فقط یک مرد 126

به شریفه رحم نکردم .  اون دور و بر یه آهنگ تند غربی گیر آوردم و گفتم جنده جون با این آهنگا حال می کنی ;/; -به ! من اون وقتا با این آهنگها فرایض دینی امو در باز داشتگاهها انجام می دادم -جنده یعنی تو همون شکنجه گاهها دختر مردمو شلاق می زدی ;/; یه آهنگ تند غربی گذاشته و حسابی شروع کردم به گاییدن سرعتی شریفه کونی . هر چی این سوراخه رو می گاییدم بازم جا داشت . وقتی که به این فکر می کردم از این مسیر هزاران کیر حرکت کرده لجم می گرفت . کیر انواع و اقسام پاسدارا و بسیجی ها و طلبه ها و مراجع .. البته گاییدن این جور زنا یه کفاره دو سره داره . وای کوروش فکر کن داری خوشگل ترین کون دنیا رو می کنی .. این کیر من که داغ شده بود و تا پنج دقیقه پیش فکر می کردم که آبم می خواد خالی شه یهو عقب نشینی کرده بود . خیس عرق شده بودم ولی با این حال نفسم در اومد تا تونستم آب کیرمو تو کون شریفه خالی کنم -جوووووون کوروششششش .. به این میگن کیر .  اینو اگه اول جوونی ام می خوردم باید تا چند سالی معافیت از رزم می گرفتم -اگه دوست داری کاری کنم که همین حالا هم معاف شی .. -تو که بری من خودم معاف میشم -ولی کیر اسب و خر چی .. -من هر گز کار حرام نمی کنم .. جاااااان عجب آبی تو کونم ریختی .. بکش بیرون .. بکش بیرون کیرتو حالا خیلی بهم مزه میده اون کیرو فرو کنم تو دهنم . جااااااان . -شریفه جان ممکنه این کیر من دهنتو جر بده . این طور فکر نمی کنی ;/; -بذار بده بذار بده دهنمو جر بده . من دوست دارم . بذار پاره پاره ام کنه . هم کوسمو جر بده هم کونمو هم دهنمو . چون دیگه کدوم کیر می خواد منو جر بده .. کیرمو از کونش بیرون کشیده همونو فرو کردم تو دهنش . وحشیانه اونو تا ته دهن و سر حلقش فرو می کردم .-بگیر بگیر جنده .. من نمی دونم میون این همه جنده اسلامی تو چطور  قبول شدی . حتما پارتی خیلی کلفتی داشتی . یه چند لحظه ای کیرشو از دهنم در آورد و گفت واسه این کار مصاحبه و تحقیقات هم داشتیم . -حتما اونایی که تو رو گاییدند با تو مصاحبه کردند و اونایی رو هم که شکنجه شون کردی ازشون تحقیقات شده . خاک بر سر کوست .. وقتی که دهنشو خوب مسواک زدم دست از سرش بر داشتم . کیرم دیگه داغون شده بود . خسته شده بودم . تازه باید یه خورده هم آبمو نگه می داشتم برای اون کنکوریه . دیگه خسته شده بودم . تازگیها  واسم چند تا قرص گیاهی هم تجویز کرده بودند ولی من معمولا از اونا استفاده نمی کردم و یا اگه می خواستم بکنم فقط گاهی روزی یکی می خوردم . نمی خواستم به خودم عادت بدم . در دارا بودن قدرت جنسی تغذیه مناسب و ورزش مهمترین عاملیه که می تونه آدمو سر پا داشته باشه و یک اعصاب آرام و بی خیالی . این شریفه دل نداشت که از من دل بکنه ولی به هر حال هر آمدی باید یک رفتی داشته باشه . خیلی خسته شده بودم . در هر حال خیلی اونو گاییده بودم . یکی از دلایل خستگی من هم زور و فشاری بود که برش وارد کرده بودم و حرصی که می خوردم . اون کینه ای که داشتم . آخه چشم دیدن این  جنده های محجبه رو ندارم . سی چهل ساله دارن جندگی می کنن و هنوز خسته نشدن . چقدر بی حال شده بودم . دلم می خواست بخوابم . معلوم نبود این کارینا چطور راضی شده بود دست از سرم بر داره . حتما این کاظم خان یه جورایی سر و ته قضیه رو به هم دوخته بود .که من حتی فرصت ساعتی خوابیدن و دوش گرفتن رو هم داشتم . آخ که چقدر خسته بودم . دلم می خواست یکی بیاد منو ماساژبده . یاد اون وقتی افتاده بودم که رفته بودم اسرائیل . کنار استخر یه چند تایی منو ماساژمی دادند و این همشهری شمالی  ما نتان یاهو هم خیلی هوامو داشت . به کاظم خان گفتم که تا یکی دوساعت به کار من کاری نداشته باشند . مست خواب بودم که در باز شد . نمی دونستم که خوابم یا بیدار . یه زن خوشگل و سپید رو و سپید پوشی اومده بود بالا سرم . قیافه اش به دکترا می خورد تا قبول شده ها در کنکور سراسری . تازه سن اونم طوری نبود که آدم فکر کنه در کنکور قبول شده اونم رتبه اولو کسب کرده باشه . اسمش بود نوشین . حدسم درست بود . خانوم دکتر یا همون پزشک تشریف داشتند . خسته شده بودم . شده بودم موش آزمایشگاهی . -نوشین خانوم قرار نیست که من هر روز آزمایش بشم . -منم قرار نیست که شما رو آزمایش کنم . -پس واسه چی اینجایین .. -خب اومدم که باهاتون حال کنم . سکس کنم . -خانوم دکتر درسته که شما جوون هستین ولی به نظر میاد  سی و پنج رو هم رد کرده باشین .-باشه -ولی قرار بود یه کنکوری بیاد -ببینم ازمن خوشت نمیاد ;/; این تن و بدن من بهت حال نمی ده ;/; خودشو بهم  که رو تخت افتاده بودم نزدیک کرد . بوی عطر مست کننده اش گیجم کرده بود . انگار هوسم بر گشته بود کاش اون کنکوریه برای فردا میومد و امروز همینو می کردم . -ببین کوروش آریایی اولا من یک دختر دکترم یعنی هنوز دوشیزه هستم . در ثانی من دوبار در کنکور سراسری اول شدم . یکی همین امسال و یکی دیگه هم بیست سال پیش … ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی

دکمه بازگشت به بالا