای باهاش برخورد کنی کون فیل هم اگه باشه دردش می گیره .  از این حرف خودم تعجب کرده بودم . تورج هم زیر من دراز کشیده بود .. گفتم باشه یه خورده کیرشو به کسم بماله که وقتی دارم کون میدم  بیشتر حال کنم . به سحر  نشونی  فیلمی رو که تو اتاقم بود داده و گفتم بره بیاره تا با هم اینجا ببینیمش و هیجانمون بیشتر شه . انگار کار از آموزش گذشته بود و این آقایون هم به خوبی می دونستن چی به چیه . لحظاتی بعد به فیلمی داشت نشون داده می شد که دو تا کیر رفته بود توی کون و یک کیر هم وارد کس شده بود. زنه هم چقدر خوشگل بود و پوستی سفید و چشایی آبی داشت و موهایی طلایی و اصلا خیلی ملوس و خوش اندام بود ولی اون سه تا کیر کلفت هر سه تاشون سیاهپوست بودند . جز این که حس و حال من یه جوری شه تاثیر دیگه ای نداشت . اون قسمت کس که هیچی ولی هیجان من به خاطر قسمت کون خیلی زیاد شده بود . حس کردم که از اون زنه خیلی عقبم که اون تونسته دو تا کیر رو توی کونش جا بده . پیش این پسرا احساس قدرت می کردم و باید قدرت خودمو بیشتر از اینا نشون می دادم . باید بهشون ثابت می کردم که هم کون آتنا تکه .. هم آتنا کونی تکه .. دل تو دلم نبود . نمی دونستم چه حس و حالی پیدا می کنم . یکی دوبار یه طور آماتوری جفت کیر توی کون رو تجربه کرده بودم و.لی خب یه درد عجیبی داشت و اونا زیاد نمی تونستن در کون من مانور بدن خلاصه برای رو کم کنی بود و این که به دخترای دیگه ثابت کنم که آتنا رو دست کم نگیرن این کارو دوست داشتم . هر چند یه سری به من گفتن تو کون گشادی . چشم دیدن بالاتر از خودشونو نداشتن .. حالا باید دو تا کیر با تحرک بیشتری نسبت به اون روزا توی کون مانور می دادند که هم خودم راضی باشم هم این پسرا . سحر متوجه ابن مکث و تغییر حالت من شده بود . -عزیزم چیه آتنا اتفاقی افتاده ;.. -نمی دونم . خودمم نمی دونم که می تونم یا نه -تو می تونی نمی دونم چی می خوای و از چی صحبت می کنی ولی تا حالا هر بار که خواستی تونستی  . بی خیالش شو از زندگیت لذت ببر همون کاری رو که دوست  داری و دلت می خواد انجام بده ……… پس اونم موافقه با این که این دو تا کیر بره توی کون  من . بیچاه کیر تورج بلا تکلیف اون بیرون سر گردون بود و خیلی هم جالب می شد . دو شمشیر در یک غلاف .. نفس عمیقی کشیده و تصمیممو گرفتم .. -تورج بذارش تو .. بذار .. راستش من اینجا رو اشتباه کرده بودم . از بس غرق در عالم و نیاز های خاص خودم بودم حس می کردم که دنیا هم در اون لحظه برای من بسیج شده و همه می دونن که من چی می خوام . -بذارش تو معطل نکن ..-آتنا خانوم … -زود باش .. نمی خوام از اون زن عقب بمونم .. یه لحظه حس کردم کیر تورج ازلاپام فاصله گرفته و لحظه بعد اونو در بدنم حس کزدم واااااییییییی چقدر کیف داشت و آتیشم داد .. چقدر راحت تا ته رفت .. منم کس خل شده بودم . اگه کس خل نبودم که این قدر راحت کس نمی دادم . تورج کیرشو کرده بود توی کسم اونم تا ته رفته بود .. با چه شدتی هم ضربه می زد و هم دستای اون و هم دستای ایرج کونمو در چنگ خودش داشت .  از حرکت کیرش داخل کس لذت می بردم ولی اعصابم به هم ریخته بود . من نمی خواستم این طور شه . من نمی خواستم کسمو به غیر شوهرم به مرد دیگه ای بدم آخه اون تامینم می کرد . اگه کون می دادم واسه این بود که اون کونمو نمی خواست  .نههههههه -تورج من بهت چی گفتم .. -من دستورو انجام دادم . خودمم تعجب کردم .. نزدیک بود اشک از چشام جاری شه ولی تورج نذاشت که این اتفاق بیفته . خواست به من نشون بده قدرت کیر خودشو .. -من دوست داشتم دو تا کیر با هم بره به یه جا بره توی کونم .. حالا گذاشتیش دیگه .. سحر : آتی جون منم این طور فکر کردم که تو به تورج گفتی که بذاره توی کست و خودت هم که با من صحبت می کردی من این طور برداشت کردم . طفلک تورج تقصیری نداره . حالا که فرو کرده توی کست هم خودش داره حال می کنه و هم تو نگو خوشت نمیاد نگاه کن چقدر خیسی روی کست نشسته ; درسته که تو با کون دادن خیلی حال می کنی و لذت می بری ولی کس دادن هم صفای خودشو داره کاش من جای تو بودم و اینا الان کس منو می کردن . هیچی نمیشه مجبورم شوهر کنم تا مث تو شم و بتونم آزاد با هر کی که دلم می خواد باشم -ولی سحر اگه پژمان با من اون رفتارو نمی داشت و حاضر می شد که کونمو بکنه من امروز این جا نبودم .. تورج و ایرج به حرکت کیری خودشون ادامه دادن . خواستن که این جوری به غائله خاتمه داده منو ساکت کنن که موفق هم شدند . سحر هم اومد از پهلوی من و کنار باسن گردنشو طوری کج کرد که  زبونشو به کیر تورج اونم وقتی که از کسم داره میاد بمالونه و کیرشو , خیسی هوس منو لیس بزنه .. .. ادامه دارد … نویسنده …. ایرانی

دکمه بازگشت به بالا