شوهرم شوهر میخواد
اسم من مژگانه. شوهرم مرتضی. حدود سه چهار سالی میشه ازدواج کردیم. خیلی همو دوست داریم. و چیزی برای هم کم نمیذاریم.
ولی خب در طول زمان ازدواجمون متوجه شدم شوهرم یه نیازهایی داره که انگار متفاوته. داستان از اونجایی شروع شد که گاهی اصلا انگار شق نمیکرد و منو خوابوند به کمر و می نشست روی کسم. جوری کونشو تکون میداد انگار زیرش کیره و اونطوری یه مقدار که سوراخش اصابت پیدا میکرد به کسم اون هم شق میکرد. یا مثلا منو انگشت میکرد و بهم میگفت یه خورده مثل خودش لای کونشو بمالم. یا وقتی آبش زود میاومد میگفت کونمو بمال تا بزرگ بشه کیرم. اینو بگم که سایزش حدود هجده سانته و کلفته و خیلی خوش فرمه ولی خب باید واسه شق شدنش یه مقدار بمالونمش. یه بار که خیلی کوچولو شده بود کیرش بهم میگفت من دول موشیام؟ انگار ازم میخواست تا تحقیرش کنم. یا مثلا برای اینکه کم نیاره منو انگشت میکرد حسابی با روغن بچه. بعد واسه انگشت شست پام ساک میزد انگار داره کیر ساک میزنه و همش صدای مک زدنش میاومد. بعد هم دست منو میگرفت میبرد سمت کونش تا بمالونم واسش. من هم یه مقدار روغن ریختم دم سوراخش و پرسیدم بکنم داخل؟ اون هم از خدا خواسته گفت آره. بعد یواش یواش کردم داخل. وای که چه حالی میکرد و حس میگرفت. میگفت عقب و جلو کن. من هم همینطور انگشتش میکردم و میدیدم کیرش چه خوب بزرگ شده و کیرشو گرفتم با اون یکی دست که سریعا آبش اومد. بهم گفت کاش دست نمیزدم به کیرش تا ادامه می دادم و اونم منو میکرد. من هم با حالت شوخی گفتم مگه کونی هستی؟ دیدم خندید ولی کیرش یه خرده شق شد با حرفم. منم گفتم پس کونی هستی. بعد گفتم کاش دیلدو داشتیم. اونم گفت آره کاشکی. در واقع اون برای خودش میخواست. چون گفت اگر دیلدو بگیریم بعد میتونیم هم تو ازش استفاده کنی هم من. میگفت به یکی از همکارات بگو که حسابی به خودشون میرسن شاید داشته باشن یا بدونن از کجا بگیریم. بعد انواع دیلدو رو سرچ کردیم کنار هم که سرچمون به کیر کلفت رسید. دیدم مرتضی وقتی عکس کیر میبینه انگار حشری میشه و روشون خیلی مکث میکنه و حتی داره شق میکنه. انصافا کیرهای خوبی بودن و من بهش گفتم کیر میبینی شق میکنی؟ اونم میگفت آره و بعد میخندید. گفتم کاش یه کیر اینجا بود. یهو دیدم خیلی شق کرد و خوشحال شدم چون بعدش حسابی منو کرد و می گفت پس دوست داری یک کیر دیگه بکنتت؟ من هم میگفتم آره دوست دارم. بعد ازم پرسید جنده من کیه؟ گفتم منم. باز منو حسابی میکرد و گفت کسی رو سراغ داری؟ گفتم نه. گفت مثلا اگر رحیم باشه چی؟ (رحیم یکی از دوستای صمیمیش بود.) منم گفتم نمیدونم. غریبه باشه بهتره. بهم گفت نه اگر بشناسمش بهتره. که یهو آبش اومد و این حرفا تمام شدن. اما خب من میرفتم سرکار برمیگشتم میدیدم باز کیرش شق نمیشه باید کونشو بمالم. بهم میگفت کونمو میلیسی؟ من هم میلیسیدم واسش حسابی شق میکرد از کونش فیلم و عکس میگرفت جلو من. یه جوری که صورت نیفته از کونش هنگام لیسیدن یا انگشت شدنش تصویر میگرفت. میگفت واسه خاطره میخوام. می پرسید از دوستت پرسیدی برا دیلدو. بهش گفتم که میخندید میگفت مگه کیر شوهرت مشکل داره. نمیدونست که واسه کون شوهرم میخوام. این حرفا رو میزدم حالش جا می اومد. دیگه قشنگ بهم می گفت میشه منو با انگشت بکنی؟ منم میکردم خوب تا شق شه بیاد منو بکنه. هر وقت هم نزدیک آب اومدنش بود قشنگ میدیدم داره همزمان چیز دیگری هم تصور میکنه.
یه بار چک کردم گوشیشو دیدم بله داره عکس کونشو که حسابی تمیز کرده و پاهاشو که با اپیلیدی من موهاشو زده میفرسته واسه دوستش رحیم و ازش میخواد قربون صدقه ش بره. همش میگفت من زنتم. تو شوهرمی. دوس پسرمی. کیر نیاز دارم. یا گیف گی می فرستاد یا عکس کون خودشو. حتی دیدم عکس با لباس زنونه گرفته از کمرش و از کونش. با شورت زنونه من و حتی خواهرم. با لباسهای سکسی من همه عکس گرفته و ژستهای دلبرانه داره که پاهاش و کونشو حسابی تکون داده. از همه خفنتر خودش خودشو انگشت میکرد و به کونش ضربه محکم میزد تا بلند صدا بده و درد بکشه. دوستش هم زیاد بهش رو میداد و میگفت خیلی عزیزی. باز فاز برداشتی. زنتو بچسب همه جوره باهاته. البته اشکال نداره بخوای کون بدی. بالاخره شاید به روز بکنمت. با لباسای زنت میکنمت. جلو زنت. بعد میگفت اینکارا رو میکنی کی وقت میکنی ترتیب زنتو بدی؟
یا مثلا مرتضی عکس بازیگر کلوئی گریس مورتز فرستاده بود میگفت این کراشم بوده همیشه. رحیم بهش میگفت خیلی شبیه مژگانه واااای انگار به کراشت رسیدی. مرتضی خوشش اومده بود میگفت یعنی زنم اینقدر خوشگله؟ رحیم میگفت آره خیلی خوشگله پس چی. یا ازش درخواست عکس میکرد ولی مرتضی نمیفرستاد ولی یهو یه چیز دیدم خیلی جالب بود.
مرتضی بهش گفته بود خیلی دوست داری اینجا بودی پیش مژگان؟
دوستش گفته بود آره خیلی.
بعد مرتضی گفته بود پس چرا نمیآی خواستگاریش؟
بعد رحیم کیف کرده بود و گفته بود میام. با گل و شیرینی میام. تو واسه من بخوری و من واسه مژگان. بغلش میکنم. بوسش میکنم. اشکال نداره؟
مرتضی میگفت تا وقتی دوستش داشته باشی هواشو داشته باشی ببریش بیرون براش کم نذاری چه اشکالی… دیگه قراره شوهرش بشی.
رحیم کیف میکرد با این حرف و میگفت تو هم شوهرشی تو رو هم میکنم.
در واقع شوهرم واسه من شوهر نمی خواست، برای خودش میخواست. همش میگفت کیر میخوام. کاش تو یه شهر بودیم. هر موقع خواستی حتی من نبودم بیا پیش مژگان بعد عکساتونو بفرستید واسم.
بعد آخرش می گفت به نظرت من بی غیرتم؟ دوستش میگفت نه فقط یه حسه.
یا ازش میپرسید چون من کیر میخوام جرات کردی درباره زنم صحبت کنی؟ دوستش میگفت بی تاثیر نیست ولی اگر تو نخوای نمیکنیم.
بعد بهش میگفت واقعا دوسش داری؟ دوستش میگفت واقعا دلم میخواد دوست پسر زنت باشم باهاش درد دل کنم. بیرون بریم. بیام خونتون. بغلش کنم. بوسش کنم.
اونم خوشحال میشد و میگفت باهاش حرف بزن گاهی و شماره مو داده بود بهش. و دوستش گاهی صحبت میکنه توی واتس آپ. ولی به خودش گفته یه بار بیام حضوری بعد دوس پسرش بشم.
مرتضی هم همش تقاضای کیر میکرد. رحیم هم میگفت کیر وقتی بهت میدم که بخوام با مژگان هم باشم. یا مثلا تو رو بکنم که اون بفهمه و بیاد ببینه دارم شوهرشو میکنم.
مرتضی هم میگفت من بی غیرت نیستم که هرکسی اینکارو بکنه. فقط کیر میخوام. میخوام زنت باشم. بهم محبت کنی. هر بار اینو میگفت دوستش بحثو میبرد سمت من که به بهانه شهوت و کونی بودنِ شوهرم بتونه از من اطلاعات بکشه. اینکه میگم کونی چون مرتضی خودش دوست داشت گاهی بهش بگن کونی. یعنی همش میگفت من کونی نیستم که برم به همه بدم. ولی کونیِ تو هستم. من دوست دارم دختر باشم. اسم دخترونه داشته باشم و از این حرفا…
یه بار بهش گفتم کیر میخوام. اونم بهم گفت منم… خیلی بامزه بود و خوابوندمش همش کون سفید و پاهای بیموشو می بوسیدم و اونم پاشو میداد بالا به حالت میشِنِری یا میذاشت رو شونه هام انگار من کیر دارم باید بکنمش ولی خب با انگشت میکردمش. حتی دو انگشتی وقتی خودش میخواست. منم میگفتم کی لباسا منو پوشیدی و اونم میخندید. گاهی یهو با لباس من جلوم ظاهر میشد تو خونه و کیرش حسابی شق و همونجوری منو میکرد. من خودمم از لز زیاد بدم نمیاومد و تجارب خوبی داشتم. بهم میگفت اگر یه بار با یکی از دوستات خواستی لز کنی نمیخواد بهم بگی کارتو انجام بده چون ممکنه کم پیش بیاد. ولی اگر خواستی با یه پسر باشی بهم بگو قبلش. من هم اگر پسری بود میخواستم باهاش گی کنم ازت اجازه نمیگیرم کارمو انجام میدم. منم گفتم باشه… سر همین موضوع یه بار یهویی با یکی از دوستان قدیمیش قرار گذاشت. رفت حمام اصلاح کرد و این صحبتا. گفت فقط قدم میزنیم و وقتی برگشت همش تف میکرد. دقیقا شبیه همون روزایی که من ساک میزدم افتادم که زبان و دهن تحریک میشه همش بزاق تولید میکنه و فهمیدم رفته حسابی واسه اون دوست قدیمیش ساک زده و کونشو داده به کیرش. ولی از همه جالب تر دهنش بود که یه مقدار بوی سیگار گرفته بود چون اون دوستش سیگاریه قشنگ فهمیدم حسابی لبای همو خوردن. مکان که نداشتن حتما تو یه خرابهای جایی توی تاریکی کارشونو کردن چون اگر مکان داشتن احتمالا با لباس زنونهای چیزی می رفت یا یه جور راه میرفت پیدا میشه کون داده باشه.
ولی در هر صورت من میدونستم با لباس دخترونه اون اندام لاغر و ظریفشو به نمایش میذاره و گاهی هم پاشو میده بالا هم به حالت سگی در میاد و سرش پایین و کونش بالا میگه بکنمش و میکنمش حسابی و از کون دادنش فیلم میگیرم تا نگه داره. یه بار هم دیگه علنی یه دامن کوتاه پوشید و گفت خیلی این دامنه رو دوست دارم و توی همون دامن کوتاه هم کلی عکس و فیلم انگشت شدنش توسط من ذخیره کرد و منم با فیلماش حال میکنم. سلیقه داره کوتاه کوتاه میگیره ولی حشری کننده. انگشتش میکنم وقتی دامن پاشه بعد دامنو میدیم بالا و معلوم میشه پسره چون اینقدر خوشگل کرده خودشو پیدا نیست توی فیلم و بعد صدای شالاپ شولوپ انگشتم یا آه و ناله هامون هم مشخص میکنه. دقیقا عین یه دختر ادا درمیاره.
حتی یه بار گفتم از دوستات کسی نیست درکت کنه. گفت نه واقعا ولی رحیم یه مقدار درک میکنه که اونم دوست داره با تو باشه. واقعا بدون رودرواسی اینو بهم گفت که تو هم میخوای باهاش باشی و اون بیاد هم منو بکنه هم تو رو؟
گفتم درباره خودم نمیدونم مگر اینکه تصور کنم تویی داری میکنی ولی تو رو بیاد بکنه هیچ مشکلی ندارم دوست دارم ببینم. بعد بهم میگفت دوست دارم لباس زنونه بپوشم کون بدم. منم میگفتم خودم آرایشت میکنم و اون قند تو دلش آب میشد.
بعد یهو میگفت من بی غیرتم؟ منم میگفتم نه نیستی. نیازته…
واقعا بی غیرت نیست چون هیچی کم نمیذاره … فقط نیاز داره هرازگاهی اون قسمت دختر درونش ارضا بشه و شدیدا میدونم خوب ساک میزنه و به طرف مقابلش حال میده.
قضاوت خواهید کرد اما تا وقتی توانایی داشته باشه و دوستم داشته باشه و من دوستش داشته باشم به نظرم این کارش زیاد ایراد نداره و حقشه چون نیاز بدنیشه…
نوشته: مرمر