سکس عالی، سکس ناب
من میلاد24 سالمه. میخوام یکی از داستان های سکسیمو براتون تعریف کنم .
دوسال پیش یکی از روزا ک برا دیدن عشقم مریم ک 23سالشه و واقعا کونش سفیدو نازه به مغازه ای ک توش کار میکنه رفتم.حسابی دلتنگش بودم اونم وقتی صاحب کارش نبود گفت ک پاشو بیا مغازه ببینمت.مغازه ای ک توش کار میکرد ی مغازه تولیدی لباس زنونه بود .البته مریم قسمت فروشندگیش بودو با ی دختر دیگه تو مغازه وایمیستادن.
اسم اون دوستش الهه بود ک الی صداش میزدن.الی 29سالش بودو ی بچه 8ساله داشت.شوهرش تو حادثه رانندگی فوت کرده بود.اندامش واقعا نازو بی نظیر بود.خیلی هم شوخ طبعو بامزه.با من واقعا راحت بودو همیشه باهام شوخی میکرد.طوری ک صدا مریم دیگه دراومده بود.اون روز ک رفتم مغازه یکم نشستمو با مریمو الی حرف زدم. بعد یکم حرف زدن رفتم مغازه سوپری چندتا پفک و رانی خریدمو حسابی الی رو تحویل گرفتمو براش چندتا نانی خریدم.اخه خیلی دوس داره.خلاصه اون رو گذشتو من حسابی رفتم تو کف الی ولی اون ب کسی پا نمیده چون بچه داشتو حس میکردم با کسی دوسته و صیغه کسی هستش. خلاصه چند روزی ب هوا دیدن الی میرفتم مغازه.مریم هم دیگه واقعا شاکی شده بود ازم.چند وقتی بود ک با مریم دعوا داشتم اخه هیچوقت تو سکس بهم حال نمیداد ن از کون ن از کس.خلاصه یروز مریم با گوشی الی بمن زنگ زدو گفت بیا مغازه گوشیم ش باطری نداره با خط الی زنگ زدم.منم سریع سیو ک هیچی حفظم کردم شمارشو.چند باری با پیام دادن از وضع روحی خودم برا الی میگفتمو شبا کارم شده بود اس بازی با الی.یروز از الی خواستم ک بیرون باهاش هم صحبت بشمو از دردای دلم براش بگم .اونم قبول کردو گفت ساعت 5 بعدظهر فردا بیا دنبالم بریم تا فلان جا.
تو راه حسابی مخشو شستمو همش زیر چشمی اندام نازشو برنداز میکردم ک برا اومدن پیش من بیشتر ب خودش رسیده بود.ی مانتو کوتاه با ی ساپورت نازک رون پاشو ک واقعا درشتو ناز بود آدم مست میکرد.
تو راه ازش خواستم ک باهام دوست بشه ولی قبول نکردو گفت نمیتونم ب مریم خیانت کنم .منم حسابی ناراحت شدمو ضبط ماشینو روشن کردم ی آهنگ غمگین گذاشتمو ساک ب راهم ادامه دادم.
نزدیک رسیدن ب مقصد الی بودیم ک دیدم دست الی اومد رو دست راستم ک رو دنده بود.بدنم شل شد .باورم نمیشد قبول کرده.تا دستشو گذاشت گفت ناراحتیت ناراحتم میکنه.بخند.
منم خوشحال خندیدمو ازش ی بوس تشکر خواستمو اونم قبول کردو ی بوس از لپش کردم.الی رفتو ب کارش رسیدو برگشت .برگشتنه تو راه حسابی دیگه خیالم راحت شده بود ک دیگه مال خودم شده .بحث انداختم ک وقتی بوسش کردم یجوری شدمو حالم خراب شده.اونم ک زنی پخته و شوخ طبعی بود بی هوا دست ب کیرم زد از رو شلوار ک بدنم سیخ شد ی لحظه از حرکتش.گفت نگا چ کردی با خودت پسر.باز کن ببینم.منم باز کردمو دستشو برد تو شورتم شرو کرد ب مالش خاص خودش.منم ک دیگه دیدم روم بهش وا شده دستو بردم ب کسش .وای ی ی چ کس داغی .دروغ نگم بعد دو دقیقه مالش شده بود دریاچه آب.واقعا داغون شده بودو صورتش قرمز.تو راه ک میرفتیم گفت وقت داره حالا حالاها و ازم خواست از جاها تاریک برم تا برام بخوره.وای باور کردنی نبود کیرمو تا حلق تو میبردو دورشو لیس میزد برام.داشت آبم میومد کم کم ک ازش خواستم بیاد بالا .دوس نداشتم زود بیاد آبم.سریع دنبال ی جا خلوت گشتم تا بزنم زمین.حالم خراب بودو دوس داشتم ی کس مشتی بکنم.چشم افتاد ب ی ساختمون نیمه کاره ک ی فضا دورچین آجر حیاط داشت ک میشد با ماشین توش قایم شدو عملیاتو شرو کرد.اولش ترس داشتم ولی مستی جلو چشامو گرفته بود. چون ترس داشتیم ک یموقع کسی بیاد همون صندلی جلو ک نشسته بودیم ازش خواستم ک بکشه0پایینو یوربشه سمت من تا بزارم تو کسش.انقد کسش داغ بود ک با چند بار عقب جلو ابم اومد.خیلی بد شد.تازه0داشت آه و ناله هاش شروع میشد ک من ارضا شدم.ازش معذرت خواستمو بهش قول0دادم سری بعدی جبران کنمو اسپری بزنم.
خلاصه روز اول دیدار ک ب سکس ختم شدن همانا سکسای پشت هم همانا.
یروز خانوادم برا سفر زدن رفتن اصفهان منم چون سرکار میرفتم الکی بهونه کردم ک من مرخصی ندارمو نمیتونم بیام.
حالا من بودمو 5 روز خونه خالی ی جیگر بنام الی.
سریع زنگ زدمو جریانو براش تعریف کردمو حسابی خوشحال شد ک ی مکان خوب پیدا شده.طرفای ده صب بود ک اومد خونمون .وای باورم نمیشد .از پله ها ک بالا میومد دویدم از پشت چسبیدم ب باسنش حسابی سفت بغلش کردم.باسنش محشر بود.واقعا ناز.درشتو سفید .بخاطر من لباس مجلسیشو اورده بود ک پیشم بپوشه.رفت تو اتاقو عوض کرد لباساشو اومد.وای ی ی کس ناز شده بود.ی لباس یدست ک تا وسط رون بأش بود ک اسم خاص داره ک من بلد نیستم.با ی کفش صندل پاشنه دار سفید.لباسش قرمز تیره.وای ی روانی کننده بود.من رو مبل محو تماشاش بودم ک اومد سمتمو نشست رو پامو دستشو دور گردنم انداختو گفت فقط بکن بکن بکن.
منم دستمو انداختم زیر باسنش ک بلندش کنم ب ی سورپرایز برخورد کردم.بله الی جون شورت پاش نبودو انگشتام وقتی زیر باسنش رفت تا بلندش کنم صاف رفت تو کسش.سریع خوابوندمش زمین لباسامو کندمو لخت شدم.پاشو انداختم رو شونم حسابی کسشو خوردم .طاقت نداشتم ور برم سریع کردم تو کسشو شروع کردم ب کردن.صدا نالش رفت بالا.با دستم دهنشو گرفتم صداش بالا نره.حسابی وحشیش کردم.خوابیدم ب رو روی زمین الی اومد رومو کیرمو کرد تو کسش .انقد تند و محکم بالا پاین میپرید ک همش کیرم درمیومد.داشت آتیش میگرفت.انگاری خیلی وقت بود ارضا نشده بود.دیگه بالا پاین نمیکرد.کیرم کرد تو کسش نشست بی حرکت چند لحظه چند تا بوس از لبام کردو ازم خواست تحمل کنم تا ارضا بشه.منظورش از تحمل فشار حرکتی بود ک میخواست انجام بده.شروع کرد ب حرکت عقب جلو وای کیرم داشت از بیخ کنده میشد.صدا نالش بدجور رفته بود بالا .ده دقیقه ای عقب جلو کردو افتاد تو بغلم.وای خیسی کسش رو کیرم جاری شده بود.چ لحظه نابی بود.الی تو0بغلم ارضا شده بود حالا0نوبت ارضا0شدن من بود .مدل دانکی شدو گفت انقد بکن تا سیر0بشی منم نشستم ب سوراخ کونشو حسابی کردم هر چند دقیقه میکشیدم بیرون میزاشتم تو جلو و هی جابجا میکردم وای ک باحرفاش کیرو سیخ تر میکرد.میلاد جان بکن تا سیر بشی بکن…
نزدیک اومدن ابم بود ک بهش گفتم کجا بریزم .کمر باسن شکم سینت؟ک گفت میلاد جان بکن بکن بکن دیگه درش نیار بزار داغی ابتو حس کنم منم ریختمو بعدش ولو شدم کنارش تا ی استراحت برا سکس بعدی بکنیم.
نوشته: میلاد,-ضایعات