زن نامرئی 83
–
کیرش چقدر داغ بود . دوست داشتم آبش توی کوسم خالی شه و نره داخل دهنم . دستاشو گذاشته بود رو سینه هام . منو رو تخت خوابوند . انگاری این سینه هام هوش از سرش ربوده و خودشو انداخت روش . خوب معلوم بود که این جوری کیرشو هم از دهنم خارج کرده . -جاااااان نادیا جووووون من عاشق سینه هاتم . چه سینه هایی . چقدر سفت و درشته .. معلومه کار کرد نداره . با خودم گفتم بیچاره خبر نداره آمار مردایی که با هاش ور رفتن از حد هم گذشته و راستی راستی از دستم در رفته و نمی دونم چند نفر هستند . -یه کاری می تونم بکنم . -ببینم واسه امروز عذر خواهی نکردی پرویز جون .. -یادم نمیاد چیکار کردم . همه چی از یادم رفت .. منو ببخش .. من سینه می خوام . بیار بیا بده به من . -بهت اجازه میدم کیرتو بذاری لای سینه هام . کیرشو گذاشت لای دو تا سینه هام . طوری کیف می کرد که انگار داره تنگ ترین کوس دنیا رو می کنه . رفته بود تو عالم هپروت . منم از این که دار ه با سینه هام حال می کنه لذت می بردم و حال می کردم . از تماس کیرش با کناره ها و وسط دو تا سینه هم خیلی لذت می بردم . هوسو توی کوس و زیر شکم من پخش کرده بود . با این که دلم می خواست که پرویز کیرشو فرو کنه توی کوسم ولی چیزی نگفتم بذار حالشو بکنه و واسه مر حله بعدی خوب آب بندی شه و منم آب بندیش می کنم و تا می تونم کاری می کنم که بهم حال بده . نمی تونه و نباید به همین سادگی خودشو خلاص کنه و مفت در بره . دو تا سینه هامو از دو طرف به وسط فشار آورده و کیرشو حسابی داغ داغ کردم . حس می کردم که آبش داره خالی میشه -اوخخخخخ اوخخخخخ اوخخخخخ … چسبندگی آب کیرشو وسط سینه هام حس می کردم . چقدر هم خالی کرده بود .. -جووووون یه دنیا کیف کرده بودم . چقدر آرزوم بود که وسط سینه خالی کنم -ببینم تو تا حالا جنده منده نگاییدی ;/; خب وسط سینه شون خالی می کردی دیگه . -این دو سه تا جنده ای رو که گاییدم ناز داشتند و می گفتند که به سینه هام اگه فشار بیاری خراب میشن . همه شون یه مدل حرف می زدن . -و حالا تو رو سینه یه خانوم خوب و نجیب خالی کردی .. من این چیزا حالیم نیست تو تا منو ار گاسمم نکردی ولت نمی کنم . تا هر وقت که من می خوام و دوست دارم باید منو بکنی . -جوووووووون نوکرتم . حتما حتما .. -تو که همین حالا آبت اومده این که خیلی شل شده . ببینم مگه مرد نیستی ;/; -چرا حالا یه مردی بهت نشون بدم که خودت خسته شی بگی پرویز ولم کن کوسم باد اومد . تر کید . -وایییییی پیش من از این حرفا نزن پرویز جون این کیری که من حالا دارم می بینم کوس سگ و گربه رو هم نمی تونه جر بده .. عجب مثالی زده بودم . همون کیرو فرو کرد توی کوسم و یه خورده اون داخل به حرکتش در آورد تا پس از چند دقیقه یه ایستادگی خاصی پیدا کرد . حالا کیرش سفت و شق شده بود . .. چقدر دلم می خواست خواهرش پری هم میومد و با هم یه لزی جا نانه انجام می دادیم . ولی می دونستم که اون اهل این چیزا نیست و در این فرصت کم هم نمیشه کاریش کرد . پرویز با چندتا ضربه پی در پی منو به این سو و اون سو کشوند و به دیوار حاشیه تخت چسبوند . دیگه هر ضربه ای که به کوسم می زد می چسبیدم به دیوار و راه فرار نداشتم . -اوووووووفففففف اوووووففففف بچسبون بچسبون .. هم بچسبون هم محکم تر بزنش .. با چند تا آتیش دیگه آبمو آورد .. هم خودش و هم من از حال رفته بودیم . آخه این روزا خیلی پر کار شده بودم . -پرویز آبتو بریز . یه خورده به خودش فشار آورد تا تونست آبشو تو کوسم خالی کنه . هر چند اون جوری که می خواستم زیاد نبود ولی بازم یه جورایی تشنگی کوسمو رفع کرده بود .. در اتاق که از داخل قفل بود و با این که پرویز می ترسید که من اونجا باشم ولی طوری نوازشش کردم که خوابش برد . قبل از این که از خواب بیدار شه خیلی آروم خودمو ردیف کردم و از خونه خارج شدم . دلم می خواست یه دوری می زدم . آخیش چقدر خسته بودم . اصلا از خونه خبر نداشتم و نمی دونستم چی به چیه . بی خیال دنیا .. چقدر دوست داشتم سر به سر یه چند نفری بذارم . این روزا از بس ار گاسم شده بودم احساس آرامش خاصی می کردم . یه سبکی عجیب . ولی خیلی هم عادت کرده بودم . هر جوون خوش تیپ و خوش هیکلی رو که می دیدم دلم می خواست بیفتم تو بغلش و خودمو در اختیارش بذارم . سر سوراخ هوسم باز شده بود و انگار بازم دلم می خواست خودمو بندازم تو بغل یکی دیگه . نمی دونستم به کی بچسبم و کجا برم . گرسنه ام شده بود . رفتم به یک ساندویچی .. البته با همون چهره غایب . یه ریسک عجیبی کردم . یه ساندویچ کاغذ پیچ شده رو از رو میز بر داشته و فوری زدم به چاک . صاحب غذا چشاش داشت در میومد . من دیگه پشت سرمو نگاه نکردم و زدم به چاک و تو کوچه بغلی خودمو قایم کردم و پس از یک حاضر و غایب اون ساندویچه رو هم غیبش کرده و مشغول خوردن شدم چقدر گرسنه ام بود . در همین حال چشمم افتاد به یه حموم .. از همون حموم هایی که هم عمومی داشت و هم خصوصی . میشه یه حموم هم اینجا رفت . از اون کارایی که می خواستم تو جنوب تهران انجام بدم ولی اینجا آب و هواش و خود حموم تمیز تره و بیشتر می چسبه … ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی