شیدای شی میل 140
–
مهران همچنان تحت تاثیر ضربات کیر من قرار داشت و ولش نمی کردم .
-آههههههههه اوووووووووفففففف … شیدا .. شیدا ..
لاله هم یه حرکاتی به خودش می داد تا از کیر مهران لذت ببره ولی اون بیش از اونی که به کون کردن فکر کنه به کون دادن فکر می کرد ..
مهران : سمیه همین جور دراز کشیدی و داری بر و بر ما رو نگاه می کنی ; بیا تو هم یه دستی به بدن شوهرت بکش ضرر که نمی کنی . اگه بدونی چه ثوابی داره .. چه لذتی می برم . خودت هم کیف می کنی ..
مهران داشت خیلی جدی این حرفو می زد . سمیه هم که اخلاق شوهرشو می دونست واسه این که اونو ناراحت نکنه و بعدا نگه که چی شده و چی نشده اومد سمتش و دستشو گذاشت رو سینه های شوهره و با هاش ور رفت .
-آخخخخخخخخخ عزیزم . هر وقت باشه این دست توست که شفا بخشه …
سمیه : امان از دست زبون بازیهای تو مرد که وقتی کیر خوردی حسابی راه زبونت باز شد .
مهران : کیر که توی دهنم نرفت …
سمیه : چرا اونم میره کاری نداره . تازه فکر کنم شیدا جون کیرشو هم توی دهن تو کرده از این بابت جای هیچ گله ای واسه خودت باقی نذاشتی . تا تونستی به انواع گوناگون حال کردی …
سمیه دیگه داشت زیادی حرف می زد . من و لاله سکوت کردیم و چیزی نگفتیم . منظور همو خوب می گرفتیم . همین واکنش ما سبب شده بود که زن مهران هم ساکت شه …
مهران : جوووووووووون نهههههههههه نههههههههههه کونم .. اوووووووووخخخخخخخخ کونننننننننم .. شیدا محکم تر . داره به من حال میده …
لاله هم یه دستش روی کسش بود و اون جوری که من از حالتش خبر داشتم الان یکی باید سفت و سخت با کسش ور می رفت تا اونو سر حالش کنه .سمیه خودشو رسوند به جلوی لاله .
-اووووووووهههههه عزیزم .. لاله خوشگلم … الان باید مهران کیرشو بکنه توی کست و سر حالت کنه ….
داشتم شاخ در می آوردم . درسته که همه مسائل بین این زن و شوهر حل شده بود ولی انتظار نداشتم که این قدر زود سمیه تا اون حدی تسلیم شه که وجود لاله رو در کنار شوهرش و زیر کیر اون بپذیره و تحمل کنه .. و تازه خودشم بره سر وقت سمیه ودهنشو بذاره روی کس اون و بهش حال بده . میکش بزنه و زبونش ..
سمیه : اووووووووففففففف حالا من چیکار کنم . همه دارن یه جوری با طرفشون حال می کنن . اما کی میاد طرف من بشه .
سمیه همچنان حرف می زد و با همه این احوال رویروی کس لاله نشست و با انگشتاش کسشو از وسط باز کرد و پهنای زبونشو کشید روی اون کس ..
لاله : آخخخخخخخخخخ کسسسسسسسسم کسسسسسسسسم آتیشه . کییییییییییررررررررر می خواد … .. منو دریاب …
می دونستم که اون حتی کیر مهرانم رو هم در این دقایق می خواد ولی به خاطر ادب و احترامش هم به من و هم سمیه این حرفو زده . از چشاش آتیش می بارید . سرمو به سمت اون دو تا زن کرده .. به سمیه هم گفتم حالت خودشو. طوری کنه که من بتونم با کسش ور برم .. حالا همه مون با هم داشتیم یه حال تر کیبی انجام می دادیم . صدای ناله های همه مون فضای اون جا رو گرفته بود ..
لاله : واااااااااییییییی سمیه جون … شیدا ..مهران .. من دارم می سوزم …
سمیه دهن گرمشو انداخته بود روی کس لاله .. منم مهرانو حسالی مورد ضربات چپ و راست کیرم قرار داده بودم . مرد کونی لذت می برد از این که کیری رفته توی کونش و خیلی جالب و با حال داره مانور میده . از این که کیرم داشت این نقش رو بازی می کرد احساس آرامش می کردم . و همین توان کیر و کمر منو زیاد می کرد و با توجه به قرصی هم که خورده بودم راحت تر جلو گیری می کردم . همچنان داشتم کیرمو می کوبوندم به کون مهران … از لرزش کون اون حسابی لذت می بردم . سمیه طوری کس لاله رو می لیسید که حس کردم که اون زن در حال ار گاسمه … خب معلوم بود که مهرانی که یک ضرب کرده بود توی کون لاله نباید انتظار می داشت که همون اول و به سرعت اونو به ار گاسم برسونه . حس کردم که سمیه داره طوری لاله رو سر حال میاره که هر لحظه امکان ار گاسمش هست . منم تلاشمو زیاد تر کردم تا مهران به اون درجه از حال کردن که می خواد رسیده باشه . فکر کنم لاله ار گاسم شد .. که سمیه با یک موز اومد سراغ من که اونو فرو کنه توی کون من و این کار رو به نرمی انجام داد …. ادامه دارد … نویسنده …. ایرانی