سکس در شب عروسی خواهرم
سلام به تمام اعضای انجمن کیر تو کس (تمامی اسامی جعلی می باشد)
اسم من معینه 27 سالمه و این ماجرا بر میگرده به 2 سال پیش شهریور که عروسی خواهرم بود، خواهرم یه دوست داشت به اسم آزیتا که رفت و آمد خانوادگی داشتیم، موقع عروسی خواهرم من سرباز بودم و 20 روز مونده بود خدمتم تموم بشه برای عروسی 10 روز مرخصی گرفتم و اومدم خونه که شبش عروسی بود، کچل بودم ولی بخاطر مرتب کردن خط ریشم رفتم آرایشگاه و برگشتم خونه و یه دوش گرفتم و آماده شدیم و رفتیم عروسی.
قبل از اینکه عروس داماد بیان من و داییم و شوهر خالم یه شیشه مشروب خوردیم ،دایی دامادمون خیلی با من جور بود 2 تا شیشه مشروب آورده بود که نشستم اونم با اون خوردم به اتدازه ای از خودم بیخود شده بودم که 70 درصد مراسم رو وسط بودم و میرقصیدم به لطف اینکه یه باغ بیرون از شهر بود زن و مرد قاطی بود.
دوست خواهرم بدون خانوادش اومده بود چون یکی از اقوامشون تازه فوت کرده بود.
در حین رقصیدن بودم که پشتم خورد به پشت آزیتا اول نمیدونستم اونه وقتی برگشتم دیدمش خیلی حال کردم خیلی خوشگل شده بود دیدم یه خنده ی موذیانه ای کرد (راستی آزیتا یه دختر خوشگله قد نسبتا کوتاه و هیکل پری داره) من اهمیت ندادم و دوباره شروع کردم به رقصیدن که دیدم دوباره خورد بهم اول فکر کردم دوباره تصادفی بوده ولی وقتی دوباره تکرار شد فهمیدم نه داره عمدا این کار رو میکنه نگاش کردم دیدم یه چشمک زد و اشاره داد که دنبالش برم دوزاریم افتاد منم یه طوری دنبالش رفتم که دیگران صک نکنن، ورودی باغ یه راهرو که با درخت درست شده بود داشت که دیدم اونجا ایستاده رفتم پیشش سلام کردم اونم سلام کرد و به همدیگه دست دادیم که گفت یه چیزی تو ماشین جا گذاشته میخواد بره بیاره منم باهاش ب م چون بیرون تاریکه میترسه تنها بره، منم گفتم باشه و رفتیم بیرون کنار ماشینش وایستادم دیدم ربت پشت دیوار باغ و صدام کرد که برم، به محض اینکه رفتم پرید بغلم و لبام رو بوسید منم از خدا خواسته بدتر لبش رو میخوردم که لبش رو آورد کنار گوشم و گفت معین میخوام من رو بکنی خیلی دوست دارم من رو بکنی منم چسپوندمش به دیوار و بیشتر شروع کردم به خوردن لبش و سینه هاش رو میمادیدم یه لباس شب خیلی قشنگ و باز پوشیده بود که منم سریع قسمت دامنش رو بالا زدم که دیدم شرت نپوشیده و کسش حسابی خیس شده منم حالا نخور کی بخور حسابی از خجالت کسش دراومدم اونم هی ریز داد میزد نمیتونست بلند داد یزنه چون ممکن بود کسی بفهمه و بیاد مارو ببینه راستی آزیتا 3 سال از من بزرگتره، بعد از خوردن کسش کیرم رو کردم تو دهنش اونم خیلی ماهرانه برام ساک میزد که دیدم نزدیکه آبم بیاد سریع بلندش کردم و دوباره دامنش رو دادم بالا و یه تف بزرگ انداختم توی سوراخ کونش و کیرم رو گذاشتم دم سوراخش و یه فشار کوچیک دادم که سر کیرم رفت تو یه داد کوچیک زد (کیرم حدود 23 سانته و کلفته) دوباره یه فشار کوچیک دادم یه کم دیگه رفت تو که دیدم میخواد در بره محکم گرفتمش و گفتم دیگه راه فرار نداری، گفت غلط کردم خیلی درد میکنه نمیخوام دارم جر میخورم، دیدم داره اذیت میشه کیرم رو درآورم و گفتم وایسا الان درستش میکنم تا دردت نگیره کیرم رو حسابی تف مالی کردم و دوباره گذاشتم دم سوراخش و یه فشار آروم دادم و نصف کیرم رو کردم توی کونش دقدم دستش رو گذاشت روی دهنش و داد میزد منم یه چند لحظه همونجوری وایسادم تا جا بازکنه بعد دوباره با یه فشار دیگه تمام کیرم رفت تو و شروع کردم آروم آروم تلمبه زدن دیگه عادت کرده بود و خوشش اومده بود و حرفای حشری کننده میزد که معین قربون کیرت برم بکنم جرم بده ااااااه ه ه ه ه ه خیلی حال میده عزیزم منم تندتر میکردمش که بعد از 10 دیقه آبم اومد و با فشار تمامش رو خالی کردم توی کونش اونشب خیلی خوش گذشت.
ببخشید دوستان اگه خوب نبود.
داستان واقعیت داشت دیگه باورش با شماس
نوشته: korosh-janjali