عطر پای دختر همسایه (۲)
…قسمت قبل
سلام به فوت فتیش های سایت من امیرم واین ادامه داستان قبلیه که نوشتم اتفاقای اون داستان طی یک سال گذشته اتفاق افتاده بود و ادامه این داستان که میخوام بنویسم برا همین چند وقت پیشه یعنی آخرای خرداد همونطور که تو داستان قبلی گفتم من چند وقتی بود که کتونی دختر همسایمون رو برمیداشتم و بو میکردم و با عطر پاش حال میکردم گذشت تا این که یه روز جمعه ساعتای چهار ظهر من میخواستم برم بیرون رفتم پایین دیدم دختر همسایمون که اسمش تیناست رسیده داره کلید میندازه درو باز کنه من بالای پله ها بودم که چشمم رفت سمت پاش دیدم اون کتونی که همیشه پاش بود نیست و یه کتونی سفید پاشه بایه شلوار قد نود ابی کاربونی که تا بالای مچ پاش بود و ساق تپل و گوشتی پاش خودنمایی میکرد همونطور که گفتم پوست خیلی سفیدی داره و یه تتو رو قسمت جلویی بالاتر از مچ پاش بود که قبلا ندیده بودم یه پابند نقره ای هم بسته بود به پاش که داشت دیوونم میکرد من محو پای این شدم و میرفتم پایین پله ها که قبل این که بخوام سلام بدم گفتش واسه چی کتونی منو برمیداشتی؟خونشون خالی بود و کسی نبود که صحبتای مارو بشنوه یه لحظه جاخوردم و به من من افتادم گفتم کی گفته؟گفتش خودم از چشمی در دیدمت که کتونیمو برداشتی بو کردی و کفی کفشمو بردی بالا بزار به بابام بگم قراره یه صحبتی با پدرت داشته باشه ببینیم دلیل این کارا چیه من ترسیده بودم و پوستم مث گچ شده بود و نمیتونستم حرفی بزنم که خندید گفت قیافشو نگا داری از ترس میلرزی بشین ببینم چقدر حست واقعیه من بازم انکار کردم گفتم همچین کاری نکردم چون فوت فتیش بودم ولی فاز بردگی و اینا نداشتم دوست نداشتم غرورم خورد شه ولی از یه طرفی ام دوست داشتم پاهاش مال من باشه گفتش او چه غلطا لیاقتشو نداری مثل اینکه باید جدی به بابام بگم که من گفتم باشه هرکاری بگی میکنم نشستم جلوی پاش گفتش کتونیمو بوس کن منم خم شدم کتونیش رو بوس کردم کتونیش سفید بود ولی کلی خاکی شده بود مثل اینکه زیاد به این چیزا اهمیت نمیداد من داشتم کتونیشو میبوسیدم که گفت خوبه اون یکی همینجوری که من کتونیش رو میبوسیدم اون داشت زیر لب به من میخندید و مثل اینکه احساس قدرت میکرد که یه پسر جلو پاش خم شده و پاشو میبوسه از خودم بخوام بگم قدم ۱۸۰و بدن معمولی و فیس تقریبا خوبی دارم و استایلم خوبه سره همین مثل اینکه از من خوشش اومده بود که اجازه این کارو بهم داد وگرنه میتونست دهنمو سرویس کنه من همینجوری مشغول بودم که گفت توکه انکار میکردی پس چرا مثل سگ افتادی جلویپام که چیزی نگفتم کتونیش رو درآورد و پاشو گرفت جلوی صورتم یه جوراب سفید کاج پاش بود که روش طرح پرچم امریکا بود و طی همین مراحل در خونشون باز بود و معلوم بود کسی توش نیست پاشو گرفت جلوی صورتم و گفت میخوام امتحانت کنم شرط میبندم نمیتونی یه دقیقه پامو جلوش صورتت داشته باشی و نری سراغش منم سری به نشونه اره تکون دادم و یجورایی زبونم قفل کرده بود هم خوشحال بوم هم ناراحت ازاین که غرورم داره خورد میشه پاشو گذاشت سی سانتیه صورت من از دور عط پاش رو حس میکردم و کیرم داشت تکون میخورد چون کلی با عطر پاش حال کرده بودم یجورایی شده بود محرک شهوت من بعد گذشت چند ثانیه ای من مات بودم که چیکار باید بکنم با خودم گفتم تحمل میکنم و میرم چشامو بستم بعد چند ثانیه دیگه دیدم یچیزی داره نوک دماغمو قلقلک میده چشامو باز کردم دیدم پاش ده سانتیه صورتمه گفت یه دقیقت تموم شده اگه نمیخوای بلیسیش پاشو برو من هیچتکونی نمیخوردم و مات و مبهوت مونده بودم خندید و پاشو چسبوند به دماغم و عطر پاش رفت تو مشامم داشتم با ولع تمام پاشو بومیکردم و اون داشت میخندید که یهو صدای در همسایه طبقه اولی اومد که میخواست بره پایین همونجوری با یه لنگ کتونیش رفت تو خونه منم رفتم تو و درو بست همسایه که رفت گفتش کتونیتو در بیار همین کارو کردم خواستم با دستم درش بیارم که با اون یکی پاش که جوراب بود ضربه زد به صورتم گفت بادستت نه به دهن گفتم چجوری در بیارم کتونیت خیلی کیپه پاته که گفت با دندونت بند کفشمو باز کن همین کارو کردم و پاشو آورد بالا با هزار زحمت کتونیو از پاش درآورم و رفتم داخل نشست رو یه لاوست دونفره که یه حالتی از مبله تکیه گاه نداره و فقط یه کف و دوتا دستست جلوش یه جلومبلی بود پاهاشو انداخت روی هم رو جلومبلی و به من گفت بیا بقیه کارتو انجام بده من رفتم و مشغول تنفس پاش شدم و من بهش نمیگم بو میگم بهترین عطری که تو زندیگم به مشامم خورده و یجورایی شهوت من با اون عطر خوگرفته و دکمه راست کردن کیرم شده بعد مدتی ولعم بیشتر شد و پاشو دودستی گرفتم و بو میکشیدم که گفت کی گفت از دستات استفاده کنی دستامو کنار گذاشتم و دماغمو چسبوندم به سینه پاش و بو میکردم و دماغمو میکشیدم بالا سمت انگشتای پاش تا کف پاش و همه جارو بومیکردم و هی پاهاشو عوض میکرد بعد حدود یه ربعی که مشغول بودیم گفت بسه بیا بشین جلوی روم رو مبل اون تکیه داده بود به یه دسته مبل من این ور مبل تکیه دادم به اون یکی دسته که گفت یه پاشو انداخت رو شونم و اون یکی پاشو آورد جلو صورتم به رقص درآورد گفت خوشت میاد و انگشتاشو خم و راست میکرد از روی جوراب متوجه شدم لاک سفید به ناخوناش زده و ناخوناش تقریبا بلند بود کف جورابش مشکی مانند شده بود و گفت پامو ببوس من همه جای پاشو میبوسیدم دل پاش رو میبوسیدم و مک های اروم به دل پاش میزدم سینه پاش رو میبوسیدم و مک میزدم همینطور انگشتاش و میرفتم بالا و ساق پاش رو میبوسیدم و پابند پاش رو میگرفتم به دهنم و میخوردم ازاین کارم خوشش اومده بود و لبخند روی لبش اومده بود که حس کردم داره نفس هاش تند تر میشه و انگار اونم شهوتی شده بود اون یکی پاش که رو شونم بود رو گذاشت رو گردنم و گردنم رو مهارکرد و پاشو با فشار زیاد چسبوند رو دماغم و داشتم با تمام وجود بومیکردم دیگه کم کم حس بویاییم ضعیف شده بود و کمتر عطر سکسی پاش رو حس میکردم بعد چند ثانیه پاشو عوض کرد و گفت لیسش بزن منم به لیس محکم از پاشنه پاش تا نوک انگشتاش زدم یه آخ ریزی کشید و همینطور پشت هم همه جای کف پاشو لیس میزدم و پاشنه پاشو مک میزدم و زبونم رو میکشیدم رو ساق پاش جورابش تا روی پاش بود و اون قسمتی که روی پاش بود لیس میزدم و زبونم رو میفرستادم لای جورابش و پوستش و حسابی داشتم پاشو مزه میکردم بعد از ده دقیقه ای بوی پای اون و بزاق دهن من قاطی شده بود و یه عطر جدیدی رو تشکیل داده بود که حس بویاییم رو زنده کرد پاشو عوض کرد و ده دقیقه ای داشتم اون یکی پاشو لیس میزدم که گفت بسه انگشتامو بکن تو دهنت از شصت پاش و انگشت کناریش شروع کردم و دوتا انگشتشو مک زدم و کردم تو دهنم و انگشت کوچیکش رو با انگشت کناریش میکردم تو دهنم چون جوراب پاش بود امکان دونه دونه خوردن انگشتاش نبود و من منتظر این بودم بگه جورابمو در بیار بعد گذشت پنج دقیقه نوکجورابش خیس خیس شده بود و آب دهنم حسابی به پاش جذب شده بود که بازم همون کارو کرد و با به پاش گردنمو مهار کرد و کله انگشتاش رو جاداد تو دهنم من ازاین ور فشار میاوردم تا بیشتر پاش رو جا بدم تو دهنم و اون از اون ور فشار میاد اون یکی پاشو برداشت و سرم رفت عقب و چسبید به دسته مبل پاشو فشار داد رو بینیم و نمیتونستم نفس بکشم و هرچی بیشتر دهنم رو باز میکردم تا بتونم نفس بکشم بیشتر پاشو فشار میداد تو دهنم تا دل پاش تو دهنم بود و شروع کردم اوق زدن که پاشو درآورد و آب دهنم ریخت رو لباسم و پاهاش حسابی خیس شده بود و آب دهنم ازش چکه میکرد شروع کرد با پاهاش به گونه هام فکم ضربه زدن و من هربار سعی میکردم پاشو لیس بزنم با اون یکی پاش به صورتم ضربه میزد و میخندید و حسابی از بازی باهام لذت میبرد که درهمین حین گفت از تتویی که زدم خوشت میاد؟گفتم عاشقشم گفت میدونم پابندم چی اونم تازه خریدم گفتم حرف نداره گفتش خوبه و جفت پاشو گذاشت رو صورتم و گفت بوکن گفتم حس بویاییم دیگه کار نمیکنه گفت باشه جورابمو با دندونت درار منم که عاشق این لحظه بودم نوک انگشتای پاشو کردم تو دهنم و جورابشو تا دل پاش درآورم و با دندونم جورابش رو کشیدم و دراوردمش و از حرکتم خیلی خوشش اومد گفت چه حرفه ای قبلا هم تجربه داشتی همونجوری که جورابش لا دندونم بود گفتم نه عشقم تو اولین نفری که خندید گفت چاپلوسی نکن جورابمو بکن تو دهنت بدون استفاده از دستم اینکارو کردم و اون یکی جورابشم درآوردم و کردم تو دهنم بعد پاهاشوگذاشت رو صورتم و من داشتم جورابشو تو دهنم میجوییدم و روی پاشو نوازش میکردم و دستمو میکشیدم رو ساق گوشتی پاش و انگشتامو از لای پاچه شلوارش میفرستادم تو حدود ده دقیقه ای هم تو این حالت بودیم که گفت بسه جورابمو درار جوراباش حسابی خیس شده بود یه لیوان بزرگ پر اب رو جلومبلی بود که گفت جورابمو بنداز تو لیوان و با پاش جورابو فشار داد تو لیوان و با انگشتاش جورابو درآورد و گفت دهنتو باز کن از بیست سانتیه دهنم آب قطره قطره میریخت رو دهنم و صورتم و واقعا جا خوردم ازاین که این همه فانتزی جذاب اجرا کردیم و میتونستم تا ابد با پاهاش حال کنم بدون این که تکراری شه که پاهاشو اورد جلوی صورتم و گفت سرت رو تکون نده هروقت پامو اوردم جلو لیسش بزن سینه پاشو آورد جلو صورتم و دل تو دلم نبود پاشو مزه کنم که یهو پاشو کشید و نذاشت لیسش بزنم و هی این کارو تکرار میکرد و میخندید داشت از اذبت کردنم لذت میبرد من میگفتم چرا نمیزاری پاتو لیس بزنم که گفت سعیت رو بکن و پاشو میاورد جلوم و به رقص در میاورد پاهاش مثل مروارید سفید بود و لاک سفیدش داشت دیوونم میکرد پاهاش چون مدت زیادی تو جوراب بود رد جوراب روی پاش افتاده بود و خط و خطوط پاش یه اثر هنری زیبا بود کف پاش صورتی بود و دلم رو میبرد انگشتاشو خم کرد انگشتای کشیده و منظم زیبایی داشت شصت پاش خیلی ناخون تمیز و بزرگی داشت و حالت مستطیلی بود پاشو هی می آورد جلو و میکشید عقب و از گوشه ها با پاش به صورتم ضربه میزد و گفت بسه پاشنه پاشو آورد جلو و گفت مک بزن پاشنه پاشو گذاشت تو دهنم و فشار داد و منم خیلی محکم داشتم مک میزدم و اون یکی پاشو گذاشت لای پام و میکشید رو کیرم انگشتشو اشاره اش رو گرفته بود به دندونش و یه نگاه سکسی بهم مینداخت همه اینا کافی بود تا من ارضا شم بعد چند دقیقه ای ارضا شدم و گفت خوبه جورابمو از لیوان دربیار و بکن تو پام تو دلم گفتم نامرد بذار انگشتت رو لخت لیس بزنم .کاری که گفت انجام دادم و جورابای خیس رو پاش کردم و یه خورده دیگه پاشو با جوراب مک زدم که گفت بسه دیگه پاشو برو الاناست بابام اینا بیان وقتی داشتم میرفتم بیرون دیدم جوراباشو گذاشته تو به مشما فریزر و داد بهم گفت اینم جایزت سری بعد میزارم پامو بدون جوراب لیس بزنی خواستم ازش لب بگیرم که انگشتشو گذاشت جلوی لبم و گفت پرو نشو دیگه خداحافظی کردم و رفتم
ادامه دارد…
نوشته: امیر