عشق دادن پیدا کردم

الان که دارم این خاطره رو مینویسم چند سالی ازش میگذره اونموقع هنوز بچه بودیم از مسایل جنسی این چیزا سر در نمیاوردیم ولی خوب که فکر میکنم میبینم اگاهی نداشتن نسبت به این مسایل چقدر بد هست چقدر نسبت به اون بچه هایی که دورو برم بودن عقب مونده بودم دوران مدرسه بود فکر کنم ۱۵ یا ۱۶ سال سنمون بود اون موقع تو قم زندگی میکردیم به خاطر کار پدرم درس پرورشی بود باید تحقیق یا روزنامه دیواری درست میکردی بچه ها تقسیم شده بودن به گروه های ۳ نفره و تنها داخل اتاق مربی می نشستیم تا کارمونو تکمیل کنیم دوتا نیمکت بودو یدونه میز وسط که دونفر یه سمت مینشستن و یه نفر اون سمتش که بتونیم روی میز کار کنیم نیمکتا چسبیده بود به دیوار من سمت دیوار بود یکی از بچه ها که کنار من بود هی با پاشو دستش به بهونه های مختلف خودشو میمالوند به من منم حقیقتش نمیفهمیدم منظورش چیه چون اصلا تو این باغا نبودم اونم میذاشت به حساب اینکه من خوشم میاد هی تکرار میکرد تا اینکه عدم عکس العمل من جرئت بهش دادو یه روز که من رفتم از کتابخونه چیزی بردارم خم که شدم از پشت چسبید به من هی میمالوند به کونم که دیگه اونجا اومدم مقاومت کنم که از جلو اون یکی چسبوند بهم نمیتونستم کاری بکنم چون ابروم میرفت اونیکه از پشت منو گرفته بود شلوارشو کشوند پایینو شلوارمنم با شورتم کشید پایین کیرشو کذاشت لای پامو عقب جلو میکرد با کیرم بازی میکرد البته واقعا کیرش خیلی بزرگ بود بعد نوبت اون یکی شد که اونم همین کارو ادامه داد این داستان گذشتو من سعی کردم دیگه با اینا تنها نباشم یه روز که یدونشون نیومده بود دیگه دوتایی بودیم کفتم دیگه چیزی نیست دیگه رفتیم تو اتاق که کارارو انجام بدیم که دیدم این شروع کرد به مالیدنو دوباره شروع ماجرا اما اینبار با این تفاوت که گفت میخوام برات بخورم که اومد شروع کرد برام خوردن یه چند دقیقه ای خوردو دوباره از پشت رفت چسبوند بهم میمالید به سوراخ کونم که یه لحظه دردم اومد سرشو کرده بود تو عقب جلو میکرد تا چند دقیقه ای بعد ول کرد گذشتو دیگه ما تنها نشدیمو بیخال شدیم اما من موندم اتفاقاتی که برام افتاده دنبال کردن این موضوعات تازه جق زدنو یاد گرفتم بعضی وقتام با سوراخم ور میرفتم گذشت تا بزرگتر شدیم سن ۱۸ تا ۲۰ سالگی دیگه انگشت میکردمو با خیار اینا خیلی دوست داشتم واقعی بدم مخصوصا به اون دوستم که کیر کلفتی داشت تا تصمیم گرفتم برنامه ای بچینو بالاخره به ارزوم برسم ۲۳ سالمون شده بود دیگه خونمون چندروزی خالی بودو به این دوستام زنگ زدمو که چند وقتی همو ندیدیمو بشینیم دور هم اومدن خونمونو عرق گرفتم نشستیم به خوردن عرق و کشیدن قلیون دیگه مست مست شده بودیم خواستم برم تلویزیونو روشن کنم که حالت چهار دست و پا رفتم یه شلوارک چسبونم پوشیده بودم شلوارک استرچ بود برای اسکیت میپوشیدم همین داشتم با تلویزیون ور‌میرفتم شروع کردم کونمو خاروندن که خاروندن همانا از پشت چسبید بهم و فشار دادن دیگه اونیکی هم اضافه شدو شروع کردن مالیدن من دیگه ولو شدم زمین اینام لخت شدنو منم لخت کردن اونیکه کیرش بزرگ بود گذاشت دهنم که براش بخورم منم تا میتونستم‌خورم اونیکی هم با انگشت سوراخمو باز میکرد یکی دوتا تا باز شد البته بکاند که به اطف خیارهای قدیم تنگم نبودم بعد اومد کیرشو نگه داشت دوتایشونو خوردم خیس کردم رو کمرم خوابیدمو یه بالشت گذاشت زیرمو کیرشو کرد تو شروع کرد به کردن دیگه رو ابرا بودم یه کی تو دهنم یکیرم تو کونم داشتم قشنگ لذت میبردم تا ابش اومدو همرو تو کونم خالی کرد حالا نوبت اونیکی شده بود که کیرش کلفت بود ولی مست بودمو رو هوا انقدرم خورده بودم کیرشو که خیس خیس بود گذاشت دم کونم با یذره فشارو‌همراه درد رفت تو یه اهی کشیدمو نگه داشت کم کم کرد تو بعدش شروع به کردن کرد بعد ۱۰ دقیقه ابش اومدو خالی کرد تو یکی دو‌روزی چون خونمون خالی بود فقط دادم تلافی این چند سالو دراوردم الان بعد از اون روزا ۷تا ۸سالی میکذره هر ۳الی۴ ماهی هوس میکنم باهم هماهنگ میشیم یه حالی میکنیم

نوشته: علی

دکمه بازگشت به بالا