سکس با زن عمو جونم بهترین سکس عمرم (۱)

سلام به دوستان عزیز بار اولم هست داستان می نویسم شرمنده اگه درست نتونستم توضیح بدم درمورد خودم صحبت کنم یک پسر ۱۷ساله قد بلند بدنساز و پوستم یکم سفید هست و زن عموم قدش یه سر گردن از من کوتاه تر بود خیلی سفید بود و کون بزرگی داشت و پستون هاشم خیلی سایزشون خوب بود نمی‌دونم سایزشون چند بود اما داخل دستم به زور جا میشد من خونه عموم خیلی رفت آمد دارم آخر شب میشینم من زن عموم عموم قلیان میکشیم و اکثرا هرشب یا یه شب درمیون میکشیم داخل بالکن عموم خیلی بهم اعتماد.داشت زن عموم هم همینطور و چند سال بود ازدواج کرده بودن اینطور از مادر بزرگم شنیده بود عموم انگار مشکل داره نمیتونن بچه بیارن خوب دیگه گذشت چند وقت تا عموم تصمیم گرفت ماشینش بفروشه که خودشو درمان کنه خارج از کشور اون موقع ماشین اروندی سراتوش فروخت و زن عموم خانواده مادریش تهران بودن و ماهم اهواز بودیم دور بود خانوادش عموم زن عموم درخواست کردن که من به زن عموم هر روز سر بزنم عموم گفت اگه تونستی پیش زن عموت شب بمون نترسه منم سریع قبول نکردم گفتمش بینم چی میشه عموم زن عموم اصرار کردن و مامانم گفت برو و منم قبول کردم شب اول موندم خونشون قلیون کشیدیم زن عموم باهام خیلی راحت بود درد دل میکرد و با لباس راحت تاب شلوار کوتاه بی روسری جلوم میموند اول که باهم ازدواج کردن جلوم حجاب میکرد اما دیگه بهم اعتماد داشت سه روز گذشت خیلی بدنش داخل چشمم بود لباس خیلی تنگ میپوشید و داخل دید بود هرشب باهم قلیون می‌کشیدم و هرشب صمیمی تر من داخل سالن می‌خوابیدم زن عموم داخل اتاق یه روز از صبح بیدار شدم که که خواب بود زن عموم رفته بود حموم بیرون اومده بود و حسابی رفته بودم داخل کف زن عموم گفتم یا امشب میکنمش یا هیچ روزی موندم تا شب . زن عموم و عموم بعضی اوقات مشروبات الکلی میخورن منم خیلی کم میخورم در حد سه پیک همیشه داخل خونه عموم بود گفتم خدایا چیکار کنم امروز رفته حموم شب شد شام خوردیم و گفتمش زن عمو قلیان بکشیم گفت امیرعباس جان نه تنباکو داریم نه زغال گفتمش پس من سریع با موتور میرم میخرم میام گفت بیا کارت پول بهت بدم ازش نگرفتم و تنباکو زغال گرفتم رفتم خونه زن عموم زغال هارا روشن کردم سری قلیون چیدم و قلیون چاق کردم به زن عموم گفتم بیا بشین قلیون بکشه برم مشروب بیارم الان میام زن عموم گفت امشب حسش نیست انگار به دلش بد افتاده گفتمش زن عمو دیگه ساز مخالف نزن قبول کرد دوتا ته بشکه یک لیتری داشتیم یه سیاست که به خرج دادم از یه بکشه ریختم داخل ظرف شویی و باهاش آب قاطی کردم و اون بشکه رو بردم من از بشکه خودم استفاده کردم و زن عموم هم همینطور دیگه حکم مشروب کن الکل داشت درحد الکل ۱۵درصد خیلی ضعیف من زن عموم جو‌گیر کردم زن عموم گفت من بیشتر پنچ پیک نمیتونم بخورم رسیدیم سر پنچ پیک گفت تو اگه میخوای بخوری بخور گفتمش دیگه باید همراهی کنی اصلا این مشروب نمیگیره از دروغ گفتمش گفت تو بخور من برم صورتم بشورم گفتمش باشه من سه پیک دیگه خوردم گفتمش میبینی اصلا مشروبش نمیگیره تو فکر نباش گفتمش باید برسی بهم اونم سه پیک خورد دیگه داشت یه حالت مستی می‌گرفت و گفتمش دو پیک دیگه بزنیم که دیگه تموم بشه بشکه گفت مهم نیست دو پیک دادمش اومد گفت هوی منو ببر سر تختم دیگه هیچ حال خودش نبود مست بود یعنی هرکاری میکردم متوجه نمیشد منم گفتم الان موقعش هست بردمش داخل اتاق اصلا حال خودش نبود دستش دور گردنم بود منم تاب در آوردم هلش دادم روی تخت و شلوارش به سختی در آوردم و لباس های خودم در آوردم منم الکل مصرف کرده بود اما حال خودم بودم گفتم امشب باید تمام لذت رو ببرم امشب باید بکنم زن عموم رفتم داخل یخچال یه قرص کمر پیدا کردم و دیدم اسپره تاخیری هست زدم به کیرم زدم رفتم سراغش رفتم داخل بغلش قبل این که بکنمش گفتم یه آتو خوب ازش بگیرم اگه مشکلی پیش اومد داخل عکس معلوم نبود مست هست من دستش گذاشتم سر کیرم و عکس گرفتم یه عکس هم گرفتم که داخل بغل هم هستیم گرفتم دیگه خیالم راحت شد و.ازش لب جانانه ای گرفتم آنقدر ممه هاش خوردم که دیگه خسته شدم رفتم سراغ کصش خیلی سفید بود و خوردمش و با انگشتم میکردم داخلش دیگه به لرزش افتاده بود و دیگه نوبت این بود که کیرم بندازم داخل کصش و یه تف جانانه انداختم و کیرم آروم هل دادم داخل کصش حال خودش نبود زن عموم اما ناله میکرد بیشتر همیشه تلمبه زدم و از خودم راضی شدم و احساس قدرت مند بودن کردم و آبم اومد من حول شدم دوست داشتم بریزم داخلش و ریختم داخلش و کیرم گذاشتم داخل پستونش دیگه وقت خواب بود سر زن عموم جابه جا کردم آوردم روی بالشت و پتو رو کشیدم روش دلم نمیومد دل بکنم ازش دلم زدم دریا خوابیدم داخل بغلش بی جون بود زن عموم سر سرم را گذاشتم سر پستون خاش که انگار پنبه بودن پستونش فرم داشتن آنقدر فرم داشتن که سرم تقریبا سر دوتاشون بود و پتو رو کشیده بودم سر دوتامون نزدیک صبح بود دیگه کیرم شق کرده بود زن عموم از دیشب هم مشروب هم سکس دیگه هنوز خواب بود از دیشب دستم روی کص زن عمو بود من بیدار بودم اما دوباره چرت زدم و من خواب بودم زن عموم بیدار شده بود با این صحنه و کیر شق شده جسبیده به بدنش و خودش لخت دیده بود و من رو داخل بغل هم یه جیغ داد زد و گفت امیرعباس امیرعباس هلم داد از سر تخت گفت تو اینجا چیکار می‌کنی بیشعور من به تو اعتماد کردم گفتمش زن عمو من کاری نکردم که از اعتماد شما سو استفاده کنم دیشب خودتون با زور من بردین داخل اتاق گفتین باید با هم رابطه داشته باشیم وگرنه به همه میگم به زن عموت چشم داشتی آبروت میبرم گفتمش منم ترسیدم و مجبور شدم زن عموم گفت من هیچی یادم نیست از دیشب فقط تا جایی یادمه که قلیون کشیدیم مشروب خوردیم گفت این موضوع هیچ کس نفهمه منم گفتمش باشه و بهم اعتماد داشت فکر میکرد مقصر خودشه یعنی زن عموم تازه عذاب وجدان داشت و لباس پوشیدم اونم لباس پوشید و رفتم داخل سالن و صبحانه گذاشت و سر میز نشست گفت بیا بشین گفت هرچی بوده گذشته هیچ اتفاقی امیرعباس نیافتاده منم گفتمش چشم زن عمو جان و گفت من میرم حموم گفتمش باشه گفت اگه خواستی بعد من که از حمام در اومدم برو حموم گفتمش نه من لازم ندارم گفت هرطور خودت راحتی گفت راستی یه سوال می‌دونم اذیت میشی اما دیشب داخل کجام گذاشتی داخل کصم گفتمش بله گفت آبت خالی کردم گفتمش خودتون گفتید گفت ای وای خاک تو سرم امیرعباس جان سر کاغذ برات یه قرص هست مینویسم برو از سر داروخانه سر نبش برام بگیر منتظرم گفتمش چشم رفتم خریدم قرص خورد و رفتم حمام ادامه دارد …

نوشته: امیرعباس

دکمه بازگشت به بالا