شروع یک ماجرا با حسام
سلام دوستان من سینام و الان ۲۱ سالمه، قدم ۱۷۵ و وزنمم ۷۰، کیرمم ۱۵ سانته، دوستم حسام ۲۲ -قد ۱۸۰؟-وزن ۸۵. کیرشم ۱۴. خاطره ای که میخوام براتون تعریف کنم برای پارساله و اولین تجربه من توی این حوزهس و هنوزم هروقت بهش فکر میکنم یه جوری میشم…
داستان از این قراره که من و دوستم حسام تابستون پارسال برای کار توی یه اداره دولتی استخدام شدیم، روش کارمونم یه سری ثبت سیستمی توی کامپیوتر های اداره بود و بنا به دلایلی باید شب ها این کار رو انجام میدادیم، هرشب ساعت ۱۲ می رفتیم اونجا تا صبح ساعت ۶
هفته اول کارا عادی پیش رفت تا اینکه شب هشتم حسام گفت ما که یه ماه برای این کار وقت داریم، چرا اینقدر داریم به خودمون فشار میاریم. بذار یکم استراحت کنیم بعد ادامه میدیم، چون خیلی خسته بودم استقبال کردم و از هردومون از پشت سیستما اومدیم کنار و روی کف اتاق که موکت بود و یه فرش کوچیک داشت دراز کشیدیم. دو سه شب به همین منوال گذشت و شبا یکی دو ساعت استراحت میکردیم تا اینکه یه شب حسام چرخید و هندزفریش از گوشی در اومد و صدای پورن پخش شد. خندیدم و گفتم کصکش داری سوپر میبینی، اونم گفت آره چشه مگه؟ گفتم هیچی، بعد دو دقیقه گفت میخوای بیا توام ببین. منم گفتم باشه و باهم شروع کردیم به دیدن پورن که اتفاقا آنال هم بود. یکم از فیلم گذشت که دیدم کیرشو جابجا کرد و معلوم بود شق کرده، منم شق کرده بودم حقیقتا. یکم دیگه از فیلم گذشت که این بار شروع کرد آروم کیرشو مالیدن منم اینکارو کردم، هیچکدوممون اهمیت نمی دادم چون بارها تو استخر و جاهای دیگه همدیگه رو دیده بودیم و مالیدن کیر هم عادی بود. یکم بعد حسام دستشو کرد تو شلوارش و شروع کرد کیرشو مالیدن. منم تکرار کردم. حسام پرسید سینا تو کیرت چند سانته منم گفتم برا چی؟ گفت میخوام بدونم این بازیگرا که نیم متر کیر دارن طبیعیه یا نه. گفتم یه ۱۵-۱۶ سانتی میشه برا تو چی؟ گفت برای منم همون حدوداس، با خنده گفتم باور نمیکنم باید کیرت کوچیک تر از این حرفا باشه، گفت نشون بدیم؟ گفتم آره ولی مال هرکی کوچیک تر بود باید بره آب بیاره ( آبسرد کن ته راهرو بود ) قبول کرد و هردومون کیرمونو درآوردیم مال من یکم بزرگ تر بود ولی کیر اون کلفت تر بود، کیر من قارچی شکل و سفید بود کیر حسام سبزه و موشکی طور، باختو که قبول کرد رفت آب بیاره منم دیگه بیخیال پورن شدم و رفتیم سرکار. اون شب گذشت و شب دوم باز پورن دیدیم، گفت ما که دیدیم دیشب پس بذار راحت باشیم و کیرشو در اورد شروع کرد مالیدن. منم در اوردم و داشتم میمالیدم که پیشنهاد داد بیا کیر همو بمالیم، میخواستم بگم نه و مخالف بودم ولی سریع کیرمو گرفت و مالید و نمیدونم چی شد که خوشم اومد. منم کیرشو گرفتم و شروع کردیم به جق زدن برا همدیگه… دو سه شب بود که کارمون همین بود. فقط واسه هم جق میزدیم و دیگه کاری نمیکردیم تا اینکه یه شب حسام پیشنهاد داد بیا بذاریم لاپای هم، سریع مخالفت کردم و گفتم نه ولی گفت تو اول بذار و منم که حسابی حشری شده بودم با تردید قبول کردم. پشتشو کرد سمتم و شلوارو داد پایین منم کیرمو تفی کردم و آروم گذاشتم بین پاش. خیلی گرم بود و لذت عجیبی داشت. یکم عقب جلو کردم که گفت بسه بذار ابت نیاد برگرد منم بذارم، من خجالت کشیدم و گفتم نه که گفت تو گذاشتی و حالا نوبت منه. گفت اصلا چراغارو خاموش میکنم که راحت باشی منم با اکراه قبول کردم، پشت کردم بهش و شلوارمو دادم پایین، کیرشو تف زد و گذاشت بین پام، خیسی و گرمی کیرش یه لذت عجیب ایجاد کرد، یکم نگهش داشت و بعد شروع کرد عقب جلو کردن، یکم بعد گفت خیلی بد وایسادی و اصلا نمیشه، اها اینو بگم که کنار هم دراز کشیده بودیم و لاپای هم میذاشتیم، گفتم چیکار کنم؟ گفت یکم بیشتر کونتو بده عقب، منم اینکارو کردم و ادامه دادیم، هی کیرشو به سمت بالا میاورد و بیشتر از اینکه لای پام باشه لای لمبرای کونم بود، بعد ۲ دقیقه گفت بسه بیا نوبت توئه، منم دوباره گذاشتم و منم ازش خواستم که کونشو بده عقب، یکم داد ولی اونطوری نبود که مثل من باشه، یکی دو دقیقه منم عقب جلو کردم که گفت باز نوبت منه، منم گفتم باشه و نمیدونم چرا خوشم اومده بود، بدون اینکه بگه کونمو تا اخر دادم عقب و اونم قشنگ گذاشت بین لمبرای کونم و یکم نگه داشت، بعد آروم آروم فشار داد تا اینکه سر کیرشو روی سوراخ کونم حس کردم، چیزی نگفتم و همین پررو ترش کرد، اونجا تلمبه میزد و با هربار عقب جلو سر کیرش برخورد میکرد به سوراخم، کیرشو از بین پام در اورد یکم دیگه تف زد و باز گذاشت ولی اینبار تلمبه نمیزد و فقط فشار میداد، سرش قشنگ چسبیده بود به کونم و هی داشت جلوتر میرفت. منم هیچی نمیگفتم و هی ادامه میداد، در همین حین دستشو اورد و کیرمو از جلو گرفت بعد گفت، سینا میشه؟ گفتم چی میشه؟ گفت خودت میدونی. گفتم چیه خب چرا نمیگی؟ گفت میشه سرش بره تو؟ گفتم نه و باز ازم خواست، از اون اصرار و از من انکار ولی هنوزم داشت فشار میداد و کم کم داشت دردم میگرفت. گفتم درد داره، گفت خیلی آروم میذارم و فقط سرش. بعدشم نمیکنم اصلا فقط سرش رفت تو درش میارم. اون لحظه حشر جلوی چشامو گرفته بود و قبول کردم، گفت لای کونتو باز کن و باز بده عقب، منم همون کارو کردم و سر کیرشو تف زد و گذاشت رو سوراخ، نمیکرد تو ولی میمالید روش و گاهی یه فشار ریز میداد، اینقد این کارو تکرار کرد که دیگه خودم دلم میخواست بکنه تو، دستمو بردم پشت و کیرشو تنظیم کردم رو سوراخم، گفت جووون دلت میخواد؟ آروم گفتم آره و همین کافی بود. شروع کرد آروم فشار دادن و منم هی خودمو میدادم عقب، کیرش موشکی طور بود و نوکش باریک بود. درد داشت ولی لذتش خیلی برام بیشتر بود، یک دقیقه با ملایمت و آروم آروم فشار داد. من درد داشتم ولی لذتش خیلی بیشتر بود. یهو وایساد. گفتم چی شد؟ گفت توئه الان. گفتم چی؟ گفت سرش رفت تو. عجیب بود که دردم خیلی کم شده بود و اصلا متوجه نشده بودم که رفته تو. همونجوری نگهش داشته بود. بعد یه دقیقه شروع کرد عقب جلو کردن، نگفتم چرا داری میکنی تو که گفتی فقط بره تو، چون داشتم لذت میبردم. با هر عقب جلو کیرشو بیشتر فرو میکرد تا اینکه وایساد دوباره. گفت سینا، گفتم بله. گفت الان تا ته توته. یه جون آروم زیر لب گفتم که شنید و گفت میدونستم دوست داری بهم بدی. گفتم پیش اومد و واقعا هم پیش اومد و باورم نمیشد… خلاصه کیرش توی کونم بود و داشتیم حرف میزدیم، گفت میخوام در بیارم از اول بذارم، داشت کیرشو میکشید بیرون که بدون اینکه به کیرم حتی دست بزنم ارضا شدم و بهترین ارضای عمرم بود. یه لیوان آب ازم اومد. سینا هم دید یه جون گفت و کیرشو کشید بیرون. میخواست دوباره بکنه تو که فهمیدیم چون خودمو تمیز نکرده بودم کیرش کثیف شده… دیگه نکرد و رفتیم دستشویی من خودمو تمیز کردم اونم کیرشو شست. بعد ارضا شدن یکم حس عذاب وجدان و پشیمانی بهم دست داده بود ولی لذت برده بودم، بعد اون دیگه باهم حرفی نزدیم تا صب. صبح رفتیم خونه… اگه دوست داشتین تا ماجرای شب بعدش که واقعا منو کرد و روز بعدشم که رفتم خونشون رو هم تعریف کنم. ممنون که خوندید
نوشته: سینا