زوج هات و نفر سوم

سلام
من داوود هستم ۳۴سال سنمه قدم ۱۸۵ و ۹۰ کیلو هستم اندازه کیرم ۱۶ سانته
همسرم مهتاب ۳۰ سالشه هم قد خودمه سایز سینه هاش ۷۰ و لاغر اندام
ما دوتا چهار ساله ازدواج کردیم و دوتامون هات هستیم و همیشه سکس میکنیم گاهی سه بار در هفته داریم ولی متوجه شدم مهتاب خیلی از من گرمتره و بیشتر به سکس لازم داره خدایش بدون قرص من نیم ساعت کمر دارم آنقدر با هم راحت هستیم که دوتاییمون فیلم سکسی میبینیم و انواع مدل ها رو انجام میدیم یک دفعه توی یکی از این فیلم ها دوتا مرد همزمان یک زن و میکردن ما دوتا طبق معمول لخت بودیم رو تخت دست مهتاب رو کیرم بود ماساژ میداد دست منم دور گردنش بود با سینه هاش بازی میکردم البته همیشه این برنامه قبل از شروع سکسمون بود.
مهتاب گفت خوشبحالش دو نفر همزمان دارند میکنندش چه حالی میکنه من با تعجب نگاش کردم گفتم واقعا راست میگی ؟
به پرده گفت آره واقعا بهش گفتم یعنی دوست داری دو نفر همزمان باهات سکس کنند ؟ گفت دوست دارم ولی میدونم نمیشه بهش گفتم حالا اگر من دوست داشته باشم با دوتا زن همزمان سکس کنم به نظر خودت اشکال نداره ؟ گفت معلوم که اشکال داره من گفتم کاش میشد منم بهش گفتم ای کاش میشد منم با دوتا زن همزمان سکس کنم و خندیدم همینجوری که داشت با کیرم بازی میکرد محکم فشار داد گفت میکنمش برات منم درد داشتم گفتم باشه باشه ببخشید و ولش کرد.
اون شب فانتزی جالبی شد برای دوتامون و همش وسط سکس صحبت نفر سوم میکردم و خوش گذشت به هر دومون ولی من همش تو فکر بودم که چطوری نفر سوم بیاد اگه مرد باشه من دوست ندارم با زنم سکس کنه هرچند خودش دوست داره هزاران فکر آمد تو سرم چند روز گذشت از سایت x video همیشه فیلم دانلود میکردم منو مهتاب نگاه میکردیم یک روز وقتی داشتم یک فیلم می دیدم زنه داشت مرده رو میکرد زیرش به انگلیسی نوشته بود شیمیل دانلود کردم زیرش هم کلی فیلم شیمیل های دیگه بود همشون دانلود کردم خودم تنها نشستم دیدمشون همشون ریختم تو فلش شب بود منو مهتاب رو تخت دراز کشیده بودیم بهش گفتم حس فیلم و سکس داری ؟ گفت طبق معمول باز دانلود کردی ؟
خندیدم گفتم آره مگه بدت میاد ؟ گفت نه بزار ببینیم چی دانلود کردی منم فلش زدم وارد پوشه شیمیل شدم فیلم اول گذاشتم مهتاب چشماش چهار تا شد گفت این دوجنسه ؟ گفتم آره البته چند نوع دانلود کردم مرده شیمیل رو میکرد یا شیمیل زنه و مرده رو میکرد یا سه نفری گروپ میزدند شیمیل داشت زنو میکرد مهتاب مات و مبهوت مونده بود نگاه میکرد سکس سه نفره آنقدر تو بهرشون رفته بود که اصلا حواسش به من نبود داشت با کس خودش بازی میکرد بهش گفتم باز حشری شدی ؟ گفت خیلی عجب کیری داره چقدر بزرگه و کلفت گفتم آره طبق معمول اون شب هم سکس کردیم البته منم به فکر خودم نبودم همیشه تلاش میکردم که مهتاب اول ارضا بشه بعد خودم یک دوستی داشتم همش تو این مسائل بود تمام زندگیش همش سکس بود تو فکر بودم که یک دروغ بهش بگم بهش گفتم محسن یک دوستی دارم داره دنبال شیمیل میگرده براش سراغ داری ؟ چندتا پیج اینستاگرام بهم داد گفت این ها هستند اگر بیشتر میخوای سرچ کن شیمیل همشون درمیان داخل پیجشون آیدی تلگرام گذاشته بهشون پیام بده اونها بهت قیمت و مسائل میدن منم نشستم دیدم تو تهران چه خبره بالای ۳۰ تا شیمیل به تک تکشون پیام دادم همشون قیمت و زمان برنامه و اندازه آلت و سایز سینه میدادن بعضی ها هم عکس میخواستند بیشتر هم به نوشته خودشون هم فاعل بودن هم مفعول با خودم فکر کردم این بیزینس هستند دردسر ساز نیستن دوم نه مردن نه زن برای شخص سوم بد نیست که بیاد با خودم گفتم بزار با مهتاب اول مشورت کنم بعد ظهر رفتم خونه اول خوب فکرامو کردم مرد که نیست فقط زنمو بکنه منه بی غیرت بشینم نگاش کنم دوم زن که نیست که مهتاب بگه با زن حال میکنی احساس کردم این بهترین گزینه هستش مهتاب صدا کردم کل قضیه رو براش تعریف کردم تمام پیج اینستاگرام های شیمیل ها رو بهش نشون دادم و بهشون پیام دادم و مهتاب همه رو دید اول مخالفت کرد بهش گفتم این بهترین گزینه هستش مرد نیست زن هم نیست برای تنوع بد نیست گفت نه منم دیگه چیزی نگفتم چند روز دیگه گذشت ولی من بیشتر وارد سایت این ها میشدم دانلود میکردم و از عمد میوردم تا مهتاب ببینه و بیشتر تحریک بشه خلاصه مثل اینکه من موفق شدم یک شب قبل از خواب دوتایی رو تخت بودیم مهتاب گفت داوود از نظر تو اشکال نداره یک کسی به غیر تو با من سکس کنه و تو نگاهش کنی ؟
گفتم اگر مرد باشه چرا اشکال داره گفت نه اگه دوجنسه باشه چی ؟ گفتم نه اشکال نداره اون مرد نیست بلخره دوجنسه تکلیفش مشخص بهش گفتم اگه من باهاش سکس کنم چی از نظر تو اشکال داره ؟ گفت یکم ممکنه حسادت زنانه باشه ولی چون اون داره با منم سکس میکنه نه به نظر خودم نه بهم گفت گوشتو بده گوشی موبایل بهش دادم رفت تو تلگرام به تک تک شیمیل های که پیام دادم نگاه کرد عکس پروفایلش و نوشته هاشون یکی رو انتخاب کرد نوشته بود سایز سینه ۸۰ آلت ۱۹ سانت پوز دوطرفه قیمت زده بود ۱۵۰۰ بهم گفت به این پیام بده ببین میاد براش نوشتم زن شوهر هستیم شب تا صبح چقدر میایی ؟ گفت ۱۵ میلیون مهتاب گفت خیلی منم برای همون پیام دادم که زن و شوهر هستیم شب تا صبح چقدر میایی ؟ قیمت ها از چه از شبی چهار میلیون شروع شد تا شبی ۱۸ میلیون البته بعضی ها جواب ندادن بعضی ها هم بلاک کردن دونفری هم گفتن زن و شوهر نمیایم بین اون ۱۵ نفر مهتاب یکی رو انتخاب کرد که متوجه شدم سایز آلت ۱۸ کلفت سایز نوشته بود مهتاب گفت براش پول بزن فیلم و عکس خودشو بفرسته منم برای بیشترشون زدن برامون فرستادن بین همه مهتاب یکی رو انتخاب کرد گفت شبی ده میلیون از ساعت ۱۰ شب تا ۸ صبح هستم با مهتاب هماهنگ کردم برای شب جمعه باشه که فردا صبح من خونه باشم اسم شیمیل میزارم مارال بهش پیام دادم برای پنجشنبه شب مشکلی نداری ؟ گفت نه اوکی هستم البته خوشگل هم بود فیلم و عکس هاشم دیدیم مهتاب خوشش آمده بود مهتاب پیشنهاد داد که برنامه رو تو خونه نزاریم یک جای دیگه باشه ، هر چند متوجه شدم منظورش رو البته این ها چون بیزینس بودن و دوجنسه خودشون دنبال دردسر نبودن اوکی کردم یک منطقه دیگه ای سویت گرفتم بهش گفتم ما مسافر هستیم فقط فقط امشب اینجا هستیم فردا صبح پرواز داریم ازمون شناسنامه و کارت ملی خواست بهش گفتم داریم فقط سه نفر هستیم من و خانومم و خواهر خانومم گفت مشکلی نیست فقط مطمئن بشم زن و شوهر هستید با مارال هماهنگ کردیم شب بریم دنبالش من و مهتاب حسابی به خودمون رسیدیم و رفتیم دنبالش کل وجودمو استرس گرفته بود البته مهتاب هم همینطور کلی خرید کردم شراب و مزه و میوه همه چیز که اون شب راحت باشیم تا صبح رفتیم دنبال مارال بهش زنگ زدم گفت پنج دقیقه دیگه پایین هستم چند دقیقه بعد یک خانوم زیبا کاملآ آرایش کرده و خوشگل آمد بیرون مهتاب گفت داوود مطمئن هستی این کیر داره ؟ انگاری زنه نکنه زن آوردی فقط خودت بکنی منم خندیدم گفتم فقط من میکنم تو نگاه کن خودش هم خندید آمد سوار ماشین شد سلام کرد منو مهتاب سلام کردیم و احوالپرسی خداییش خوشگل بود گفت حرکت کنید تو محله تابلو نشیم ما هم راه افتادیم تو مسیر گفت چرا سویت گرفتید اصلأ میومیدن خونه من یا من میومدم خونتون آخه من فقط امشب پیشتون هستم خیالتون راحت باشه من مشتری خودمو دارم مثل بعضی از مرد ها نیستم دردسر کنم ما نمیدونم قبل از ما چه کسی تو سویت بوده مهتاب گفت بریم خونه خودمون بهش گفتم آخه بیانه دادم گفت ولش کن بهش بگو نمیایم مارال گفت راست میگه منم زنگ زدم به صاحب سویت گفتم امشب پرواز داریم نمیایم گفت خوب پول پیش پس نمیدم چون مشتری داشتم گفتم پانصد هزار تومان برای خودت اشکال نداره رفتیم سمت خونه البته از خونه خودمون خیالمون راحت بود رسیدیم خونه ماشین گذاشتم تو پارکینگ رفتیم بالا خریدی که کرده بودم با خودم آوردم همش تو وجودم استرس داشتم نمیدونم چرا وقتی نگاه مهتاب کردم چنان با مارال گرم گرفته بود انگاری صد سال همدیگه رو میشناختن رسیدیم خونه درب باز کردم رفتیم داخل مارال گفت واقعا حیف نیست این خونه به این زیبایی دارید با این همه امکانات سویت اجازه کردید ؟
مهتاب گفت آخه ما شما رو نمیشناختیم ترسیدیم مارال گفت من فقط امشب اینجام فردا و روز های دیگه مشغول مشتریان خودم هستم مگه من مردم و ندیدیم بعد گفت میخوام لباس عوض کنم کجا برم ؟ مهتاب بهش گفت برو اون اتاق راهنمایش کرد و رفت و تو اتاق منم مشغول چیدن سفره شراب و مزه و میوه شدم دیدم مهتاب و مارال دوتایی با خنده از اتاق زدن بیرون مارال یک دامن کوتاه و یک سوتین چرمی مشکی تنش بود و مهتاب با شرت و لباس بندی آمد بهشون گفتم ها رفیق شدید مهتاب گفت ببین چی داره لا پاهاش گفتم جوری میخندی انگاری قراره من بخورمش هرچی داره مال خودته مارال زد زیر خنده گفت واقعا نشستیم همه دور سفره مشروب منم طبق معمول سالاد میوه درست کردم و میز چیدم فقط چشمم دنبال سینه ها و خط سینه مارال بود به مارال گفتم تو ساقی بشو برامون شراب میریخت و می‌خوردیم و صحبت میکردیم مارال هم گوشیش درآورد فیلم از سکس های که داشت نشون میداد که چطوری با دختر ها و مرد و سکس میکرد ولی داخل تمام فیلم ها خودش بکن بود بهش گفتم مارال از دادن خودت نزاشنی ببینیم گفت بیشترین مشتری های من کردن منو میخوان وقتی دیگه داخل شیشه شراب چیزی باقی نمود مهتاب دستش برد زیر دامن مارال کیرش رو گرفت دامن زد بالا زیرش شرت نپوشده بود مارال داشت با کیرش بازی میکرد تقریباً کیرش نیم خیز شده بود دور همون میز مشروب مهتاب دولا شد شروع کرد به خوردن کیر مارال منم کیرم بلند شده بود داشتم نگاهشون میکردم و بهش گفتم بریم رو تخت بلند شدیم سه نفری رفتیم رو تخت منم لخت شدم مهتاب داشت برای مارال ساک میزد منم سوتین مارال درآوردم وای چه سینه های سفید و پروتز کرده ای شروع کردم به خوردن سینه هاش و لب گرفتن و سینه هاش فشار میدادم واقعا خیلی خوب بود واقعا مارال کیرش از من بزرگتر و کلفتر بود مهتاب همشو نمیتونست بخوره ولی هر چقدر میتونست با ولع میخورد منم با مارال لب میگرفتم و سینه هاشو میخوردم میدونستم یک سکس واقعی داریم تو راه داریم بلند شد به مهتاب گفت جنده خانوم بخواب پاهاتو باز کن اصلا مهتاب منو نمیدید خوابید پاهاشو باز کرد حالت هفتی داد بالا کیر مارال هم کیرشو مالید در کس مهتاب چند بار این حرکت انجام داد کیرشو تا آخر حل داد داخل کس مهتاب و اونم یک جیغ کشید و گفت یواشتر یواشتر پاره شدم مارال گفت خفشو جنده و شروع کرد به تلمبه زدن مهتاب با دست دهن خودشو گرفته بود که بیشتر صداش در نیاد منم با سینه های مهتاب و مارال بازی میکردم مارال گفت کیرتو بزار تو دهن این جنده خانوم وقتی داشت تلمبه میزد کیرمو گذاشتم تو دهن مهتاب و مارال هم داشت تو کس مهتاب تلمبه میزد مارال داشت تلمبه میزد و گفت لوبریکانت داری ؟ گفتم نه وازلین دارم دارم گفت بیار کیرمو از تو دهن مهتاب درآوردم رفتم وازلین آوردم دادم بهش به مهتاب گفت بلند شو جنده خانوم حالت داگی شو به من گفت بخواب منم دراز کشیدم به مهتاب گفت براش ساک بزن امشب میخوام کس و کونتو یکی کنم صدات در نیاد مهتاب حالت داگی شد داشت برام میخورد مارال کیرشو کرد تو کس مهتاب و تلمبه میزد وازلین باز کرد انگشت کرد تو وازلین همینجوری که داشت تلمبه میزد انگشت کرد تو کون مهتاب مهتاب مشخص بود دردش آمده کیرم تو دهنش بود صدا میکرد ولی مارال اهمیت نمیداد دو سه دقیقه ای ادامه داد دوباره وازلین درآورد زد دوباره انگشت کرد تو کون مهتاب مهتاب کیرمو از تو دهنش درآورد و صدای نالش درآمده بود مهتاب گفت ساکت شو دارم کارمو میکنم و تلمبه میزد و انگشت می‌کرد تو تو کون مهتاب نگو دوتا انگشت کرده بود پنج دقیقه ادامه داد و مهتاب داشت برام ساک میزد به مهتاب گفت برو بشین رو کیر شوهرت مهتاب با کس نشست رو کیرم بهش گفت بخواب تو بقل شوهرت مهتاب خوابید تو بقلم ولی پاهاش باز کرده بود آمد پشت سر مهتاب وازلین زد به کیرش همینجوری که مهتاب با کس نشسته بود رو کیرم کیرشو گذاشت تو کون مهتاب ، مهتاب صداش در اومده بود و ناله میکرد منم بیشتر حال میکردم مارال گفت خفشو الان باز میشی و آروم آروم مارال عقب و جلو میکرد کتف های من از ناخون های مهتاب سوراخ شدن از دردی که داشت ولی من از شدت لذت احساس میکردم کیرم تو کس مهتاب مثل سنگ شده منم همینطور که تو بقلم بود کیرمو تو کسش عقب و جلو میکردم هر چند سخت بود چون میدونستم با کسش مشغول بشم درد کمتری داره مارال تلمبه میزد تو کون مهتاب وقتی من انگاری دنیا رو بهم دادن مهتاب کم کم آروم شد و مارال چندتا ضربه محکم زد پشت مهتاب و مارال وسط تلمبه زدن از کون مهتاب گفت به آرزوت رسیدی دوست داشتی هم زمان با دوتا کیر حال کنی جنده خانوم مهتاب کاراش به جای رسید بهم گفت تو بزنم ولی چون نشسته بود رو کیرم برام سخت بود از روی خودم فاصله دادم و منم شروع کردم به تلمبه زدن تو کس مهتاب ، مهتاب گفت حالا شد اوووووووف بکن همینجوری بکنید و داشتیم تلمبه میزدیم چند دقیقه بعد مهتاب صدای احییییییی کشید و ارضا شد ولی مارال داشت تلمبه میزد گفت آبم داره میاد میخوام بریزمش داخلت جنده آب مارال آمد ریختش تو کون مهتاب و خوابید رو مهتاب تو بغل من کیرشو کشید بیرون افتاد کنار من مهتاب همینجوری تو بغلم افتاده بود گفت کس و کونم یکی شد بهش گفتم رویای فیلم سکسی که دیدی برآورده شد خندید گفت آره اولش خیلی درد داشتم بعدش حسابی حال کردم بهش گفتم از رو کیرم بلند شو نوبت منه بازم به مارال که با این کارش منم تونستم به سوراخ کونت برسم.
آخه تا حالا با مهتاب سکس از پشت نداشتم.
مهتاب گفت نه فقط امشب وقتی بلند شد چقدر کیرم خیس بود از آب مهتاب یک دفعه مهتاب بی اختیار گوزید منو مارال مهتاب زدیم زیر خنده مهتاب به مارال گفت بفرما زدی گشادم کردی وای چه دردی میکنه مارال گفت بهش عادت میکنی به مارال گفتم دولا شو من میخوام بکنمت مهتاب مهتاب به پهلو خوابید داشت ما رو نگاه میکرد مارال حالت داگی شد منم وازلین زدم به کیرم یکم مالیدم به کون مارال سر کیرمو گذاشتم تو کونش رفت داخل اوووووووف از بالا کونشو دیدم مثل هلو بود آروم حل دادم کیرم تا آخر رفت داخل ولی تنگ بود شروع کردم خیلی آروم عقب و جلو میکردم همینجوری که حالت داگی بود به مهتاب گفت اینجوری باید بخوریش نه خودتو کشتی مهتاب گفت بیشعور من اولین بار از کون دادم ولی تو کارت اینه گفت عادت میکنی از این به بعد باید به داوود هم بدی مزه کون کردن رفت تو دهنش همینجوری که داشتم تلمبه میزدم گفتم آره واقعا خیلی خوبه کون و بیشتر تلمبه میزدم و وااااااااای انگاری تو عمرم اینجوری حال نکردم و سرعتمو بیشتر کردم و صدای شلاپ و شلوپ رون های من که به کون مارال میخورد اتاق پر کرده بود مهتاب شروع کرد با کس خودش بازی کردن وقتی ما رو میدید یک دفعه بلند شد آمد ازم لب گرفت مهتاب از مهتاب لب میگرفتم و مارال میکردم به مارال گفتم دم رو بخواب پاهاتو باز کن مارال برعکس شد پاهاش داد بالا کیرم گذاشتم تو کونش و تلمبه زدن با کیرش بازی میکردم مهتاب رفت تو بقل مارال از همدیگه لب گرفتن با سینه های همدیگه بازی میکردن و منم داشتم تلمبه میزدم و شهوتم با این صحنه صد برابر شد آبم داشت میومد چقدر زود مهتاب زدم کنار خوابیدم تو بقل مارال و تا جایی که میشود فشار میدادم داخلش سینه هاش زیر سینه های من لب تو لب بودیم همینجوری فشار میدادم داخلش آبم اومد تا قطره آخر خالیش کردم تو بقلش بی حال افتاده بودم بلند شدم دراز کشیدم کنارش مهتاب گفت خیلی خوب حال کردی انگاری بهت خوش گذشت بهش گفتم چته حسودیت شد تو هم به آرزوت رسیدی مارال گفت حالا دعوا نکنید من نصفم مال تو و نصف دیگم مال تو خندیدم مهتاب گفت مارال کیرت تو کونم بوده میری بشوریش تا من دوباره باهات حال کنم ؟
مارال بلند شد بره بشوره به منم گفت تو هم باشو خودتو بشور کیرت تو کونش بود منم بلند شدم بعد از مارال رفتم دستشویی خودمو شستم و آمدم دیدم مارال رو تخت دراز کشیده مهتاب داره براش ساک میزنه بهش گفتم ها بازم میخوای ؟ گفت مهمانمون فقط امشب اینجاست تو که میدونی من چقدر حشری هستم و ادامه ساک زدن برای مارال داد منم رفتم رو تخت کنار مارال دراز کشیدم مهتاب در حینی که داشت برای مارال ساک میزد دستش گذاشت رو کیرم و بازی کردن برگشت گفت داوود ببین به این میگن کیر از مال تو بزرگتر و کلفتر بهش گفتم خوبه پس امشب حسابی باهاش حال کن من و مارال لب میگرفتیم دستم به سینه های مارال بود مهتاب بلند شد کیر مارال تنظیم کرد در کسش نشست رو کیرش گفت اححححح و بالا و پایین میکرد منم داشتم نگاشون میکردم کیرم شق شده بود مارال می‌گفت عجب کسی داری چه کون تنگی منم میدیدم زنم داره حال میکنه و بیشتر تحریک میشدم بلند شدم رفتم پشت سر رو کیرم وازلین مالیدم همینجوری که داشت بالا و پایین میکرد از پشت کیرمو تنظیم کردم در کونش فشار دادم یک آحی بلند کشید گفت آروم کیرم رفت توش برای اولین بار زنم از کون کردم به لطف مارال با دستام پهلو هاش گرفتم و و تلمبه زدن و رو کیر مارال هم بالا و پایین میکرد دستم بردم سینه هاش گرفتم و میزدم هنوز دو دقیقه نشد مهتاب دوباره هی میگفت اححححح و ارضا شد و منو مارال به کردنش ادامه میدادیم در صورتی که برای اولین بار بود از پشت با مهتاب حال میکردم بیشتر دوست داشتم مارال بکنم کیرمو از تو کون مهتاب درآوردم به مهتاب گفتم دراز بکش پاهاتو باز کن مهتاب دراز کشید پاهاش داد بالا فکر کرد من میخوام بکنمش به مارال گفتم تو اینجوری مهتاب بکن بلند شد کیرشو کرد تو کس مهتاب و تلمبه میزد منم رفتم پشت مارال کیرمو کردم تو کونش مارال مهتاب میکرد منم مارال وااااااااای چه حالی میداد تقریباً ده دقیقه همینجوری داشتیم سکس میکردیم مارال کیرشو تا آخر فشار داد تو کس مهتاب و ارضا شد مهتاب بهش گفت چه آبت داغه کسم سوخت و خوابید تو بقل مهتاب منم تلمبه میزدم تو کونش وقتی میدیدم کیرم چطوری تو کونش عقب و جلو میره بیشتر حال میکردم آبم داشت میومد و منم خودمو فشار دادم تا آخر دوباره خالیش کردم داخلش و بی جون افتادم رو تخت مارال از تو بقل مهتاب بلند شد دراز کشید بین دوتامون من دیگه خوابم گرفت و خیلی خسته شدم خودمو تمیز کردم پتو کشیدم رو خودم مارال گفت میخوای بخوابی ؟ گفتم آره مهتاب گفت منم خیلی حال کردم و خسته شدم مارال گفت باشه منم میخوابم سه نفری رو تخت خوابیدیم دیدم صدای ناله و سکس میاد بلند شدم دیدم صبح هوا روشنه مهتاب و مارال نیستن و صدای ناله مهتاب میاد همینجوری خواب آلود رفتم تو پذیرایی دیدم مهتاب حالت داگی شده و مارال داره میکنه رفتم نزدیک گفتم چه خبره مارال گفت خانوم جنده اول صبح حشری شده گفت منو بکن بعد برو گفتم خو چرا اینجا ؟ گفت یعنی سر و صدا نکنیم تو بیدار نشی منم اول صبح تستسرون بدن بالا بود کیرم شق کرده این ها رو دیدیم همینجوری خواب آلود رفتم جلو مهتاب دراز کشیدم گفتم برام ساک بزن مارال هم داشت تلمبه میزد کیرمو گذاشت تو دهنش و برام میخورد ولی چون داشت از پشت تلمبه میزد خوب ساک نمیزد چند دقیقه طول کشید و تلمبه های مارال بیشتر شد یک دفعه بابت ارضا شدن مهتاب کیرمو تا آخر خورد چند ثانیه اینجوری بود بعد کیرمو درآورد گفت وای چه حالی داد و مارال هنوز ادامه داد مهتاب برام میخورد حس کردم آبم داره میاد گفتم مهتاب آبم داره میاد اون بیشتر میخوردش کل آبم تو دهن مهتاب خالی کردم بهم اشاره کرد دستمال کاغذی بیارم آوردم براش آبم از تو دهنش ریخت تو دستمال گفت حالم بهم خورد چقدر آبت شوره مارال خندید گفت مگه بار اولته و داشت تلمبه میزد گفتم آره بار اولشه همینجوری داشت ادامه میداد و میزد مارال بهش گفت جنده برعکس شو مهتاب به کمر خوابید پاهاش باز کرد مارال خوابید تو بقل مهتاب تا آخر فشار میداد و تلمبه میزد دو سه دقیقه ای همینجوری میزد مارال ارضا شد آبش ریخت تو کس مهتاب بلند شد بهش گفت جنده سیر شدی یا نه مهتاب گفت آره خوب بود.
مارال خودشو تمیز کرد لباس پوشید گفت دیگه من برم گفت دوتاتو خوب بودید بهم خوش گذشت بازم خواستید از قبل باهام هماهنگ کنید دست زد در کونم گفت دفعه دیگه تو هم باید بهم بدی مهتاب خندید بهش گفتم عمرا گفت میبینمت زنت خو به کیر من اعتیاد داره تو هم باید مزه کیرمو بچشی با دوتاییمون دست و روبوسی کرد و رفت منو مهتاب رفتیم رو تخت دراز کشیدیم بهش گفتم ماشاالله خوب حشری هستی اول صبح دوست داشتی بکنت ؟ گفت آره واقعا خیلی خوش گذشت و خوب میکرد مخصوصاً عجب کیری داشت .
اون روز خیلی به دوتامون خوش گذشت حالا قرار شد ماهی یک بار یک شیمیل دعوت کنیم بیاد پیشمون فقط بدیش اینه که قیمت های که میدن پرته شبی ده میلیون و ۱۵ میلیون و ۱۸ میلیون مجبور شدیم از این به بعد با شیمیل های زیر شبی ۱۰ میلیون بگیرن برنامه داشته باشیم.
سکس دوتامون هم بهتر شد چون یاد اون شب میفتادیم بیشتر سکس می کردیم تجربه جالبی بود.
دوستان برای اولین بار بود که تو زندگیم اتفاق افتاد گفتم شما رو در جریان بزارم کل داستان واقعی بود لازم به دروغ نیست.
به نظر من برای نفر سوم شیمیل بهترین گزینه هستش چون دو طرف حال میکنند.

نوشته: داوود

دکمه بازگشت به بالا