شیدای شی میل 125
–
خوشم میومد و بی اندازه لذت می بردم از این که می دیدم مهران چه کیفی می کنه و چه لذتی می بره ! چقدر حال می داد . لحظه به لحظه اعتماد به نفسم زیاد تر می شد . گاییدن کون مردا سبب شده بود که کیر من ایستادگی بهتر و بیشتری پیدا کنه .
-اووووووفففففف مهران … چه کونی داری !
مهران : تو چرا به کیر خودت نمیگی . حس می کنم سر کیرت رو که تا ته کونم رفته و انگار داره یه گرد گیری با حال انجام میده .
-مهران عسیسم این کون مال خودمه .
حس می کردم که کمرم یه توان تازه و مضاعفی پیدا کرده ولی مراقب بودم که زیاد هم عجولانه و حریصانه و به سرعت زیاد مهرانو نکنم که بتونم مدت زمان بیشتری کونشو در اختیار داشته باشم و اون جوری که اون دوست داره بهش حال بدم . نگاهمو به کون سفیدش دوخته بودم .. و به چند خال ریز قرمز و قهوه ای و مشکی ریز روی کپلش .. پنجه ها مو روی اون کون انداخته بودم و با چنگ انداختن آروم به اون , کیرمو آروم آروم از کون مهران بیرون کشیده و درش می آوردم . صحنه ها رویایی و شاعرانه بود . مهران تیپش عین زنا شده بود . لبامو به صورتش نزدیک کرده زبونشو در آورد و عشقبازی زبون به زبونو شروع کردیم .
-اووووووووهههههههه نهههههههههه نهههههههه کونم کونم … چقدر داغه کیرت … مهران راست می گفت کیرم خیلی داغ شده بود . به خوبی حس می کردم که تماس کیر من با داخل کون و مقعد مهران طوری شده که انگاری داره کیر من و کون اونو می سوزونه …
مهران : بده به من . اون لبتو بوه …
نگاهم به کیرش افتاده بود .
-مهران جون .. من کیرت رو هم می خوام . باید قول اونو به من بدی ..
مهران : خواهش می کنم عزیزم با من در این مورد حرف نزن . می دونم سمیه ناراحت میشه . من تا حالا حتی یک بار هم کیرمو توی بدن زن دیگه ای فرو نکردم . چه قبل از از دواج و چه بعد از اون .
-کاش همه آدما مثل تو پاک و وفادار بودند .
-مسخره ام می کنی شیدا ;
راستش داشتم مسخره اش می کردم . چون یه مردی که کونی میشه و به مردای دیگه کون میده و کون مردای دیگه رو می کنه چه جوری می تونه پیش زنش از وفاداری و عشق و این جور چیزا بگه ;! دیگه خیانت که مرد و زن نداره . ولی برای این که توی ذوقش نزنم چیزی نگفتم و به کارم ادامه دادم . یه حسی به من می گفت که لاله و سمیه یه جوری با هم کنار اومده و پشت درن . درست شده مثل زفاف های قدیم که یه عده پشت در وای می ایستادن تا ببینن که داماد پرده عروس خانومو بالاخره زده یا نه . عجب رسم و رسومی بود . البته می تونستم مهران رو از روبرو و طاقباز هم بکنم . در اون صورت می تونستم تلو تلو خوردن کیرش رو ببینم و یه حال اساسی هم بکنم . ولی در اون لحظات بیشتر دوست داشتم قالب کونشو ببینم .. نمی دونم چرا این حرکتو ول نمی کردم . پنجه هامو انداخته بودم رو کونش . ول کنش نبودم . کونو از وسط بازش می کردم و ولش می کردم .. چه با حال می لرزید . با این که گوشت سفت و یکدستی داشت ولی یه لرزش خاصی هم داشت که هوسمو زیاد می کرد . هیجان انگیز بود .. و با حال ترین قسمت کار این بود که هر قدر کون این آقا خوشگله مهرانو می گاییدم اصلا آبم نمیومد .. و این به هر دو مون لذت زیادی می داد .
-مهران جون .. سبیلاتو تراشیدی خیلی بهت میاد . خیلی خوشگل شدی .. ناز شدی … البته شبیه به اوا خواهرا شده بود . ولی خب این جور قیافه ها به مردای کونی بیشتر میاد و اصالت کونی بودن اونا حفظ میشه . لبامو گذاشته بودم رو سینه های مهران و موهاشو می جویدم . هر طرفو داشتم . اونو غرق هوسش کرده بودم و خودمم در حال سوختن بودم . مهران دیگه صدای هوسش رفته بود بالا و همش آخ و اوخ می کرد ..آمپر هوسش بالا رفته بود .
-شیدا جون .. اووووووخخخخخ کونم کونم … همین جور داری آتیش میدی .. گرما از سر سوراخ کونم میره تا به انتهاش .. بعدش انگار روده هامو می لرزونه و از اون جا هم می رسه به شکمم و تمام تنمو آتیش میده . هیچوقت تا به حال هیشکی منو این جوری سر حالم نکرده بود . اگه مردای دیگه بدونن که تو چه تیکه ای هستی اون وقت همه کونی ها میان سراغ تو ولی من تو رو لو نمیدم . تو فقط برای خودم هستی برای خودم هستی .
.. توی دلم گفتم به همین خیال باش . من لاله جونمو دارم . تازه هوتن و فری کونی هم هستند . منم تنوع دوست دارم . همش که نباید یک مدل کون بکنم ….
-واااااییییی شیدا شیدا همه جام می سوزه ..
دستمو گذاشتم رو کیرش … یه خورده شل شده بود ولی همین که با هاش بازی کردم دوباره سفت سفت شد … -ببینم این جا نمی سوزه ; …. ادامه دارد …. نویسنده …. ایرانی