سکس اینجا سکس اونجا سکس همه جا
_میترسم علی الان یکی میاد
سرشو بیشتر. فشار داد توو گودیه گردنم
_هوممم… نه… کی میاد آخه الان توو حیاط خلوت
_اگه اومد چ…
لباش که اومد رو لبام اسم بابامم یادم رفت چه برسه به ترس
دستام چفت شد دور گردنش بیشتر فشارم داد به دیوار
لباشو گاز گرفتم
اخم کردو باسنمو فشار داد
راه نفسم بسته شده بود. از بس محکم و با حرص لب میگرفت
_این چی بود امشب پوشیدی؟
_آه ه چش بود مگه
لباش رو گردنم بودو داشت آروم زبون میزد
دستش از زیر دامن عروسکیم اومد رو کسم
داشتم میمردم
_همه جات معلوم بود
محکم کسمو فشار داد و از بالا موهامو گرفت با عصبانیت تو چشام نگاه میکردو منتظر توضیح بود
چی میگفتم؟ میگفتم از لجت؟ همینجا با خاک یکیم میکرد اونوقت!
عوض جواب دادن به نگاه طوفانیش ، چشامو فقط
مظلوم کردم، خدارو چه دیدی شاید جواب بده
یه قدم بام فاصله داشت
دستمو آروم کشیدم رو کیرش
همونجوری که دین و ایمونشو میبرد
چسبیدم بش
_علی ی ی
فقط نگا میکرد
خودمو بش فشار دادم
صدامو لوس کردم
_علی ی ی
اوووف داشتم میشاشیدم به خودم، وقتی سگ میشد سگ میشداااااا
همینطور که نگاش میکردم اروم رو انگشتا پام بلند شدمو لبامو گذاشتم رو لباش
دستامو حلقه کرده بودم دوره گردنشو آروم لباشو میخوردم…
داشتم از همکاریش نا امید میشدم که دستاشو پیچید دورمو لبامو کشید تو دهنشو یه گاز محکم ازشون گرفت
جیغم تو دهنش خفه شد
میخواستم ازش جدا شم که حلقه دستاشو محکم تر کرد
و تو گوشم زمزمه کرد
_فک نکن خر شدم تمام، همه چیم یادم رفتا
مهلت جواب بم ندادو دوباره افتاد به جون لبام
تکیه م داد به دیوار ازم لب میگرفت
حالم رو به نابودی بود
چن لحظه بعد لبشو گذاشت رو گردنم و گازای کوچیک میگرفت
آه و نالم تو آسمون بود
لاله گوشمو که گرفت نزدیک بود بیفتم
چنگ زدم به گردنش
_علی تو رو خدا
_ششششش
زبونشو میکشید به گوشمو نفس داغشو فوت میکرد
سرشو کشید عقبو نگام کرد
چشمام، لبام، بینیم…
لبخند زد
دستش رفت پشت لباسمو آروم زیپشو داد پایین
لباس چون یه تیکه بود افتاد زمین
یه قدم رفت عقبو زل زن به من که فقط یه شورت تنم بود
از نگاش که میچرخید رو تنم خجالت میکشیدم
نشست روی چهار پایه و خیره شد بهم
گر گرفته بودم از نگاهش
دستشو که کشید طرفم از خدا خواسته سریع رفتمو نشستم رو پاش
دستشو گرفتم،گذاشتم رو سینم
اون یکی دستشم انداخت دورم
همینطور که سینمو میمالید از هم لب میگرفتیم
کیرش زیرم بود، کامل شق شده بود
خودمو میمالیدم به کیرش
لخت بودم
لب میگرفت
سینمو میمالید محکم
اون یکی دستشم دورانی میکشید رو تنم
تنم ثاغ شده بود
_علی میخوام
_نه خانومم الان نه
_چشات وا نمیشه
یه لبخند زدو دوباره شروع کرد لبامو خوردن
حشری شده بودم ناجور
تو سکس صبور بود بر عکس من
البته میدونستم داره اذیت میکنه
نفس نفس میزدم
همش وول میخوردم
_علی تو رو خدا، دارم میمیرم
_اینجا بکنمت تو خاکا؟
_یه چیزی بیار پهن کن من نمیدونم دارم دیونه
میشم،بریم رو موکتا اون گوشه
_کثیفن
_با ناله: نه به خدا مال آشپزخونس مادرت به
خاطر جشن جمعشون کرد گذاشت اینجا
پاشدم یکیو اندختم پایینو پهنش کردم
دستشو گرفتم آوردم
با اینکه داشتم از شهوت بال بال میزدم اما تو
ته توی مغزم میدونستم بعدا ناجور تلافی
میکنم کاراشو.
دراز کشید رفتم تو بغلشو چسبیدم بهش
یه پامو انداختم رو پاهاشو بینیمو میمالیدم
به صورتش
نفساش سنگین شده بود
با تنم ور میرفت
سینه هامو میگرفت
کیرشو حس میکردم
کسمو بیشتر مالیدم بش
دستشو از رو کمرم برداشتو گذاشت رو کونم
بیشتر فشارم داد به کیرش
_لباسامو درار
شلوارشو در آوردم همینجور کرواتو کت و
پیرهنشو
لخت طاق باز خوابیده بود
دراز کشیدم روش
جامونو عوض کردو من رفتم زیر
شروع کرد خوردن سینه هام
میبوسیدو میرفت پایین
دستام تو موهاش بود
زبونش که خورد از رو شرت به کسم به خودم
لرزیدم
شرتمو در آورد
پاهامو انداخت رو شونه هاش
زبونشو رو کسم حس کردم
_علی بیشتر
_جووون
_انگشت نکن نامرد، کون نمیدم
_…شششش…
از لذت جیغای آروم میکشیدم
کمرمو از زمین بلند میکردمو میکوبیدم زمین
اون قدر لذت داشت که دلم میخواست بمیرم
_زبونتو بکن تووووو… آی آی علی…
واییییییییییییییییی…بسه بسه دارم ارضا
میشم… نکن
از موهاش گرفتمو به زورر از رو کسم بلندش
کردم یه لبخند موزی رو لبش بود
میلرزید کل تنم
_بکن تو دیگه دقم دادی
اومد بالا کامل افتاد روم
داشت خودشو میمالید بم
کیرش که میخورد به کسم دیونه میشدم
پاهامو باز کردمو انداختم دور کمرش
_علی ی ی
_زمزمه کرد: جووونم خانومم ساک نمیزنی؟
_شب که همه خوابیدن میام میزنم… علی
_الان میخوام
همینجور که اروم حرف میزدیمو دستمو
نوازشوار میکشیدم به تنش، یواش یواش دستم
میرفت سمت اون کیره دیوونه کننده
گرفتم تو دستم و نوکشو کشیدم به لبه کسم
علی ساکت شده بود
صدای نفسای بلندش داشت از خود بی خودم میکرد
زد زیر دستمو محکم هلش داد تو کسم
جام کردم یهو
حتی نتونستم جیغ بزنم
_وای…آرومتر علی…آی…
_نمیشه…باید تورو اینجوری کرد…جوووون…
_آه ه ه عشقم یوواش دارم وا میرم…علی
_جووون…شششش…جا باز میکنه الان…عشق منی…
محکم عقب جلو میکرد
اولش از درد اما الان داشتم از لذت به خودم
میپیچیدم
بدجور حشری بودیم
_دوس.داری؟ کیرمو دوس داری؟
_آ آ رررره…
شلپ شلپ تلمبه های محکمش حتی با اون صدای
آهنگی که از خونه میومدم قابل شنیدن بود
کیرشو کامل در می آورد بعد دو باره میکرد توو
_آخ علی یواش داری پارم میکنی
نفس نفس میزد
غرید: به درک… ۲هفتس نکردمت…حقته…بیشتر از
اینا حقتهه…باز کن پاهاتو…بیشتررر
_بیشتر وا نمیشه به خدا…آی علی یواش
محکم و تند تند تلمبه میزد
_
همونطور که کیرشو تو کسم عقب جلو میکرد،
پوزیشنو عوض کرد
حالا اون زیر بود
_بلند نشوو…بالا پایین کن…آره
آره…اوووم…آفرین خانومم
_علی ی
_جان علی، تند تر تند تر…وای ی
میمیرم واسه این کس داغت…
_اه ه ه… فقط کسم علی؟
_نه…همه جات…واییییی…صدات…لبات…واینستا
ساقی… تندتر…کیرم کامل تو کست
نیس…بازم…آه ه ه
_بسه همینقدش…وای علی خیلی خوبه…باید تا
صبح منو بکنی…
_میکنم…میکنم نفسم…مگه تا حالا
نکردم…جوووووون
با دستام سینه هامو گرفته بودمو رو کیرش
نشسته بالا پایین میشدم
عاشق این بودم
که بشینم رو کیرشو خودمو دورانی تاب بدم
خیلی حال میداد
_ای جااااااااااان…خم شو لب میخوام…اوم…
اروم رو کیرش بالا پایین میشدم،خم شدمو
لبامو گذاشتم رو لبش
دستاشو انداخت دورمو شروع کرد لبامو خوردن
دوباره منو انداخت زیرش
کیرشو تا ته کرد که باعث شد یه کوچولو جیغ
بزنم یکم همونجا نگهش داشت بعد درش آورد
حس کردم خالی شدم…ضعف کردم یهو
_علی
_جونم…پشت کن…هوس کونتو کردم
.نه… علی…
_شششش…میخوام…پشت کن…از بس با این یه وجب
دامن قرش دادی میخواستم همونجا جلو همه
بیوفتم روت…
_علی…جون من…یه ساله از کون
نکردیم…درد…آخ…
به زور برم گردونند
_شل کن
_علی…نه…آخ…دردم میاد آقایی…
آب کسمو میزد به سوراخ کونمو باش بازی میکرد
_شل کن نفسم…دارم جون میدم…شل کن…آفررین
نگاه داره میره توو…جووون…جیغ نزن…جانم
جانم…باشه…تلمبه نمیزنم عمرم…صدات میره
تو…
گریم گرفته بود از درد
_علی درد…ای…نه…
قربون صدقم میرفت و خیلی اروم عقب جلو میکرد
کم کم بدنمو شل کردم
_جوون…چطور یه سال من دست به این طلا نزدم
ها؟اووووم…عالیه…نفسمی تو…خانوممی…
داشتم از حال میرفتم
_علی دردم میاد…از کس بکن…آی خدااااا…یواش…
تندوتند تلمبه میزد
_آبمو بخور…میخوریش؟
داشتم بیحال میشدم
_از کس بکن…آی ی ی… جر خوردم آقایی…کیرت
خیلی کلفته…درد داره
بعد از چن دقیقه درش آوردو محکم کردش تو کسم
_اینم کس…آه ه…
داشتم ارضا میشدم، فهمید
کیرشو در آورد
افتاد رومو شروع کرد خوردن سینه هام
_علی کیر میخوام…علی
_زوده ارضا شی…آخ عجب سینه هاییی…بعد دو
هفته فقط همین؟
_علی شبم میام وقتی خاله خوابید…آی
آره…اووووم…علییی آروم بکن…دوست دارم…تا
ته بکنش تو کسم…آره همینه…آه ه ه
_خوبه؟ شب بهت رحم نمیکنم دیگه…باز کن
پاهاتوو…جوننن
_تندتر تندتر…بیشتر…
پاهام کامل باز بود
دستهام دور کونش بودو فشارش میدادم به خودم
التماس میکردم تند تر تلمبه بزنه
دستهامو از کونش باز کرد آورد بالا سرم
گرفتشون
خیره شد تو صورتم
کیرشو تا دسته میکرد تو کسم نگه میداشت بعد
کامل درش می آورد و دوباره تا ته هلش
میداد…!شدت ضرباتس وفشار دستاش که بیشتر شد
فهمیدم داره مثل من ارضا میشه
_خانونممممم
_جونم عشقم…تند
تر…تندتر…تندتر…تندتر…_داغیه آبشو که حس
کردم بدنم منقبض شد
با آخرین ضربه ای که زد ارضا شدم…
نوشته: جوجو