سکس همسرم با همکار خارجی من
سلام بر همه دوستان
تو یک شرکت حفاری کار میکنم من شهرام هستم 37 سالمه همسرم مریم 34 سالشه ما از طریق دوستی با همدیگه آشنا شدیم و بعد ازدواج کردیم توی همون دوران دوستی پرده بکارت مریم ازش گرفتم من و مریم خیلی خوب بودیم و الان سه سال کنار همدیگه هستیم مریم با قدی 170 اندام لاغر با کون و سینه های بزرگ هستش که سال گذشته عمل پروتز سینه رو انجام داد و خیلی به خودش میرسه که هر جا میریم همه نگاش میکنند.
یک همکاری داشتم کره ای بود چند ماه روی دکل حفاری با ما کار میکرد مهندس بود خیلی زیبا و خوش چهره بود اسمش جی هون بود خیلی سفید بود و قد بلند قبل از اینکه بره کره کشور خودش ازم خواست که باهاش برم بازار خرید کنه گفتم باشه من 14 روز کارم تمام شد اونم قرار بود دو روز بعد بره کشور خودش پرواز داشت تا یک ماه بعد برگرده رفتیم بازار تهران تابلو فرش ابریشم خرید 65 میلیون تومان چند تا ظرف های سنتی ایرانی خرید میخواست بره هتل بهش گفتم نه بریم خونه من این دو روز بمون بعد برو الان زنگ میزنم به همسرم برات شام درست کنه اونم قبول کرد تماس گرفتم با مریم گفتم عزیزم دارم میام خونه یکی از همکاران من باهام هستش دو روز مهمان ما هستش بعد قراره بره کره کشور خودش غذا درست کن تا ما برسیم.
گفت باشه اسنپ گرفتم رفتیم سمت خونه تو مسیر به مریم پیام دادم لباس زیبا بپوش که جی هون ببینه همسرم چقدر خوشتیپ هستش رسیدیم در زدم مریم بعد از 14 روز دیدم موهای رنگ شده شکلاتی و آرایش زیبا با لباس خیلی جذاب پوشیده بود همدیگه رو بغل کردیم با جی هون دست داد و سلام و کلی تحویل گرفت جی هون حواسم به جی هون بود چشم از مریم برنمیداشت .
راستی جی هون به صورت دست و پا شکسته فارسی صحبت میکرد و بیشتر کلمات انگلیسی بود .
بهم گفت همسر زیبای دارید گفتم ممنون گرم صحبت بودیم از خودش و خانواده اش حرف میزد از زندگی در کره و گفت دوست دارم شما رو دعوت کنم به کشور خودم مریم بهش گفت مشتاقانه دوست داریم بیاییم پیشتون مریم رفت تو آشپزخونه غذا ها رو روی میز نهارخوری گذاشت گفت شام حاضره مریم کلی برنج و مرغ و غورمه سبرزی و چند نوع غذای دیگه سالاد و دسر گذاشت جی هون و من رفتیم رو میز جی هون خیلی از غذاهای ایرانی تعریف میکرد و کلی از مریم تشکر کرد مریم ظاهراً از جی هون خوشش آمد بود انگاری من دیگه وجود نداشتم مریم و جی هون با همدیگه صمیمی شدن و سر غذا خوردن جی هون همش راجب زندگی در کره صحبت میکرد منم بین هر دو شنونده بودم شام تمام شد من رفتم برای جی هون لباس راحتی آوردم بهش دادم رفت تو اتاق لباس عوض کنه رفتم پیش مریم گفتم نظرت چیه چطور آدمی هستش مریم خجالت میکشید گفت به نظر میاد پسر خوبی باشه بهش گفتم بله انگاری از تو خوشش آمد خنده ای کرد گفت خفه شو با دست زد رو سینم بعد بغلم کرد گفت دلم برات تنگ شده جی هون از اتاق آمد بیرون مریم از بغلم جدا گفت بنشینید براتون میوه و چایی بیارم من جی هون صحبت های ما جوری شد که دوست داشتم برم کره مریم با چایی و میوه و شیرینی آمد پذیرایی جی هون متوجه شدم خیلی دوست داره بیشتر با مریم صحبت کنه حرف های ما دور همی طول کشید به مریم گفتم عزیزم میشه برای جی هون جا بزاری تا بخوابه گفت باشه براش یک دوشک نو با پتو نو و بالشت آورد گذاشت برای جی هون تو پذیرایی منم به جی هون گفتم بهتره بخوابی امروز خیلی خسته شدیم شب بخیر گفتیم و رفتیم تو و تخت خواب مریم بغل کردم گفتم ببینم چی داری زیر لباست چند روز بی خبرم خنده کرد گفت چشم من و مریم شروع کردیم همدیگه رو آماده کردن برای سکس از لب و سینه و نوازش تا شروع کردم به سکس میخواستم مزه دهن مریم متوجه بشم وسط تلمبه زدن بهش گفتم دوست داشتی الان جی هون باهات سکس میکرد چشماش خمار شد منو بیشتر فشار میداد میگفت دوست دارم مال هر دوتون بخورم عزیزم مریم ارضا شد چند دقیقه بعد منم آبم اومد همدیگه رو بغل کردیم و خوابیدیم صبح دیدم صدا میاد بلند شدم آفتاب درآمده نگاه ساعت کردم ساعت 9 صبح بود لباس تن کردم رفتم تو پذیرایی دیدم جی هون با مریم رو میز صبحانه دارن میخورند جی هون همون لباسی که بهش دادم تنش بود ولی مریم با تاپ و شلوارک نشسته بود داشتن صحبت میکردن تا جی هون منو دید بلند شد سلام و صبح بخیر دست داد مریم بلند شد گفت عزیزم بیدار شدی نخواستم بیدارت کنم رفتم دست و صورتم رو شستم آمدم روی میز بهشون ملحق شدم جی هون گفت میشه بریم بازار گفتم بریم گفت میشه مریم بیاد برای مادرم و خواهرم میخوام لباس بخرم دوست دارم بیاد مریم گفت من میام سه نفری آماده شدیم رفتیم سمت بازار تهران پاساژ ها خودش مریم خیلی با هم خوب بودن که انگاری اون ها زن و شوهر بودن ظهر رفتیم رستوران غذاهای ایرانی سفارش دادیم غذا رو خوردیم تا شب چند تا جاهایی دیدنی پارک ارم و برج میلاد و غیره گشتیم دیگه هوا تاریک شد از بیرون شام سفارش دادیم رفتیم سمت خونه بعضی از جا مریم دست جی هون رو میگرفت با خودم گفتم این جی هون اول که زن نداره دوم مثل این ایرانی ها دهن لق و خطرناک نیست که فردا بخواد مزاحمت ایجاد کنه یا آبروی آدم ببره بزار ببینم اگه هر دو مایل بودن بزارم رابطه داشته باشند البته مطمئن هستم که مریم دوست داره ولی علاقه جی هون داره اینجوری به مریم چسبیده یا نه.
رسیدیم خونه شام خوردیم به جی هون گفتم بهتره زود استراحت کنی چون فردا پرواز داری تا بری فرودگاه و پروازت تقریباً 8 ساعت تو هواپیما هستی گفت بله فکر خوبیه مریم مثل دیشب براش جای خواب گذاشت شب بخیر گفتیم اون دراز کشید دوتایی من و مریم رفتیم رو تخت خواب کل چراغ های خونه رو خاموش کردیم به مریم گفتم هوس کردم میخوام گفت باشه.
ولی نمیدونست چه نقشه ای براش دارم گفتم جوری باهاش سکس کنم که صدای دوتامون بره بیرون تا جی هون متوجه بشه ما سکس شروع کردیم جوری تو کس مریم تلمبه میزدم که صدای جیغش بلند شده بود که صداش مطمئن بودم رسید به گوش جی هون چند دقیقه همینجوری تلمبه میزدم رفتم تو بغلش گفتم دوست داری بری الان جی هون بکنت گفت آره دوست دارم چندتا تلمبه دیگه زدم دوباره آب مریم آمد بلند بلند میگفت وای عشقم بکن منم با چندتا تلمبه آبم اومد ریختم و بلند شدم به مریم گفتم برو تو آشپزخونه برام آب بیار تشنه شدم آمد لباس بپوشه گفتم نه همینطور برو عزیزم اون الان خوابه تازه کل خونه تاریک پیدا نیستی یک لحظه با خنده و شوخی بهش گفتم بیا آمد گفتم اگه دیدی بیداره معلوم هستش با این سر و صدا ما الان دیونه شده اگه دوست داشت یک حالی بهش بده گناه داره گفت خفشو بهش گفتم جدی میگم گناه داره اون فردا میره کره دیگه نیستش خندید و رفت دل تو دلم نبود دوست داشتم سکس دوتاشون ببینم دیدم آمدن مریم طول کشید با خودم گفتم یک لیوان آب از تو یخچال آنقدر وقت نمیخواد دیدم آمد با خنده گفتم چیه چرا طولش دادی گفت رفتم سر یخچال تا درب یخچال باز کردم چراغ یخچال روشن شد تمام بدن پیدا بود گفتم این جی هون خوابه لیوان آب ریختم آمدم برات بیارم دیدم گفت میشه برای من هم آب بیارید خیلی تشنه هستم براش آب ولی چون لخت بودم مطمئن هستم با نور یخچال بدنمو دیده براش آب بردم بهش دادم گفت شما هم زیبا هستید و بدن زیبای دارید گفتم تو بهش چی گفتی ، هیچی ازش تشکر کردم گفت میشه دستم به شما بخوره منم گفتم کوتاه چون باید برای شهرام آب ببرم بعد دست زد به پاهام دستش برد جلوم دست زد گفت خیلی خوب هستید شما منم ازش تشکر کردم برات آب آوردم توی تاریکی احساس کردم هنوز داره نگاه میکنه گفتم برو پیشش گفت برم واقعا تو ناراحت نمیشی. گفتم اصلا برو بلند شد که بره گفتم درب اتاق خواب باز بزار تا صدای سکس دوتاتون بشنوم کارشو کرد بیا گفت باشه صورتمو بوسید و رفت منم آروم رفتم پشت در ولی منو نبینند دیدم مریم رفت پیشش با اون صدای خنده دار جی هون گفت آمدی مریم بهش گفت آره گفت شهرام بهش گفت خوابه گفت بیدار نمیشه گفت نه کارتو انجام بده تا برم پیشش بیدار نشه تو تاریکی صدای درآوردن لباس جی هون میومد قلبم داشت تند تند میزد الان مریم جر میده مریم بهش گفت بزار بخورمش گفت نه بخواب متوجه شدم که مریم خوابیده پاها رو باز کرده جی هون افتاد رو مریم صدای اه مریم درآمد و جی هون داره تلمبه میزنه صدای ناله های ریز مریم راه افتاد کیرم دوباره باد کرد حشری شدم میدیدم چطوری داره مریم رو میکنه صدای نفس نفس جی هون راه افتاد منم همینطور داشتم با کیرم بازی میکردم دوست داشتم برم جلو گفتم نه شاید سکسشون خراب بشه جی هون وسط تلمبه زدن به مریم گفت تو خوبی دوست دارم بیای کره پیشم یا آمدم ایران میام پیشت و مریم میگفت بیا و همینطور که تلمبه میزد صدای ارضا شدن جی هون آمد خوابید تو بغل مریم بعد چندتا ماچ و بوسه رد و بدل کردن مریم گفت من برم تا شهرام بیدار نشده گفت برو منم سریع آمدم تو تخت خواب دیدم مریم آمد پشت سرش در رو بست آمد پیشم گفت بیداری گفتم بله چی شد خوب بود ، گفت نه گفتم چرا انگشت خودشو نشون داد گفت کیرش اندازه انگشتم نبود و خندید و گفت تازه دو دقیقه نشد بیشعور آبش آمد حتی نزاشت من ارضا بشم گفتم آبش کجا ریخت گفت داخلم بیشعور گفتم پس اون چیزی که انتظارش داشتم نبود گفت نه منم دیدم آنقدر خوشگل و خوش هیکل هستش لابد کیرش خوبه و بلده بکنه منم کیرم بلند بود داشتم باهاش بازی میکردم بهش گفتم اشکال نداره من برات جبران میکنم حالا بشین رو کیرم نشست رو کیرم دوباره مریم و من حشری شدیم یک سکس حسابی کردیم و خوابیدیم صبح بلند شدم با مریم جی هون بیدار شد چقدر من و مریم تحویل گرفت به مریم گفتم من برم صبحانه بگیرم و بیام مریم گفت من کله پاچه میخوام بهش گفتم عزیزم دوره گفت من کله پاچه میخوام حوس کردم گفتم باشه جی هون تو بمون تا من برم و بیام با خوشحالی گفت بله آقا منم وسایل آماده میکنم که برم فرودگاه گفتم باشه.
برای منم دیگه اهمیت نداشت که با مریم تنها بمونه چون میدونستم سکس کرده بعدش مریم بهش علاقه نداشت حرکت کردم تا رفتم و برگشتم 45 دقیقه ای زمان برد رسیدم خونه دیدم سفره گذاشته جی هون تو اتاق داشت وسایل آماده میکرد مریم تو آشپزخونه متوجه شدم لباس های مریم عوض شده کله پاچه رو گذاشتم رو سفره رفتم تو آشپزخونه به مریم گفتم رابطه داشتی با جی هون نگاه کرد لبخند زد گفت از کجا فهمیدی گفتم فهمیدم گفت آره بعد برات تعریف میکنم الان وقتش نیست گفتم باشه رفتیم سر سفره صبحانه جی هون آمد نشست باهامون خورد مریم گفت جی هون تا حالا کله پاچه خوردی گفت بله چند بار خوردم خیلی خوبه جی هون رفتارش خیلی با من بهتر شد راحت بود دیگه بعد از صبحانه بلند شدیم تا جی هون ببرم فرودگاه مریم گفت منم میام آماده شد حرکت کردیم من و جی هون نشستیم جلو ماشین مریم عقب ماشین نشست تا رسیدیم فرودگاه جی هون همش سرش عقب بود داشت با مریم لاس میزد و حرف میزد رسیدیم با جی هون رفتیم داخل اونم کاراش انجام داد رفت قسمت پرواز از همدیگه خدا حافظی کردیم من و مریم سوار ماشین شدیم به سمت خونه.
گفتم خب تعریف کن گفت تو بگو از کجا متوجه شدی گفت تعریف کن تا بهت بگم گفت تو که رفتی آمد سمتم گفت آقا شهرام زود میاد یا دور بهش گفتم نیم ساعت دیگه میاد بعد گفت حالا که دور میاد بیا دوباره سکس کنیم آخه شما خیلی خوب بودید منم بهش گفتم نه دیشب دلم برات سوخت که خیلی وقته سکس نداشتی بهت دادم دیگه نمیشه اون رفت تو اتاق خواب مقدار دلار آورد گفت من این ها رو به شما هدیه میدم چون از شما خوشم اومده منم بهش گفتم من پولی نیستم تازه این دلار ها کم هستند دوباره رفت آورد گفت لطفاً این ها رو از من قبول کنید بزارید تا آقا شهرام نیومده یک بار دیگه سکس کنیم گفتم باشه منم لباس هامو در آوردم ولی اون لخت نشد فقط کیرش انگشتیش از زیپ شلوارش درآورد کرد توم تلمبه ریز میزد که کیرش از تو کسم درنیاد کمتر از دو دقیقه آبش آمد بلند شد همین منم بهش گفتم چون لباس هات عوض شدن فهمیدم.
حالا چقدر بهت پول داد صد دونه ده دلاری به مریم داد گفت پول این ها چقدره بهش گفتم تقریباً 45 میلیون تومان مریم خوشحال شد.
رفتیم خونه گفت مریم دوباره حشری شدم من سکس میخوام اونم گفت منم میخوام اون جی هون کیر کوچک آنقدر زود آبش میاد با اون کیرش دو باری که باهم سکس کرد من ارضا نشدم دوباره من و مریم یک سکس حسابی کردیم گذاشتم مریم خوب ارضا بشه بعد من.
این بود قضیه همکار من حالا براش برنامه دارم ایندفعه اگه آمد خودم بکنمش.
نوشته: شهرام