سحر و پسر پررو در تاکسی
سلام سحرم ۲۹ سالمه و مجردم،
چند وقت پیش سوار تاکسی شدم که یه پیرزن عقب نشسته بود و بعد از سوار شدن من به پسر بچه حدودا،۱۶،۱۷ ساله سوار شد و کنار من نشست،
من یه جین زخمی و تاپ با یه مانتو جلو باز پوشیده بودم ،یکم بعد از سوار شدنش دستشو گذاشت روی پاس جوری که پشت دستش به رون من چسبیده بود و یکم بعد حس کردم از پارگی شلوارم داره رونمو لمس میکنه ، نمیدونم چرا چیزی نگفتم و وانمود کردم حواسم نیست و تو گوشیم رفتم، اروم اروم حرکت دستش بیشتر شد تا جایی که انگشتشو کامل میکشید روی رونم از پارگی شلوارم ، یه, اون دستشو اورد و ارنج دستش که چسبیده بود بi بازوی من و گرفت ، من فهمیدم چکار میخواد بکنه و اصلا واکنش نشون ندادم ، به بهانه دادن کرایه اش شونه اش و اورد روی شونم حالا دستش که ارنجشو گرفته بود گاهی میخورد به سینم ،اروم اروم با انگشتش فقط سینمو لمس میکرد و میمالید به سینم دستشو ،لرزش دستشو حس میکردم حالا یا از ترس و اضطراب یا شهوت نمیدونم،یهو یکم که دستشو میمالید به سینم نمیدونم چه فکری کرد انگشتشو یکم کج کرد که از یقه تاپم بکنه داخل ،خوب دیگ نمیشد وانمود کنم حواسم نیست و نمیفهمم منم زدم زیر دستش گفتم مثل ادم بشبن بیچاره رنگش مثل گچ سفید شد و اروم گفت چشم ببخشید ، ولی دستش همچنان روی رونم بود تا پیاده شدن دیگه تکونش نداد اصلا ، منم حسابی خیس شده بودم نمیدونم چرا اصلا گذاشتم دست بزنه بهم ،این تجربه رو داشتم گفتم بگم براتون ،
نوشته: سحر