سکس با خواهرزن سابق
درود دوستان آرین هستم و این دومین خاطرهای هست که براتون مینویسم و مربوط میشه به سه سال پیش و برآورده شدن یکی از آرزوهای همیشگی من. من ۳۸ سالمه و سال ۸۷ ازدواج کردم. همسر سابقم دو سال از من بزرگتر بود و قبل از ازدواجمون چهار سال با هم دوست بودیم یک خواهر داشت به نام سمیه که سه سال از همسر سابقم سارا بزرگتر بود. ما ده سال با هم زندگی کردیم و با هم مهاجرت کردیم ولی قبل از مهاجرت متوجه شدم سارا با یکی از همکارهاش به من خیانت کرده. اون زمان خیلی معذرت خواهی و اظهار پشیمونی کرد و تصمیم گرفتم ببخشمش. سارا قد بلند و لاغر بود ولی سمیه کاملا بالعکس قد کوتاه و تپلی. از سال سوم و چهارم ازدواج با سارا نگاهم به سمیه فرق کرده بود. یادم رفت بگم که سمیه مجرد بود و هیچوقت ازدواج نکرده بود ولی مهندس برق بود و شغل خیلی خوب و پردرآمدی داشت و یک آپارتمان در شهرک غرب داشت که توش تنهایی زندگی میکرد. همون سالها یکبار اتفاقی چندتا عکس سکسی با لباس خواب از سمیه دیدم که برای دوست پسرش فرستاده بود و توی گوشیش دیدم و همین شروع نگاه سکسی من به سمیه بود. یکبار توی همون سالهای اول ازدواجمون سمیه اومد خونه ما و شب موند. همون شب دور هم شراب دستسازی که از یکی از دوستام گرفته بودم رو دور هم خوردیم و وقتیکه رفتیم بخوابیم سمیه رفت اتاق خواب مهمون و ما هم توی اتاق خودمون خوابیدیم. من خیلی حشری بودم و شروع کردم به دستمالی سینه های سارا اونم اول میگفت بیخیال شو سمیه اینجاست ولی بالاخره حشری شد و اونم شروع کرد به دستمالی کیر من. خلاصه که بالاخره لباسهای همدیگه رو درآوردیم و ۶۹ شدیم من کس خوشگل لبه دار سارا رو میخوردم و اونم برام ساک میزد. صدای نخالههای ریز سارا رو هم میشنیدم. همونجوری که کیرم توی دستش بود سرش رو برگردوند و آروم گفت عیبی ندارد من یه دور همینجوری بیام؟ گفتم معلومه که نه راحت باش. به خوردن کسش و مکیدن کلیتوریسش تا ارضا شد. موقع ارضا شدن یکم صدای نالههاش بلندتر شد بعدش به ساک زدن ادامه داد و یکم بعد برگشت و نشست روی کیرم و شروع کرد به بالا و پایین شدن. منم کمرش رو گرفته بودم و تکون خوردن سینه های خوشگلش رو تماشا میکردم که یکدفعه دیدم سمیه داره از شیشه بالای در اتاق خوابمون ما رو تماشا میکنه. همین باعث شد جا بخورم و همزمان حشریتر بشم. با ارگاسم دوم سارا آب منم اومد و کنارم دراز کشید سمیه هم دیگه پشت پنجره نبود. به سارا گفتم من میرم دستشویی آروم از اتاق اومدم بیرون و دیدم در اتاق مهمون بستهست. خلاصه اون شب گذشت و ما مهاجرت کردیم و چند سال بعد از مهاجرت وقتیکه متوجه شدم سارا هنوز با اون پفیوز در ارتباطه و برای هم عکس و فیلم میفرستن اینبار دیگه کوتاه نیومدم و بالاخره بعد از یکی دو سال کش و قوس جدا شدیم.
من آمریکا موندم و سارا برگشت ایران و با همون همکارش در ارتباط بود و من کاملا ارتباطم رو با همهشون قطع کردم. پارسال رفتم ایران که به خانوادهام سر بزنم توی میلاد نور اتفاقی سمیه رو دیدم اومد جلو سلام کرد و خیلی گرم برخورد کرد. بعد از احوالپرسی های معمول پیشنهاد دادم همونجا بریم یه کافه بشینیم و صحبت کنیم. از سارا کلا حرفی پیش نیومد ولی اتفاق عجیب این بود که بعد از نیم ساعت صحبت و خوردن یک قهوه یک دفعه بدون مقدمه گفت میخوای بریم خونه من برای ناهار چون لازانیا دارم و یادمه لازانیا دوست داشتی. همونجا شصتم خبردار شد که خبراییه. رفتیم پارکینگ و دیدم ماشینش رو هم عوض کرده و یکی از این شاسی بلند های چینی خریده که هنوزم اسمش رو نمیدونم. خلاصه رفتیم آپارتمان سمیه که همون نزدیکی بود و گپ و گفتمون خیلی صمیمی تر پیش میرفت. ناهار رو خوردیم و نشستیم توی هال روی مبل. سمیه اسپرسو درست کرد و دوتایی سیگار روشن کردیم. حین صحبت داشت میگفت تو خیلی خوب بودی و سارا قدر ندونست تو حیف بودی. به شوخی گفتم آره یادمه اون شب دید میزدیمون. یکم جا خورد ولی با یه خنده عصبی جمعش کرد ولی من ادامه دادم گفتم سمیه من دو هفته دیگه دارم برمیگردم آمریکا دوست داری طعم با هم بودن رو بچشیم؟ مکس کرد ولی من نذاشتم چیزی بگه رفتم جلوش زانو زدم دستام رو گذاشتم دو طرف صورتش و لبم رو گذاشتم روی لباش که چشماش رو بست و نفس عمیق کشید. طعم سیگار و قهوه میداد و داشت باهام همراهی میکرد من لب بالاش رو میخوردم و اونم داشت با زبونش لب پایینم رو لمس میکرد. دستاش رو آورد بالا و گذاشت روی شونه هام و منم کمرش رو گرفتم و بهش نزدیکتر شدم. حالا دیگه سمیه روی مبل کامل تکیه داده بود و من بین پاهاش بودم و داشتیم لبای همدیگه رو میخوردیم. یکم از من فاصله گرفت و توی چشمام نگاه کرد و آروم گفت مطمئنی آرین؟
گفتم هیچ وقت انقدر مطمئن نبودم. زندگی خیلی کوتاهتر از این حرفاست. گفت پاشو وایسا. بلند شدم جلوش ایستادم همینجور که روی مبل نشسته بود کمربند، دکمه و زیپ شلوارم رو باز کرد و دستش رو برد داخل شلوارم و کیرم رو از توی شورت گرفت و کشید بیرون. کیرم سفت و راست شده بود و پیش ابم راه افتاده بود. لبای خوشگل گوشتیش که رژ قرمزش یکم پخش شده بود رو دور کیرم حلقه کرد و شروع کرد به ساک زدن. منم طبق عادت دستم رو گذاشتم پشت سرش ولی فشاری نمیدادم. با ریتم ثابت سرش رو عقب و جلو میکرد و صدای ساک زدنش توی سالن نسبتا خالی میپیچید. بهش گفتم سمیه جان بریم تو اتاق؟ بدون هیچ حرفی پاشد ایستاد. بغلش کردم و همینطور که لب میگرفتیم رفتیم سمت اتاق خوابش. جلو در اتاق خواب نذاشتم بره داخل چسبوندمش به دیوار دوتا دستش رو با دست چپم بردم بالای سرش و همینطور که لب میگرفتیم با دست راست سینههاش رو میمالیدم. دکمه های پیراهن صورتیش رو باز کردم و سوتینش رو دادم بالا بعد سرم رو آوردم پایین به خاطر قد کوتاهش تقریبا خم شدم و شروع کردم به خوردن سینههاش. نیپل هاش درشت بودن و خیلی سیخ شده بودن دستاش هنوز بالای سرش بود و داشت ناله میکرد. شلوار منم تا زانوهام پایین افتاده بود. بین نالههاش آروم گفت آرین لطفا منو بکن.
با کمی خشونت بیشتر هلش دادم سمت داخل اتاق. جلوم زانو زد و شلوارم رو کامل از پام درآورد و کیرم رو با دستش گرفت و به ساک زدن ادامه داد. منم پیراهنم رو در آوردم و انداختم روی زمین حالا من کامل لخت بودم و اون با دکمه های باز و شلوار جین جلوم زانو زده بود و داشت ساک میزد. گاهی توی چشمام نگاه میکرد. بلندش کردم دکمه شلوار جین تنگ و چسبونش رو باز کردم با تکون دادن کمرش خودش شلوارش رو داد پایین و با کمک پاهاش کامل درش آورد پیراهن و سوتینش رو هم من در آوردم بعد هلش دادم روی تخت پاهاش از تخت آویزون بود. نشستم بین پاهاش و از رون پاش لیس زدم تا رسیدم به کشاله رونش. کسش آب انداخته بود و یک قطره آب سفید داشت ازش پایین میومد. شروع کردم به لیس زدن کسش همزمان پاهاش رو با دستام داده بودم بالا سمیه داشت سینه های خودش رو میمالید و ناله میکرد.
پاهاش رو دادم بالاتر و سوراخ کونش رو لیسیدم که نفسهاش به شماره افتاد و صدای نالههاش اتاق رو پر کرد همینجوری که کسش رو لیس میزدم و کلیتوریسش رو میبوسیدم و مک میزدم گفت دارم میام. کمرش رو تکون میداد و نالههاش تبدیل به داد شده بودن که با صدای بلند آه آه ارگاسم شد.
منم رفتم روی تخت هر دو خریدیم کمی بالاتر و بغلش کردم. سرش روی شونه ام بود و دستش روی کیرم همزمان منو میبوسید. آروم بهم گفت خیلی عالی بود آرین جان. یکم بعد آروم رفت پایین و بین پاهام نشست و شروع کرد به ساک زدن. پیشابم دیگه حسابی راه افتاده بود. تخمام رو لیس میزد و با دستش کیرم رو میمالید بعد پاشد از توی کشوی کنار تخت یه کاندوم آورد باز کرد و کشید روی کیرم بعد با دستش گرفتش و نشست روش. شروع کرد به بالا و پایین کردن بعد خم شد و سینهاش رو با یک دست گرفت جلو دهنم همینطور که بالا و پایین میشد و ناله میکرد منم سینهاش رو میخوردم. دوباره بلند شد و صاف نشست روی کیرم و با شدت بیشتر بالا و پایین میشد چشماش رو بسته بود و بین نالههاش میگفت آرین منو بکن، دوستت دارم آرین منو بکن.
دوباره بریده بریده نفس میکشید و یکم بعد در حالی که منم داشت آبم میومد دوباره ارگاسم شد. افتاد روی من و یکم که حالش بهتر شد گفت من برات چکار کنم که آبت بیاد. گفتم بلند شو. از روم پاشد. از تخت اومدم پایین و کنار دیوار ایستادم خودش فهمید و اومد جلوم زانو زد. کاندوم رو در آورد و دوباره شروع کرد به ساک زدن. سرش رو گرفتم و آوردم عقب با دست راستم شروع کردم به جق زدن. سمیه سرش رو برد پایین و شروع کرد به لیس زدن و بوسیدن تخمام. چند ثانیه بیشتر طول نکشید که آبم اومد. اولیش پاشش آبم ریخت روی موهای فر سمیه ولی سریع سرش رو آورد بالا و کیرم رو کرد توی دهنش در حالیکه هنوز ناله میکرد بقیه آبم توی دهنش اومد و سمیه داشت آبم رو قورت میداد. کیرم رو میمالید و محکم ساک میزد. من دیگه در حال بیهوش شدن بودم. دوباره رفتیم روی تخت و توی بغلم دراز کشید. با کیر نیمه راستم بازی میکرد و میگفت ممنون آرین جان خیلی عالی بود. گفتم سمیه جان منم ممنون واقعا عالی بودی و منو به آرزوم رسوندی. با خنده گفت وا توام دوست داشتی سکس داشته باشیم؟ از کی؟
پاشدیم و با هم رفتیم حمام دوباره برام ساک زد و دوباره آبم رو خورد. ته مونده لازانیا ها رو گرم کردیم و خوردیم و بعدش یک لب و خداحافظی. من دو هفته بعدش اومدم آمریکا و دیگه هیچوقت با هم صحبت نکردیم…
نوشته: آرین