عاشقتم هوو 7
–
فرامرز هم دستشو فرو کرد تو شورتم و گذاشت لای کوسم .
-دختر چقدر داغ شده
وقتی منو صدا می زد دختر راستی راستی حس می کردم که دوباره یه دختر بچه شدم همون وقتایی که واسه رسیدن به همچین روزایی که کیر راحت بره تو کوسم ثانیه شماری می کردم . روزایی که از حشر زیاد بعضی وقتا فکر می کردم که به مرز جنون رسیدم و خودمو خیلی کنترل می کردم که هوایی نشم . حالا رسیده بودم به روزی که دو تا کیر جلوی خودم می دیدم . اونم یکیشون مال شوهرم بود . رامین نگاهش به طرف من بود . برق حسادت رو تو چشاش می دیدم .انگار می خواست بپره بیاد طرف من . ولی من تا کیر فرامرزرو تو کوسم نمی دیدم و یه حال درست و حسابی به من نمی داد دوست نداشتم برم طرف شوهر عزیزم که دیوونه وار عاشقش بودم .هر چند که نسبت به رابطه تارا و رامین حسادت عجیبی در من به وجود اومده بود ولی عشقبازی با فرامرز تقریبا تسکینم می داد ..
اول من شورت دوست پسرمو از پاش در اوردم . کیرش به یه قسمتی از شکمش خورد و یه صدایی کرد که رامین و تارا واسه یه لحظه نگاهشون افتاد طرف من
-رامین می بینی این دوست ما عجب کیری داره ;ببین الان چه جوری میره تو کوس سمیرا . یه حالی بکنه این سمیرا جون یه کیفی بکنه این سمیرا جون که این جور حال کردن اونا یه انگیزه ای هم تو کیر تو به وجود میاره که یه خورده هم دنبال زنش باشه .چیه ناراحت شدی ; /; کیر تو هم حرف نداره من فدا فداشم . بهت بر نخوره .تنوع لازمه هر چیزی تو زندگیه ..می بینی تا چند ساعت دیگه زنت از کیر فرامرز خسته میشه میاد طرف کیر تو . منم میرم جای اونو می گیرم . دوتایی مون میریم رویکی .دوتا زن یه مرد میشیم .دو تا مرد یه زن میشیم . اصلا هر کی به هر کی میشیم . این جور اخم نکن . زنت خورده نمیشه ..دوباره با هم میرین تو رختخواب و شما دو تا خودتون می مونین و خودتون . دنیا زیر پای شما و زیر کیر و کوس شماست ….
رامین لباشو می جوید و من از این جور حرص خوردنش کیف می کردم و تو دلم می گفتم اوهوم تو بودی دیشب بهم حال نمی دادی و می گفتی واست تنوع ندارم ;/; حالا بخور حالا بکش .ببین زنت چطور داره زیر کیر یه مرد دیگه حال می کنه . من که نمی خواستم این جور شه . تو خودت خواستی . تقصیر من چیه از من گله نکن .. رامین هم شروع کرد به حال منو گرفتن . با این که می دونستم داره پیاز داغشو زیاد می کنه ولی لجم می گرفت
-تارا تارا جونم قمبل کن میخوام اون کون درشت و باحالتو که تو دنیا تکه و هیشکی نداره و استیلش از استیل صد تا شکیرا هم بهتره تو دیدم داشته باشم .
تارا اطاعت کرد و رامین هم کیرشو از پشت فرو کرد تو کوس تارا …
-فرامرز کوسسسسسم کیییییررررررتو می خواد کیر تازه تورو خیلی شق و راسته .حال بده حال بده . بده کییییییرررررتو می خوام ببینم مزه اش چه طوره .. فرامرز خواهش می کنم .. اووووووفففففففف تارا جون نمی دونی چه حالی دارم .حس می کنم شب اول عروسیمه شب زفافمه ..
شورتمو با خشونت از پام کشید بیرون . حس کرده بود که این جوری خیلی حال می کنم .چونه خوشگلشو که از اون چالک وسطش خیلی خوشم اومده بود گذاشت رو کوسم و مثل یک کیر به کوسم مالید و باهاش بازی کرد . خیلی لذت می بردم .این دیگه چه جورش بود .
-عزیزم تو اینارو از کجا واردی
-وقتی یه تن و بدن خوشگل و مامانی مثل تو یه تورم می خوره خود به خود این چیزا میاد تو ذهن آدم و بعدش از اون جا می شینه رو اونجایی که باید بشینه .. دوستت دارم سمیرا خوشگله من . تو یه ماهی بودی پنهون شده زیر ابر از این به بعد باید تا می تونی به من روشنی ببخشی…
-چه حرفای قشنگی می زنی !
-تارا تو این آسو کجا داشتی . تارا می دونه من چه شوهر دار چه بی شوهر یه زنو که میگام واسه بار دوم یا سوم چه طور استثنا بشه ولی فکر کنم به این زودیها دست از سرت ور نمی دارم .
رامین یه نگاه ترسناکی بهش انداخت که در عکس العمل, فرامرز بهش گفت که چاکرتیم آقا رامین . کشته مرده اون مرامتیم . ناموستو خوب حفظش می کنیم .تو این محبتو در حق ماکرده و می کنی و من از یادم نمیره . به جای این یه آسی که تحویل ما دادی من ده تا ده لو خوشگله واست ردیف می کنم ..
اگه به این رامین کارد می زدی خونش در نمیومد . می دونستم حالا که دیگه از تارا خوب کام دل گرفته و تا حدودی سیر شده و منو هم زیر کیر یکی دیگه دیده دوست داره با تمام وجود بیاد و فرو کنه تو کوسم .عشق من تشنه من بود . ولی اگه هم همین حالا می خواست بیاد طرف من بهش همچین اجازه ای نمی دادم که باهام طرف شه .تا فرامرز منو به ار گاسم نمی رسوند و بهم حال نمی داد و با کیر جانانه اش منو نمی گایید من رضایت بده نبودم . تازه داشتم مزه تنوع رو احساس می کردم .شاید دوای دردم همین بود .. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی